توسعه حرم نبوی و مکانهای مذهبی عربستان، لطف یا بهانه؟!
وهابیون از دیرباز بر این اندیشه بوده و هستند که بارگاه نبوی و گنبد سبز حرم و محل دفن پیامبر اکرم را تخریب کنند، چرا که در باور غلط این فرقه خبیث، اینطور ترسیم شده است که باید مسجد النبی به حالت سابق خود برگردانده شود و محل دفن پیامبر، از مسجد خارج گردد. لذا تخریب این بنای مقدس و روحانی را همچنان تعقیب کرده و در دستور کار خود دارند؛ هر چند که این باور شیطانی هنوز محقق نشده، اما یکی از اساسیترین افکار وهابیت بوده، به حدّی که مفتیان وهابی با صراحت بر آن تاکید و اذعان دارند.
محمد بن سالم بن محمد صباغ مالکی (متوفای1321هجری) مدعی شده است و میگوید: «هدموا جمیع فبب الاولیاء و الصحابه التی بمکه و کذا التی بالمدینه ماعدا فبته رسول، فلم یقدروا علی هدمها، لکن نهبوا ما فی الحجره الشریفه مما من الخزائن و الجواهر.[1] وهابیان تمام قبهها و بارگاههای اولیاء و صحابه در مکه را تخریب و ویران کردند و هر آنچه که در مدینه بود، مگر قبه پیامبر خدا، که نتوانستند آن را خراب کنند و تنها به غارت اموال و جواهرات حرم اکتفاء کردند.» این سخن، گفتهی یک عالم سنی، در مورد جنایات وهابیت است. اما وهابیت برای این فکر پلید خود، به سخن بزرگان قبل از خود استناد میکنند و بر قول این عالم سنی صحه میگذارند. مثلاً عبدالمنعم ابراهیم یکی از سلفیان وهابیان معاصر، به گفتار ابن قیم استشهاد میکند که او به سخن ابوحفص دربارهی تخریب گنبد و قبور انبیاء اشاره میکند که از آتش زدن و خراب کردن حجره یاد کرده است. با این ادعا که وقتی دربارهی حجره پیامبر اکرم این سخن را میتوان گفت، وضعیت قبه و بارگاه آن روشن است.»[2]
ناصر البانی (متوفای 1420هجری) هم از ساخت بنای حرم نبوی در قرون گذشته اظهار تأسف کرد و صراحتاً اعلام کرد که: «و مما یوسف له ان هذا البناء قد بنی علیه... قد ازیل تلک الخضراء العالیه.[3] از آن چیزهایی که باید تأسف خورد، ساخت بنایی است که بر روی قبر است، گنبد سبز و بلندی که باید خراب میشد.» او تاکید میکند که: «واجب است مسجد نبوی، به همان شکل سابق خود برگردد و بین مسجد و قبر پیامبر از طرف شمال تا جنوب دیواری کشیده و فاصله شود...؛ اعتقاد دارم این مسئله بر دولت سعودی واجب است، اگر آنها میخواهند پیروان واقعی توحید باشند.»[4]
و یا الوادعی، یکی دیگر از مفتیان وهابیان (متوفای 1422هجری) صریحاً بیان میدارد که قبر پیامبر باید از مسجد بیرون برده شود و با این استدلال، وجود قبر و گنبد و بارگاه پیامبر را در مسجد، بدعت میداند.[5] او معتقد است که باید از بین برده شود، لذا ذیل این دیدگاه که باید به حالت سابق در زمان گذشته درآید، فتوا صادر کرده است. او مدعی است که: «نحن نفول وتلکم قبه الهادی بجوازنا نتمنی نتمنی أن قد رأینا المساحی فی ظهرها الی أن تصل الی الارض...[6] ما میگوییم در حالیکه گنبد پیامبر در کنار ماست، آرزو داریم، آرزو داریم که ببینیم کلنگها به جان آن افتاده است، تا آن را با خاک یکسان کنند.»
در نتیجه میبینیم که وهابیت با این فکر شیطانی و بهانهی واهی، نمیخواهند قبر و بارگاه پیامبر اسلام را توسعه و یا آباد کنند، تا بگوییم لطفی بود که اینان کردند، بلکه بر عکس، با این فکر پلید، در حقیقت میخواهند سنبل و نماد دین اسلام و پیامبر خاتم را محو و نابود کنند که این ظلم و جسارت به ساحت مقدس رسول خداست، کما اینکه در برخی از گزارشات وارد شده است که بعضی از وهابیان، در دانشگاه محمد بن سعود در ریاض عربستان در جدیدترین طرح ضد دینی و اسلامی، درخواست تخریب قبر پیامبر اکرم و نبش قبر آن حضرت و انتقال پیکر پیامبر، به مکانی نامعلوم در قبرستان بقیع کردهاند، که ظاهراً با واکنش جهانی مسلمانان مواجه شده و عقبنشینی کردهاند.[7]
سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ.
پینوشت:
[1]. تحصیل المرام، محمد صباغ مالکی، مکتبه الاسدی، مکه، عربستان، ص798.
[2]. مغنی المرید الجامع لشروط کتاب التوحید، عبدالمنعم ابراهیم، مکتبه نزار مصطفی الباز، ریاض، عربستان، ج4 ص1601. «... فهذه المساجد المبنیه علی القبور الانبیاء و الصالحین... تتعین ازالتها بهدم او بغیره... قال ابن قیم یجب هدم القباب التی علی القبور لانّها أسست علی معصیه الرسول... قال ابوحفص: تحرق الحجره بل تهدم فاذا کان کلامه فی الحجره فکیف بالقبّه؟» جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. تحذیر الساجد من اتخاذ القبور مساجد، البانی، مکتبه المعارف للنشر و التوزیع، ریاض، عربستان، ص91. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. تحذیر الساجد من اتخاذ القبور مساجد، البانی، ص92. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. تحفه المجیب علی أسئله الحاضر و الغریب، الوادعی، دار الآثار، صنعاء، یمن، ص275. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[6]. تحفه المجیب علی أسئله الحاضر و الغریب، الوادعی، ص406. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[7]. بنیاد تفکر سلفی، پور امینی، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، ایران، فصل 5 پاورقی ص339، (به نقل از روزنامه ایندیپندنت، شهریور 1393).
إضافة تعليق جديد