عکس

در کتب پادشاهان هخامنشی به وضوح ذکر شده که یهودیان در امپراطوری فساد می کنند، کوروش نیز این را میدانسته. کوروش احتمالاً به همین دلیل (بیم از فتنه انگیزی در حکومت) یهودیان را از کشور خودش اخراج کرد.
ژوزفوس فلاویوس ؛ تاریخ قدیم یهود ، کتاب 11 باب 2 فقره 1 - 2

طبری تاریخنگار ایرانی میگوید: «مادر کورش، حاویل (و به قولی جاویل) اسرائیلی بود».

در منشور منسوب به کورش هخامنشی، وی بارها از مردوک خدای خدایان ساختگی و دروغین مردم بابیلون (بابِل) نام برده و او را ستوده است. کوروش مردوک را پادشاه آسمان و زمین معرفی میکند، او را ناظر بر خود میداند، میگوید از اینکه برخی از مردم بابیلون خدایانی دیگر را پرستش میکنند خشمگین است.

اگر اهورامزدا خالق همه نیکیها در هستی هست، پس خالق موجودات موذی که در هستی وجود دارند و در پی آسیب رساندن به زندگی انسان هستند، چه کسی هست؟

بابک خرمدین -بنا بر اسناد اهلسنت- شخصیتی بود که بسیاری از مردم ایران را قتل عام کرد و آزارها رساند. چون اکثر مردم ایران حاضر نبودند از او به خاطر رفتارهای زشتش حمایت کنند. چگونه ممکن است او قهرمان ملی ایران باشد؟

بنا بر متن اوستا، کسی که یک سگ آبی را بکشد، باید برای آمرزیده شدن، کارهایی انجام دهد، از جمله اینکه باید ده هزار مار و ده هزار قورباغه و دههزار مورچه و دههزار کرم خاکی و دههزار مگس و... را بکشد. همچنین باید دختر یا خواهر خود را به همراه جای خواب، و مقداری طلا در اختیار موبدان زرتشتی قرار دهد!

ناگهان دیدم که مردی در کنار من نشسته است و میگوید، خداوند مردم سوریه را به علت ناسزا گفتن به خدا و پیامبر، مجازات کرده است؛ من گفتم: چگونه؟ آن مرد تأکید کرد که مردم سوریه معتقدند که خداوند فرزندی دارد و با این اعتقاد، زمین و آسمان را به لرزه درآوردهاند.

«در خواب دیدم که با برخی از دوستان نشسته و قرآنی در دست دارم، که با ترتیل برایشان میخوانم. در اثنای تلاوت، آیه جدیدی نازل شد، که در آخر آن صفحه نوشته شده بود: «ولو ترى إذا قصفناهم ولم یکن لهم من دون الله من ولی ولا نصیر ذلک بأنهم سبوا الله ورسوله.

«مَنْ جَاءَنِي زَائِرًا لَا تَحْمِلُهُ حَاجَةٌ إِلَّا زِيَارَتِي، كَانَ حَقًّا عَلَيَّ أَنْ أَكُونَ لَهُ شَفِيعًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ.
کسیکه به قصد زیارت من آیین سفر کند، حق او بر من این است، که روز قیامت او را شفاعت کنم.»

قال رسول الله(ص):
«مَنْ زَارَ قَبْرِي وَجَبَتْ
لَهُ شَفَاعَتِي.»
کسیکه قبر من را زیارت کند، شفاعت من بر او واجب
میشود.
این روایت را دارقطنی روایت کرده و عبدالحق آن را تصحیح کرده است.

تقی الدین سُبکی، امام مذهب حنفیه:
«زیارة قبر النبی صلی الله علیه و سلم، من افضل المندوبات و المستحبات، بل تقرب من درجه الواجبات.
زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از افضل مستحبات، بلکه به درجه واجبات است.»

قاضی ابوالطیب:
«یستحب ان یزور النبی صلی الله علیه و سلم بعد ان یحج و یعتمره.
مستحب است بعد از اینکه حج یا عمره انجام دادی، به زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بروی.»

قاضی عیاض:
«زیارة قبره صلی الله علیه و سلم سنه بین المسلمین مجمع علیها.
زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
بین مسلمین سنت و مورد اجماع است.»

ابن تیمیه حرانی میگوید: «اگر سائلی از خداوند، درخواستی داشته باشد و انبیاء و صلحاء یا ملائکه را واسطه قرار دهد و بگوید: بارالها به حق پیامبر(ص) از تو درخواست دارم،
یا بگوید بارالها! به حق مقام و آبروی پیامبر (ص) از تو درخواست دارم، که حوائجم را برآورده کنی، این توسل صحیح است.»