همه روایات بخاری صحیح است؟!

  • 18 تير, 1398 - 14:36
بخاری ادعا کرده که تمام روایات صحیح بخاری صحیح است، ولی این ادعا از سوی علمای اهل سنت پذیرفته نشده است؛ عقیلی و ابن حجر اختلافات بر احادیث صحیح بخاری را نقل کرده‌اند؛ در مواردی ازجمله حدیث اعتراض خلیفه دوم به پیامبر در نماز به یک منافق اختلافات شدید است.

صحیح بخاری مهم‌ترین کتاب حدیثی اهل سنت است که معتقدند تمام روایات آن صحیح است؛ بخاری خود چنین ادعایی کرده که تمام روایاتی که در صحیح بخاری نقل کرده، صحیح است، ولی این ادعا از سوی علما و محدثین معاصر بخاری و نیز سایر علمای اهل سنت پذیرفته نشده است.
عقیلی از علمای جرح و تعدیل اهل سنت می‌گوید: «بخاری پس از نوشتن صحیح بخاری، آن را به علی بن مدینی، یحیی بن معین، احمد بن حنبل و عده‌ای دیگر از علمای اهل سنت عرضه کرد؛ این افراد پس از بررسی کتاب بخاری، چهار روایت آن را صحیح ندانستند.»[1]
ابن حجر عسقلانی که یکی از شارحان مهم صحیح بخاری است، در مقدمه طولانی که درباره صحیح بخاری نگاشته، درباره روایات ضعیف صحیح بخاری آورده است: «بخاری در کتاب صحیحش 110 حدیث معلل، مشکل‌دار، ضعیف و مخدوش را نقل کرده است.»[2] وی نام بیش از 300 راوی صحیح بخاری و مشایخ بخاری که از سوی علمای جرح و تعدیل، تضعیف شده، و مورد طعن قرار گرفته‌اند را ذکر کرده است.[3]
ابن‌همام حنفی نیز از کسانی است که صحت همه روایات صحیح بخاری و صحیح مسلم را نپذیرفته و می‌گوید: «کسانی‌که گمان می‌کنند، صحیح‌ترین احادیث، روایات نقل شده توسط صحیح بخاری و مسلم است، این فکر، زورگویی و باطل است و پیروی از این گفته‌ها جایز نیست.»[4]
برخی روایات صحیح بخاری و صحیح مسلم نیز توسط علمای اهل سنت ازجمله باقلانی، جوینی، غزالی، داودی مورد پذیرش واقع نشده است، مانند روایت مربوط به اعتراض خلیفه دوم به پیامبر در رابطه با نماز ایشان به جنازه عبدالله بن ابی منافق.[5]

پی‌نوشت:

