مباحث روایی

علم الهی، به عنوان یکی از ویژگیهای مهم برای حاکم اسلامی تلقی میشود و به عنوان شاخصه اساسی در حاکمان الهی موجود بوده است. یکی از نشانههای انبیا و اوصیای آنان، علم بوده است. اگر خلافت از ابتدا به امیرالمومنین علی (علیهالسلام) رسیده بود و این امر از مجرای آن خارج نشده بود، در زمینه علمی چه پیشرفتهایی حاصل میشد.

با بررسی روایات موجود منابع معتبر اهل سنت، اقرارهایی دیده میشود که بیادبی و جسارت عامدانه از آن فهمیده میشود. بعضی از علما و محدثین اهل سنت بر این باورند که علم و آگاهی عدهای از صحابه، از رسول خدا بیشتر بوده است. این روایات با روح معنای رسالت و با ظاهر و باطن آیات قرآن در تضاد کامل است.

توهین به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به خاطر فضیلتتراشی برای خلیفه دوم اهل سنت، جرمی نابخشودنی از جانب پروردگار عالم است که جزای آن خلود در جهنم ابدی است. به نظر علمای اهل سنت، اتفاقاتی در اسلام افتاده است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از آن اطلاعی نداشتهاند در حالیکه صحابه که به واسطه پیامبر، با خدا و دین آشنا شدهاند، زودتر از ایشان آگاه میشوند.

عبدالمنعم حفنی از علمای اهل سنت معاصر مصر، از گستردگی روایات منقول از عایشه شگفتزده شده و روایات فضایل حضرت فاطمه ﴿سلاماللهعلیها﴾ را مشکوک میخواند؛ شیوه برخورد او با روایات صحیح و معتبر، نشانه تعصب او، و غیر علمی است. علمای اهل سنت، نظری مخالف او دارند و بر برتری حضرت زهرا ﴿سلاماللهعلیها﴾ بر تمام زنان عالم تصریح میکنند.

مظلومیت امیرالمومنین (علیهالسلام) و غصب خلافت ایشان، داغ سنگین و غم بزرگ در قلوب شیعیان است که هیچگاه آرام نمیگیرد؛ اما بیان اتفاقات بعد از شهادت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و اثبات آن وقایع از کتب معتبر اهل سنت، به روشنگری در حقانیت و مظلومیت امیرالمومنین (علیهالسلام) کمک میکند.

شیعیان معتقد هستند که خلافت و وصایت بعد از نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فقط متعلق به امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) و اهل بیت ایشان است. در کتب اهل سنت نیز به وصایت حضرت علی و اهل بیت (علیهمالسلام) بارها اشاره شده است.

امر وحدت یکی از مسائل مهم و اساسی در تقریب مذاهب اسلامی با یکدیگر است که بر اساس آیات و روایات، مسلمانان باید با یکدیگر برادری و تعامل داشته باشند. معیارهای وحدت از بیان قرآن، باید مورد توجه علمای اسلامی قرار گیرد.

دروغ و تهمت خواسته یا ناخواسته باعث تفرقه و مانع وحدت است. متاسفانه این دروغها و تهمتها همچنان ادامه دارد.

پالایش میراث حدیثی، سنت دیرینه و پرافتخار تشیع بوده و از وجوه متمایز کنندهی شیعه از اهل سنت بوده است، امری که عالمان شیعی بدان پرداختهاند و گاه به دلیل اختلاف نظرهایی، آرای یکدیگر را نیز نقد کردهاند.

یکی از راههای استکبار در ایجاد شیعه ستیزی، پروژه دروغ سازی و شایعه پراکنی توسط گروههای وهابی تکفیری بر علیه تشیّع است.

مهدی موعود (عجلاللهفرجه) حقیقتی زنده است که پیروان تمام ادیان الهی به آن ایمان دارند، او را منجی خود میدانند و منتظر تشکیل حکومت جهانیاش هستند. تشکیل حکومت توسط امام عصر (عجلاللهفرجه) همان وعدهی الهی است که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) عزت دین را در گرو خلفای دوازده گانه بیان کردهاند. آغاز امامت حضرت به معنای شروع دولت کریمهی انبیا و اوصیای الهی است.

حدیث سِلسِلَةُ الذَّهَب، حدیث قدسی منقول از امام رضا (علیهالسلام) در باب توحید و شروط آن است. امام این حدیث را هنگام عبور از نیشابور به طرف مرو بیان کرد. سلسله سند حدیث، همگی امامان معصومند تا به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و سرانجام به خداوند میرسد؛ این یکی از دلایلی است که حدیث را «سلسلة الذهب» به معنای «زنجیرۀ زرّین» توصیف کردهاند.

مودت اهل بیت (علیهمالسلام) مزد رسالت پیامبر خداست که بر تمامی مسلمانان ادای آن واجب است. ابراز زبانی به تنهایی کفایت نمیکند و باید هر مسلمانی با عمل خود، مودتش نسبت به اهلبیت (علیهمالسلام) را اعلام کند. این در حالی است که حب امام حسین (علیهالسلام) همچون حرارتی در قلب هر انسانی موجود است و مصداق آن به طور خاص، در روز اربعین و در طریقالحسین (علیهالسلام) نمود پیدا میکند. هر سال بیستم ماه صفر، علاوه بر شیعیان، اهل سنت و حتی مسیحیان نیز به اجتماع عظیم حسینی در کربلا با پای پیاده ملحق میشوند.

معنای ارتداد بعد از رحلت رسولخدا (صلیاللهعلیهوآله) یکی از مسائل مهم ما بین شیعه و اهلسنت است. ارتداد در روایات شیعه به معنای عدم پذیرش ولایت امیرالمومنین (علیهالسلام) میباشد در حالیکه شخص منکر ولایت همچنان مسلمان است و احکام اسلام بر او حمل میشود. اما ارتداد در روایات اهلسنت به معنای خروج از دین و کفر است.