مهدویت

از جمله شبهات وهّابیت در موضوع مهدویت شبههی «عدم امکان طول عمر آن حضرت» است؛ ابنتیمیه، در این شبهه به روایتی از پیامبر استناد کرده: «پیامبر آخرین نماز عشای عمرش را با ما خواند، پس از سلام نماز، ایستاد و فرمود: امشب را به خاطر بسپارید؛ زیرا پس از گذشت 100 سال از این تاریخ، هیچیک از افراد موجود روی زمین، زنده نخواهند ماند.»

از جمله شبهات اساسی وهّابیت در موضوع مهدویت شبههی «عدم امکان طول عمر آن حضرت» است؛ ابنتیمیه، بنیانگذار فرقهی ضالّهی وهّابیت در شبههای میگوید: عمر طولانی و بیش از معمول، آن هم بیش از هزار سال در امّت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) موضوعی است که دروغ بودن آن آشکار است؛ در پاسخ میگوییم دجّال میتواند حضرت مهدی نمیتواند.

نه تنها اجماع شیعه و عقیدهی مذهب شیعه بر آن است که حضرت مهدی از فرزندان امام حسن عسکری (علیه السّلام) که در سال 255 هجری به دنیا آمده و افراد زیادی نیز آن حضرت را زیارت کردهاند، بلکه بسیاری از علمای اهل سنت نیز در این موضوع با شیعه اتفاق نظر دارند. از باب نمونه ابن اثیر جزری و دیگران به این موضوع اعتراف کردند.

گروهی از شبههگران وهّابی، با عبارات و ترفندهای گوناگون کوشیدهاند، در اصل اینکه اساساً امام عسکری فرزندی داشته که غیبت نموده باشد یا خیر، تشکیک نمودهاند. از باب نمونه ناصر بن عبدالله قفاری در شبههای، قضیهی تقسیم میراث امام عسکری بین برادرش (جعفر کذّاب) و مادر امام عسکری را دلیلی بر عدم وجود امام زمان گرفته و گفته است.

نه تنها اجماع شیعه و عقیدهی مذهب شیعه بر آن است که حضرت مهدی از فرزندان امام حسن عسکری (علیه السّلام) که در سال 255 هجری بهدنیا آمده و افراد زیادی نیز آن حضرت را زیارت کردهاند، بلکه بسیاری از علمای اهل سنت نیز در این موضوع با شیعه اتفاق نظر دارند. از باب نمونه سبط بن جوزی و دیگران به این موضوع اعتراف کردند.

داعش یکی از جریانهای سلفی تکفیری است که با سوء استفاده از احادیث مهدویت خود را منجی آخرالزمان معرفی میکند.

از دیرباز مساله مهدویت مورد بحث و کنکاش عالمان مسلمان بوده و به عنوان یک مساله مورد پذیرش یاد می شده است. در این میان وهابیت با نگاشتن کتبی هم چون متی یشرق نورک ایها المنتظر در مسیر نقد این اعتقاد بر آمده است.

مهدویت از اختصاصات اعتقادی مسلمانان است و همه مذاهب اسلامی به مهدویت معتقد هستند. بنابراین درست نیست که بگوییم مهدویت از اختصاصات اعتقادی مذهب شیعه است.
در نوشتار زیر هدفمان این است که بگوییم موضوع مهدی موعود در منابع معتبر اهل سنت نیز موجود است و تنها به منابع شیعه اختصاص ندارد. گفتنی است در طول تاریخ عالمان فراوانی از اهل سنت در کتابهای خود به موضوع امام مهدی پرداخته و بسیاری از آنان به صحت احادیث امام مهدی معتقد گشتند و حتی بالاتر اینکه به متواتر بودن احادیث مهدویت معترف شدند.

یکی از ادعاهایی که جریان احمدالحسن بصری مطرح کرده، بحث قانون انحصاری برای احمدالحسن است که میگویند: «خداوند با لطف و عنایتش برای مردم قانونی را قرار داد که این قانون تنها منحصر به سید احمدالحسن است. تا مردم بتوانند آنها را از مدعیان دروغین در هر زمان تمیز دهند...»

رهبران شیخیه، با فرض تصور جسمی هورقلیایی برای امام زمان (علیه السلام) و همچنین ادعای وجود رکن رابع برای حضرتش، تفکر مهدویت نوعی را پرورش دادهاند. پیشوایان بابی و بهائی نیز در اقتدا به رهبران شیخی چنین نظریهای دارند. از همینرو وجود چنین اعتقادی، راه را برای ادعای مهدویت دروغین علیمحمد باب فراهم ساخت.

برخی کارشناسان وهابی شبکه کلمه، در بررسی روایات باب مهدویت، آن روایات را از درجه اعتبار ساقط دانستهاند در حالیکه بسیاری از عالمان اهل سنت در طول تاریخ اسلام، علاوه بر معتبر دانستن روایات باب مهدویت، آن را متواتر و در بالاترین سطح اعتبار دانستهاند که هیچ خدشهای در باب مهدویت و خروج مهدی موعود در آخر الزمان وارد نیست

در میان عالمان اهل سنت، معدود عالمنماهایی یافت میشدند که حقیقت مسلّم «مهدویت» را انکار میکردند؛ در عصر حاضر نیز برخی از روشنفکران به تبع آنان، حقیقت مهدویت و خروج مهدی موعود در آخرالزمان را انکار میکنند. اما البانی عالم متعصب وهابی، احادیث مهدویت را غیر قابل انکار دانسته و منکرین مهدویت را بسانِ منکران الوهیت خدا میداند.

تاریخ پیدایش علم رجال از زمان امامان معصوم (علیهمالسلام) بوده و اصحاب در اینباره کتبی به رشتهی تحریر درآوردهاند. اما احمد بصری و اتباعش این علم را از اساس باطل دانسته و آن را حرام میدانند. حال آنکه این علم باید باشد تا بتوان روایان غیرعادل را از عادل جدا کرد.