جریان های افراطی

نظامهای سلطهگر با بهرهگیری و استفاده ابزاری از عدهای افراد جاهل، مانند «یاسر الحبیب»، «حسن الهیاری»، «محمد هدایتی» و ... که در کسوت و لباس روحانیت هستند، سعی دارد که میان شیعه و اهلسنت اختلاف و تفرقه ایجاد کند.

«یاسر الحبیب» از چهرههای شاخص جریان تشیع لندنی، حمایت کشورهای مسلمان از جبهه مقاومت و مردم مظلوم فلسطین را محکوم کرد.این اقدامات یاسر الحبیب بهخوبی باطن و ذات پلید او را نشان میدهد و این نکته را روشن میسازد که تشیع لندنی در راستای منافع صهیونیسم جهانی قدم برمیدارد.

«برقعی» از چهرههای شاخص قرآنیون، با استناد برخی از فرازهای زیارت «جامعه کبیره»، شیعه را متهم به غلو میکند؛ درحالی که زیارت جامعه کبیره، از مهمترین و صحیحترین زیارات است و سند آن بلاشک صحیح بوده و صدور آن از اهلبیت(ع) مسلّم است.

«قرآنیون»، قرآن را یگانه منبع تشریع دین میدانند و مرجعیت دینی سنّت را به کلی منکرند و معتقدند که قرآن تنها منبع تشریع است؛ در مقابل این ادعا یاید گفت که غیر از آیات فراوانی که سنت را در کنار قرآن، به عنوان منبع پاسخگویی به پرسشهای دینی نام برده، سیره عقلا و اتفاق مسلمان نیز پذیرش سنت نبوی را تأیید میکند.

«قلمداران» که از جریان قرآنیون است، با استناد آیات قرآن، برخی از فرازهای زیارت «جامعه کبیره» را شرک خوانده و شیعه را به شرک متهم میکند؛ درحالی که با تأویل صحیح میتوان عبارت جامعه کبیره را در مورد دنیا دانست و آیه را طبق سیاق آیات قبل درباره آخرت است؛ این چنین اتهام قلمداران منتفی میگردد.

«یاسر الحبیب» از چهرههای شاخص جریان تشیع لندنی، حمایت کشورهای مسلمان از جبهه مقاومت و مردم مظلوم فلسطین را محکوم کرد. وی مدعی شد که باید به کمک شیعیان شتافت، نه اهل سنت فلسطین؛ البته این یک دروغ بزرگ است که او ادعا کرده، زیرا در ماجرای حمله داعش به مردم عراق، وی نه تنها موضعی به نفع شیعیان نگرفت، بلکه علیه علمایی که فتوای جهاد در مقابل این گروهک جنایتکار تکفیری صادر کردند، موضع گرفته و به آنان اهانتهای ناروایی کرد.

پیروان و طرفداران جریان انحرافی قرآنبسندگی، با خلط در معانی آیات قرآن میگویند، آیات قرآن، ما را به اکتفا به خداوند، بهعنوان رب و اکتفا به قرآن، به عنوان کتاب ترغیب میکند؛ این ادعا، در حالی است که شمار زیادی از آیات قرآن، بر اعتبار سنت پیامبر(ص) و هر آنچه به ایشان منتسب است، صراحت دارد.

«شریعت سنگلجی» از فعالان نگرش قرآن بسندگی در دوره رضاخان، زمانی که انجام هرگونه فعالیت دینی محدودیتهای زیادی داشت، آزادانه عقاید و اندیشههایش را بیان میکرد. وی انتقادات تندی به مناسک مذهبی شیعه وارد میکرد و از سوی رضاخان که مدعی اصلاحات مذهبی بود، مورد حمایت ویژه قرار میگرفت.

«احمد صبحی منصور»، از قرآنیون اهلسنت است که با خلط در معانی آیات قرآن، میگوید آیات قرآن ما را امر به اطاعت از قرآن و نهی از تبعیت غیر قرآن (از جمله سنت پیامبر و کتابهای حدیثی و تفسیری) میکند. این ادعای احمد صبحی منصور، مبنی بر قرآنبسندگی و نفی حجیت سنت است، در حالی که شمار زیادی از آیات قرآن بر اعتبار سنت پیامبر(ص) و هر آنچه به ایشان منتسب است، صراحت دارد.

«احمد صبحی منصور»، از قرآنیون اهلسنت، برای اثبات مبانی خود ادعا کرده است که مراد از کلمه «رسول» در آیات قرآن که امر به اطاعت از خداوند و رسول کرده، قرآن کریم است؛ این در حالی است که این ادعا، نه با بلاغت و فصاحت قرآن سازگار است و نه با تفاسیر سایر مفسران فرییقین.

«احمد صبحی منصور»، از قرآنیون اهلسنت است که با خلط در معانی آیات قرآن میگوید، مراد از «هذا»، در آیه 153 سوره انعام، «قرآن» و مراد از «سبل»، «احادیث منسوب به پیامبر(ص)» است که از آن نهی شده است؛ این در حالی است که مراد از «هذا» در آین آیه، دین الهی است نه قرآن.

برقعی که به دنبال تضعیف بزرگان حدیثی شیعه، ازجمله مرحوم کلینی است، ادعاهای بیاساسی را نسبت به مرحوم کلینی و کتاب کافی مطرح کرده است که هیچ پشتوانه علمی نداشته و صرفاً یک نظر شخصی و برخلاف نظر بزرگان شیعه و اهل سنت، در اینباره است.

جریان افراطی تشیع لندنی، با سب و اهانت به عایشه (یکی از همسران رسول خدا (ص)) در رسانههای عمومی و به شکل گسترده، اسباب اختلاف و تفرقه میان شیعه و اهلسنت را فراهم کرده است؛ صدور این گونه اعمال، از جانب برخی از افراد منتسب به این جریان، مخالف با سیره اهلبیت(ع) و مخالف با منش علما و بزرگان مذهب شیعه است.

دشمنان اسلام برای دستیابی به اهداف استعماری خود در بلاد اسلامی، از نقشههای مختلفی استفاده میکنند که ازجمله میتوان به حربه اختلافافکنی میان مذاهب اسلامی اشاره کرد که آن از طریق ایجاد و تأسیس احزاب، فرقه و جریانهای افراطی و نیز دامنزدن به اختلافات مذهبی بین پیروان فرق صورت میپذیرد.