ردّ حدیث «خداوند ابوبکر را در آسمان صادق و در زمین صدیق نامید» توسط علمای اهل سنت
تاریخ اسلام پر است از وقایع تلخ و شیرین؛ حوادث حقیقی و مطالب دروغ؛ اما آنچه عقل سلیم آن را میپذیرد این است که با تحقیق و جستجو به واقعیات آن دسترسی پیدا کنیم و از آن درس عبرت بگیریم. از این میان، چه بسیار افرادی که وقایع اسلام را وارونه جلوه دادند و عذاب ابدی را برای خود خریدند، کسانیکه به اندازهی سر سوزنی مسلمان نشدند و فقط تظاهر به اسلام کردند تا در فرصتی مناسب دین الهی را که با خون دل خوردن پیامبر اکرم به ثمر نشست، محو و نابود کنند.
لذا فرصتطلبانی مثل معاویه بن ابوسفیان آن هنگام که حاکم و والی بلاد شام از طرف خلیفه سوم گردید، از هیچ تلاشی برای از بین بردن نام پیامبر اسلام فروگذاری نکرد. او با تعیین جوایز و هدایای بسیار، افرادی را اجیر کرد تا احادیث جعلی و دروغینی را بسازند و به نام پیامبر اسلام به خورد مردم و آیندگان بدهند، که ظاهراً هم در این کار شوم موفق بوده است؛ چرا که آن روایات و احادیث ساختگی و دروغین تا به الان هم در لابلای کتب فریقین موجود است در حالیکه از پیامبر اکرم صادر نشده است؛ اما از آنجایی که حقیقت هیچگاه پنهان نمیماند، پس عالمان دین و بزرگان اهل فن، حدیث شناسان، با تفحص و جستجوی موشکافانه در روایات و احادیث موجود آنان را تفکیک کرده تا به صحت و سقم آن دست یابند، لذا بسیاری از احادیث جعلی و ساختگی را از درجهی اعتبار و صحت ساقط کرده و آن را ردّ کردهاند.
از جملهی آن احادیث که عالمان اهل سنت آن را ردّ کردند این حدیث است که مخالفین آن را از پیامبر نقل کرده و به حضرتش نسبت دادهاند که فرمودند: «بهدرستیکه خداوند ابوبکر را در آسمان صادق و در زمین صدیق قرار داده است.»[1]
در ردّ این روایت، سیوطی بعد از ذکر راویان آن، از جمله «مسلم بن عیسی بن مسلم» مینویسد: این شخص احادیثش مورد انکار بوده و قابل قبول نیست، او از مالک، روایاتی را نقل کرده که یقیناً از منقولات و کلمات مالک نیست.[2] عالم دیگر اهل سنت، ابن عراق هم از جمله کسانی است که نسبت به «مسلم بن عیسی بن مسلم» که در سلسله سند این روایت قرار دارد، هم به متن و هم به روایاتش اشکال و خدشه وارد میکند.[3]
در نتیجه اولاً: بطلان این حدیث هم از متن آن آشکار است، چرا که صدیق بودن در استعمالات و عرف و شرع قرآنی و روایات، دلالت بر عصمت میکند و این عصمت هم نشانهی قابلیت تصدّی مقام خلافت و امامت است که در ابوبکر یقیناً یافت نمیشود، چرا که تخلفات او در کتب فریقین فراوان مشهود است. ثانیاً: اگر صحت و صدور حدیث را بپذیریم، باید نص صریح بر خلافت او وجود داشته باشد که ندارد و این اقرار خود اهل سنت است.
فاعتبروا یا اولی الابصار
پینوشت:
[1]. اللآلی المصنوعه...، سیوطی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، باب مناقب، ص53.
[2]. همان، ص53.
[3]. تنزیه الشریعه...، ابن العراق، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1 ص389.
Add new comment