[1]. «سمعت العقيلي لما ألف البخاري كتابه الصحيح عرضه على بن المديني ويحيى بن معين وأحمد بن حنبل وغيرهم فامتحنوه وكلهم قال كتابك صحيح الا أربعة أحاديث.» تهذیب التهذیب، ابن حجر عسقلانی، ج9، ص54.
[2]. «الْفَصْل الثَّامِن فِي سِيَاق الْأَحَادِيث الَّتِي انتقدها عَلَيْهِ حَافظ عصره أَبُو الْحسن الدَّارَقُطْنِيّ وَغَيره من النقاد وإيرادها حَدِيثا حَدِيثا ... لِهَذَا لم يتَعَرَّض الدَّارَقُطْنِيّ فِيمَا تتبعه على الصَّحِيحَيْنِ إِلَى الْأَحَادِيث الْمُعَلقَة الَّتِي لم توصل فِي مَوضِع آخر لعلمه بِأَنَّهَا لَيست من مَوْضُوع الْكتاب وَإِنَّمَا ذكرت استئناسا واستشهادا وَالله أعلم وَقد ذكرنَا الْأَسْبَاب الحاملة للْمُصَنف على تَخْرِيج ذَلِك التَّعْلِيق وَأَن مُرَاده بذلك أَن يكون الْكتاب جَامعا لأكْثر الْأَحَادِيث الَّتِي يحْتَج بهَا إِلَّا أَن مِنْهَا مَا هُوَ على شَرطه فساقه سِيَاق أصل الْكتاب وَمِنْهَا مَا هُوَ على غير شَرطه فغاير السِّيَاق فِي إِيرَاده ليمتاز فَانْتفى إِيرَاد المعلقات وَبَقِي الْكَلَام فِيمَا علل من الْأَحَادِيث المسندات وعدة مَا اجْتمع لنا من ذَلِك مِمَّا فِي كتاب البُخَارِيّ وَإِن شَاركهُ مُسلم فِي بعضه مائَة وَعشرَة أَحَادِيث.» هدی الساری مقدمه فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، ص346.
[3]. «الْفَصْل التَّاسِع فِي سِيَاق أَسمَاء من طعن فِيهِ من رجال هَذَا الْكتاب مُرَتبا لَهُم على حُرُوف المعجم ...» هدی الساری مقدمه فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، ص384.
[4]. «قال الامام کمال الدین ابن الهمام فی شرح الهدایة: و قول من قال: اصح الاحادیث ما فی الصحیحین ثم ما انفرد به البخاری، ثم ما انفرد به مسلم، ثم ما اشتمل علی شرطهما، ثم ما اشتمل علی شرط احدهما، تحکم لایجوز التقلید فیه؛ اذ الاصحیة لیست الا لاشتمال رواتهما علی الشروط التی اعتبراها، فان فرض وجود تلک الشروط فی رواة حدیث فی غیر الکتابین، افلا یکون الحکم باصحیة ما فی الکتابین عین التحکم؟!» اضواء علی السنة المحمدیة، محمود ابوریه، ص285. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. «... وَاسْتُشْكِلَ فَهْمُ التَّخْيِيرِ مِنَ الْآيَةِ حَتَّى أَقْدَمَ جَمَاعَةٌ مِنَ الْأَكَابِرِ عَلَى الطَّعْنِ فِي صِحَّةِ هَذَا الْحَدِيثِ مَعَ كَثْرَةِ طُرُقِهِ وَاتِّفَاقِ الشَّيْخَيْنِ وَسَائِرِ الَّذِينَ خَرَّجُوا الصَّحِيحَ عَلَى تَصْحِيحِهِ وَذَلِكَ يُنَادِي عَلَى مُنْكِرِي صِحَّتِهِ بِعَدَمِ مَعْرِفَةِ الْحَدِيثِ وَقِلَّةِ الِاطِّلَاعِ عَلَى طُرُقِهِ قَالَ بن الْمُنِيرِ مَفْهُومُ الْآيَةِ زَلَّتْ فِيهِ الْأَقْدَامُ حَتَّى أَنْكَرَ الْقَاضِي أَبُو بَكْرٍ صِحَّةَ الْحَدِيثِ وَقَالَ لَا يَجُوزُ أَنْ يُقْبَلَ هَذَا وَلَا يَصِحُّ أَنَّ الرَّسُولَ قَالَهُ انْتَهَى وَلَفْظُ الْقَاضِي أَبِي بَكْرٍ الْبَاقِلَّانِيِّ فِي التَّقْرِيبِ هَذَا الْحَدِيثُ مِنْ أَخْبَارِ الْآحَادِ الَّتِي لَا يُعْلَمُ ثُبُوتِهَا وَقَالَ إِمَامُ الْحَرَمَيْنِ فِي مُخْتَصَرِهِ هَذَا الْحَدِيثُ غَيْرُ مُخَرَّجٍ فِي الصَّحِيحِ وَقَالَ فِي الْبُرْهَانِ لَا يُصَحِّحُهُ أَهْلُ الْحَدِيثِ وَقَالَ الْغَزَالِيُّ فِي الْمُسْتَصْفَى الْأَظْهَرُ أَنَّ هَذَا الْخَبَرَ غَيْرُ صَحِيحٍ وَقَالَ الدَّاوُدِيُّ الشَّارِحُ هَذَا الْحَدِيثُ غَيْرُ مَحْفُوظٍ وَالسَّبَبُ فِي إِنْكَارِهِمْ صِحَّتِهِ مَا تَقَرَّرَ عِنْدَهُمْ مِمَّا قَدَّمْنَاهُ.» فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، ج8، ص338. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

تنظیم و تدوین

إضافة تعليق جديد

CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.
Fill in the blank.