وهابیت
از جمله ایرادات وهابیت به مسلمانان و به خصوص شیعیان، مسئله زیارت اهل قبور است.وهابیت در نزد خودشان این عمل (زیارت اهل قبور) را عملی شرکآمیز دانسته و آن را حرام و از جمله بدعت میدانند.ابن تیمیه، بنیانگذار تفکر وهابیت، در کتاب «الرد علی الاخنایی» آورده است: «هر کس قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و غیر او از اولیاء و صالحان را زیارت کند، به غیر خدا روی آورده و به خداوند شرک ورزیده است.
از آیاتی که برای مشروعیت توسل به آن استناد میشود، توسل برادران حضرت یوسف به پدر میباشد. فـرزنـدان يعقوب به آن حضرت متوسل شدند تا در پيشگاه خدا براى آنان استغفار كند(قالوا يا ابانا اسـتـغـفر لنا ذنوبنا انا كنا خاطئين). برادارن حضرت یوسف گفتند: اى پدر, براى گناهان ما آمرزش بخواه كه ما خطاكار بوده ايم آنـان در واقـع آمرزش خود را از خدا مىخواستند نه از حضرت يعقوب، و فقط در اين كار، حضرت يـعـقـوب را واسـطـه قـرار داده بودند.
در طول تاریخ هرکجا خشونت و ظلمی به چشم میخورد، میبینیم که نه تنها مردم مظلوم، قربانی آن میشوند بلکه دامان صاحبان خشونت و ظلم را نیز میگیرد و خود آنها هم دچار حربه کارساز شیطان یعنی رواج خشونت و ظلم و قتل و کشتار، میگردند. وهابیت به عنوان یک جریان رادیکال و افراطی در دنیای اسلام ظهور و بروز کرده و سرمنشاء خشونتهای بیشماری دربین فرقه های مختلف اسلامی شده است. اما بارها این خشونتها دامان خود آنها را هم گرفته است.
وهابیت از بدو شکلگیری تا زمان کنونی عقاید و طرز تفکرات متمایزی را با دیگر مسلمانان از خود بروز میدهند و با برداشت سطحی و غیر مدقّقانهای که از آیات و روایات دارند همواره باعث کجروییها و تندرویها و نشان دادن چهرهای خشن و سختگیرانه از اسلام در افکار عمومی در مقابل مذاهب دیگر شدند. ایشان باتوجه به عدم پشتوانه دینی و مذهبی محکم به ناچار، تابع خوارج گشتند.
از جمله موارد مشابهت وهابیان با گروه خوارج میتوان به ستیزه جویی با مسلمانان و دوستی با کافران اشاره کرد. ایشان نیز به کشتن مسلمانان و جهاد علیه آنان و باقی گذاشتن کفار و مشرکان و دوستی با آنان، دقیقا همانند خوارج در صدر اسلام عمل میکنند. خوارج مسلمانان را به خاک و خون کشیده و اموال آنان را به غارت میبردند و نوامیس آنها را بر خود مباح میدانستند.
یکی از مراتب توحید، توحید در عبادت است. به این معنی که عبادت و پرستش مخصوص ذات باری تعالی است. و به جز او کسی شایستگی پرستش را ندارد. همچنانکه ما در نمازهای یومیه هر روز ده مرتبه با گفتن « ایاک نعبد»(تنها تو را میپرستم) به این مطلب اعتراف میکنیم. عبادت در لغت به معنی فروتنی و نهایت خوارشدگی و خاکساری است. اما با استفاده در آیات قرآن: عبادت، عبارت است از کرنش در برابر موجودی که او را اله و رب عالم و خالق جهان هستی میدانیم.
با کمی دقت در آیه به این نتیجه میرسیم که در آیه سه راه را قرآن بیان میکند و میفرماید با عمل به این سه امید است که رستگار شوید( قرآن با واو عاطفه سه راه به هم عطف کرده است، اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از مخالفت فرمان خدا بپرهيزيد! و وسيله اى براى تقرب به او بجوئيد! و در راه او جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد!)
قبل از پرداختن به واژه توسل در آیات و روایات، معنی لغوی آن را در لغت و در اصطلاح مورد بررسی قرار میدهیم. «توسل در لغت، به معنای تقرب و نزدیکی یا وسیله رسیدن به چیزی از روی اشتیاق و میل و رغبت است.» و در اصطلاح نیز اگر «کسی وجود گرانمایهای را برای رسیدن به اهداف و رسیدن به مقام قرب الهی میان خود و خدا، وسیله قرار دهد» این کار را توسل میگویند.
از جمله ایراداتی که وهابیت نسبت به سایر مسلمین و مخصوصا شیعیان وارد میکنند، مسئله زیارت قبور است. وهابیت زیارت قبور را حرام و بدعت میدانند و رفتن بر سر مزار و قبور را اگرچه مربوط به پیامبران و اولیاء و صالحین باشد، کاری لغو و بی اساس میدانند. بنابراین به جز هنگام تشیع و تدفین بر مزار حاضر نمیشوند...
اگر كسى معتقد به قدرت فوق طبيعى و سلطه غيبى براى كسى شد، نه به صورت مستقل بلكه به اذن و مشيت الهى، اين اعتقاد مطابق آيات قرآن است و هيچگونه شركى اتفاق نيفتاده است. اما برخى از بدخواهان و سطحى نگران، هنگامى كه در برابر ظهور آشكار اينگونه آيات، پاسخى ندارند اعلام مى دارند اينگونه كرامات و معجزات فقط در زمان حيات اولياى الهى اتفاق مى افتد،.....
محمد بن عبد الوهاب از جمله عالمان حنبلی مذهب در قرن دوازدهم هجری است که مسلک فرقه «وهابیت» را پایه ریزی کرد. وهابیت از نام پدرش «عبدالوهاب» گرفته شده و پیش از آن مسلکی بدین نام وجود نداشت. او در سال 1115 ق در شهر عیینه در صحرای نجد عربستان به دنیا آمده و در سال 1206 ق نیز دیده از جهان فرو بست. پدرش از جمله عالمان حنبلی و مورد احترام مردم و قاضی شهر عیینه بود.
وهابیت در واقع از اسم محمد بن عبدالوهاب گرفته شده است. عبد الوهاب پس از تحصیل و کسب معلومات در فقه حنبلی با درگذشت پدرش، بر کرسی تدریس نشسته و در سال 1153 قمری زمینه را برای اظهار عقاید خود فراهم دید. البته در اولین قدم، با برخورد شدید عمومی مردم «حریمه» روبرو شد و حتی نزدیک بود خونش در این میان ریخته شود.
به احتمال قریب به یقین، نخستین مراجعه به خانه وحی ( که شاید بتوان از آن به نخستین هجوم یاد کرد) تهدید برای گرفتن بیعت در روز چهارشنبه 30 صفر سال یازدهم هجرت یعنی دو روز پس از رحلت جانگداز نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) اتفاق افتاده که ما در ادامه به نقل قولهایی از کتب معروف و مورد قبول اهل سنت میپردازیم.
واژه «سلف» در لغت، به معنای «متقدم» و «سابق» است. و در اصطلاح متکلمان و اصحاب ملل و نحل، به صحابه، تابعین، تابعین تابعین و حتی علمای اسلامی در سه قرن نخست هجری، سلف گفته شده است. و گاهی هم از نخستین تابعین، به «سلف صالح» تعبیر شده است.از جمله رهبران فرقه سلفیه «ابومحمد حسن بن علی بن خلف بربهاری» است که دارای عقاید متفاوتی بود.