جریان های افراطی

حیدرعلی قلمداران یکی از عناصر شاخص جریان قرآن بسندگی معاصر شیعی، منکر استدلال به حدیث غدیر شد و اصل واقعه را انکار می کند؛ در حالیکه غدیر خم از مسلمات تاریخی است.

روایاتی که موافقان مشروعيت قمه زنی و لطم در عزاداری بر حضرت سید الشهدا (ع) به آنها استناد کرده تا استحباب قمه زنی و لطم و امثال آن را ثابت کنند، مانند روایت سر به محمل کوبیدن حضرت زینب (س) علاوه بر اینکه با شأن و مقام حضرت زینب (س) منافات دارد، ضعیف و غیر قابل استناد است.

برخی از افراد برای اثبات جواز قمه زنی می گویند: اینکه دشمنان مذهب اینگونه افعال را نمی پسندند، دلیل نمیشود که قمه زنی را کنار بگذاریم؛ چون خیلی از احکام واجب وجود دارد که دشمنان دین، آنها را هم نمیپسندند، پس با این استدلال باید کنار گذاشته شوند. در پاسخ باید گفت بین احکام مسلم شرعی با کاری که مشروعیت آن ثابت نشده (قمه زنی و لطم در عزاداری) تفاوت بسیاری است و مقایسه این دو درست نیست.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، جریانی تحت تأثیر محافل روشنفكری در ایران شكل گرفت كه با عزاداری امام حسین (ع) به صورت سنتی، به مخالفت پرداخت که در نتیجه امام خمینی (ره) در مقابل این تفكر با شدت ایستادند و با صدور حكمی از قمه زنی نهی و جواز سایر انحاء عزاداری را مشروط به عدم وهن اعلام فرمودند.

یکی از موارد انحرافی و از مصادیق افراط سیاسی در جریان تشیع انگلیسی، مخالفت با روز قدس و آرمان آزادی فلسطین و قدس است؛ باوری که ریشه در انحراف و غلو در تبری آنان دارد؛ لذا در اقدامی رسمی مؤسسه رسول اعظم (ص) وابسته به بیت سید صادق شیرازی، جمعه آخر ماه مبارک رمضان را به عنوان روز نصرت عسکریین (ع) نامگذاری کرد و برای کمرنگ کردن استکبارستیزی مردم مسلمان جهان در روز قدس و جمعه آخر ماه رمضان، کاروانهایی را برای حضور در شهر سامرا و زیارت حرم عسکریین (ع) راه اندازی کرد؛ در حالی که این امر مخالفت ضمنی با حرکت جهانی روز قدس است.

«سید ابوالفضل برقعی» یکی از چهرههای شاخص جریان انحرافی قرآنیون است که با ارائه نظرهای شاذ خود، بسیاری از مبانی شیعه از جمله علم غیب را انکار و به وهابیت تمایل پیدا کرده است.

یکی از مسائلی که سید ابوالفضل برقعی آن را انکار کرده، مسئله علم غیب ائمه علیهمالسلام است و این درحالی است که مفسران فریقین با استناد به برخی از آیات، نتیجه گرفتهاند که ائمه علیهمالسلام نیز از علم غیب بهرهمندند.

طباطبایی از چهرههای شاخص جریان قرآنیون در قرائتی نوین از آیات، به انکار شفاعت مورد قبول مسلمانان پرداخته و ادعا کرده است که شفاعت در واقع «تأثیر مخلوق بر خالق» است؛ بنابراین چنین بینشی را «شرک» و در تضاد با توحید میداند؛ این درحالی است که خود طباطبایی در جلسات تفسیری خود تصریح میکند که وجود پیامبر رافع عذاب است؛ یعنی حضور مخلوقی در رأی خالق تأثیرگذار است.

از جمله تقابلات امام خمینی رحمةاللهعلیه با انجمن حجتیه این بود که ایشان با مبانی انجمن حجتیه در برداشت سطحی و عوامانه از اسلام و اندیشه «جدایی دین از سیاست» و همچنین با اندیشه «نامشروع دانستن حکومت اسلامی در زمان غیبت» مقابله کرد.

«ابوالفضل برقعی» تلاش کرده است که با استناد به آیه 165 سوره مبارکه نساء، امامت ائمه علیهمالسلام را نفی نماید. درحالی که این آیه ارتباطی به "امام و حجت" بودن با نبودن ائمه علیهمالسلام ندارد؛ زیرا حجت در این آیه به معنای عذر و دلیل موجه است.

تشیع لندنی از جریانهای انحرافی و افراطی است که با اقدامات خود سبب کینه توزی و اختلاف میان مسلمانان شده است؛ در صورتی که اهلبیت علیهمالسلام پیوسته مسلمانان را به مهربانی و الفت و همدلی توصیه کردهاند.

جریانهای افراطی منتسب به شیعه با استناد به روایت «رفع قلم» بر این باورند که به بهانه برائت از دشمنان اهلبیت(ع) میتوان جشنهایی با مضامین نامناسب برگزار کنند؛ در حالی که این روایت در منابع معتبر شیعه (کتب اربعه) نیامده است و از طرفی هم، مخالف نص قرآن کریم است.

قرآن کریم ایجاد صلح و اصلاحگری را از ضروریات زندگی اجتماعی انسان دانسته و همواره بر آن تأکید کرده است. خداوند متعال در یکی از آیات قرآن خطاب به همه مسلمانان میفرماید:«پس شما مؤمنان باید از خدا بترسید و در رضایت و مسالمت و اتحاد بین خودتان بکوشید و خدا و رسول او را اطاعت کنید اگر اهل ایمانید».

برگزاری مجالس سب و لعن و اهانت به مقدسات سایر مذاهب تبعات منفی بسیاری دارد که از تبعات این امر، ریخته شدن خون شیعیان بیگناه و تعرض به مال و ناموس آنها و همچنین از بین رفتن وحدت میان مسلمین است.