اعتقادات

بزرگان جریان مکتب در فرقه اهلحق همواره سعی داشته اند افکار و اندیشههای خود را مطابق قرآن و تفکر شیعه معرفی نمایند اما قائل به تحذیف قرآن کریم هستند که خلاف مسلم اندیشه شیعه است. نور علی الهی بنیانگذار جریان "مکتب" کتاب سرانجام که حاوی اندیشههای ذهنی یاران سلطان اسحاق است را عین قرآن می داند.

برخی از خاندانهای اهل حق علیرغم اعتقاد به توحید و یگانگی خداوند متعال، طبق عقیده باطل حلول قائل به رؤیت خداوند متعال هستند. نورعلی الهی بنیانگذار جریان "مکتب" در فرقه اهل حق با وجود تلاش بر معرفی اهل حق به عنوان شیعه اثنی عشری درباره رؤیت خداوند مطالبی بیان می کند که با مبانی شیعه سازگار نیست.

علیرغم اعتقاد اهل حق به توحید و یگانگی خداوند متعال داستانها وافسانهسازیهایی درباره وجود خداوند سبحان بیان میکنند. در برخی منابع اهل حق آمده است که خداوند پیش ازآفرینش درونِ جامه ی " یا" استقراریافته است و"یا " نخستین پیکره خداوند درروزهای پیش ازآفرینش بوده است.

اهل حق علیرغم اعتقاد به توحید و یگانگی خداوند متعال تفاسیر خاصی از خداشناسی مطرح می کنند. اهل حق معتقد هستند که خداوند در روز ازل که چیزی وجود نداشت، درون "دُر"(مروارید) سربسته ای بنام "دُرة البیضاء" بود وآن "دُر" هم در"دریا" بود که با شکافتن آن دُر جهان پیرامون ساخته شد.

از بدعتهای مهم سلطان اسحاق در فرقه اهل حق مراسم "جم" است که برای انعقاد آن افرادي بايد حضور داشته باشند که به آنها" گردانندگان جم" میگويند و بدون حضور ايشان جم منعقد نمیشود.این افراد عبارتند از:سید، نایب سید، خلیفه، کلام خوان و خادم و هر کدام از ایشان دارای وظایف خاص به خود است.

یکی از دستورات، بدعت ها و اقدامات سلطان اسحاق در فرقه اهل حق، دستور به برگزاری مراسمی بنام "سرسپاری" یا "جَوز* سر شکستن" است.این مراسم برای همه افراد اهل حق اعم از"چکیده" و"چسپده" واجب است واگر کسی آن را انجام ندهد از مسلک اهل حق خارج است.

یکی از اقدامات وبدعتهای سلطان اسحاق تاسیس مکانی بنام "جمخانه" است که برای اهل حق بسیار مقدس است. جمخانه شبیه منازل مسکونی با وسعت بیشترهستند و بنابر باور اهل حق این مکان جایگاه مسجد را دارد که به صورت هفتگی در آن مراسمات خود را برگزار میکنند.

یکی ازآداب و رسوم در فرقه اهل حق داشتن سبیل برای مردان است که درباره علت گذاشتن سبیل در اهل حق داستان های خرافی وبی اساس در این افرقه آمده است اما در سال های اخیر چونکه این دلایل خرافی نتوانسته است جواب گوی نسل جوان این فرقه باشد نویسندگان اهل حق فقط دستور سلطان اسحاق را دلیل گذاشتن سبیل در اهل حق دانسته اند.

یکی از دستورات سلطان اسحاق به اهل حق گذاشتن سبیل"مُور" یا"مُهر" برای مردان است. گذاشتن سبیل در بین اهل حق دارای اهمیت فوق العاده است به گونه ای که آن را از ارکان اساسی این فرقه می دانند ودر باره سبیل داستان سرائی های زیادی کرده اند وکفاره زدن سبیل را یک گاو می دانند.

پردیور نام مکانی است که سلطان اسحاق بعد از مهاجرت از روستای بزرنجه، در آنجا مستقر شد و اقدامات و بدعتهای خود را درآنجا اجراء نمود. پردیور در نگاه اهل حق بسیار مورد توجه است به گونهای که برخی از اهل حق آنجا را قبله حقانی معرفی مینمایند.

یکی از مکانهائی که در منابع و خرافهگوئیهای فرقه اهل حق بسیار مورد توجه است، "شهرزور" میباشد که در باور اهل حق روز موعود در آنجا است و انسان بعد از آنکه هزار و یک دُون را عوض کرد در این شهر به جاودانگی خواهد رسید و فرشتگان به استقبال او خواهند آمد.

اعتقاد به معاد در اهل حق، بهعنوان یک اصل مبنایی پذیرفتهشده است بنابراین اهل حق علیرغم پذیرفتن "معاد" به عنوان یک اصل اعتقادی، ازآن تفاسیر خاصی ارائه میکنند که نشأت گرفته از عقیده باطل "تناسخ" در این فرقه است.

سلطان اسحاق جهت قانونمند کردن اهداف خود، دونفر از یاران خود را به سمت "پیر" و "دلیل" بر اهل حق منصوب نمود تا آنان بعد از راهنمائی وارشاد توسط "دلیل" به "پیر" سر سپرده شوند. این بدعت گذاری سلطان اسحاق در اهل حق تا کنون باقیمانده است ودر مراسم "سرسپاری" حضور این دو الزامی است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب: یاران، پیدایش آیین یاری را همگام با تجلی حق تلقی کردهاند و با موضوع آفرینش گره زدهاند. بحث آفرینش در باور این جریان فکری-مذهبی در چند مرحله ظهور و بروز داشته است. دیوان گوره حکایت از آن دارد که ذات حق نخست در جلوهی خاوندگار(احدیت) تجلی کرد.