خط و نشان بهائیان برای کشور قطر

  • 1400/08/27 - 14:04
تشکیلات بهائیت هرکجا که باشد، بر خلاف شعار ممنوعیت دخالت در سیاست و پیروی از حاکمین، به دنبال براندازی و تصاحب حکومت است. لذا وقتی در کشوری مثل قطر، فعالیت‌های ضدامنیتی اش لو می‌رود، در کنار مظلوم نمایی و ظاهرسازی به تهدید و کارشکنی علیه کشور میزبان روی می‌آورد.
خط و نشان بهائیان برای زندگی در قطر بهائیت براندازی جمهوری اسلامی

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ چندی پیش مقامات قطر به دلایل امنیتی، اقدام به اخراج اعضای تشکیلات بهائیت از این کشور کردند؛ اقدامی که با واکنش بین المللی تشکیلات بهائیت روبه‌رو شد. تشکیلات جهانی بهائی ضمن انتقاد به اقدام مقام‌های دولت قطر، قراردادن نام اعضای این فرقه در فهرست سیاه و اخراج آن‌ها را معادل «پاکسازی مذهبی» عنوان کرد.[1]

اما در بررسی دلایل اخراج بهائیان از قطر، ذکر نکاتی را لازم می‌دانیم:

یکم: بالا بردن توان اقتصادی، از جمله اولویت‌های تشکیلات بهائی است که در نحوه روابط و سیاستگذاری‌های آن تأثیر بسزایی دارد. هرگونه فعالیت اقتصادی بهائیت در هر برهه‌ای از تاریخ، تجمیع قوا جهت تبلیغ باورها و گامی در مسیر استقرار تشکیلات بهائی بوده است.

در حقیقت تمام فعالیت های اقتصادی بهائیت، برای قدرت بخشیدن به فرقه انجام می‌شود. فرقه ای که از محتوای اصیل معنوی، تهی است و قدرت را عمدتاً در گسترش منابع مالی می‌بیند. بنابراین همه منافع مالی حاصل از این شرکت‌ها و اقدامات به سمت مرکز اصلی تشکیلات در اسرائیل، هدایت می‌شود.[2]

دوم: تشکیلات بهائیت با کتمان اصل فعالیت‌های تشکیلاتی و ضدامنیتی خود، سعی در جلب نظر سازمان ملل و کشورهای غربی و مشکل آفرینی برای دولت‌هایی دارد که حقیقتِ مخرب و تشکیلاتی این فرقه را شناسایی کرده‌اند. همان طور که در بیانیه مارس 2021 م، هم زمان با مظلوم نمایی سرکردگان بهائی، کشور قطر را به تنزل جایگاه و برخوردهای تحریمی تهدید می‌کنند.

در این مورد خاص، رسانه های بهائی از شیوه معروفشان یعنی طرد و ایجاد ارعاب نسبت به کسانی که زیربار نقشه‌هایشان نمی‌روند، استفاده کرده و نابودی قطر را نوید می‌دهند: «عنقریب، کشور قطر نیز به علت اخراج و بی‌خانمان نمودن بهائیان از کشور خود، مورد تحریم اقتصادی و عدم اجازه فروش نفت خود مواجه خواهد شد و شرکت هواپیمایی قطر نیز به خاطر اخراج بهائیان از کشور، از ورود به ممالک اروپایی و مسافرگیری در کشورهای جهان آزاد ممنوع خواهد شد و در ردیف تحریمات سومین کشور اسلامی خواهد شد که بهشت اقتصادی اش به علت ظلم به غیرمسلمین، واژگون خواهد گشت».[3]

سوم: تشکیلات بهائیت در ظاهر و به حکم پیشوایان خود، موظف به اطاعت بی‌قید و شرط از حاکمین است؛ تا جایی که پیشوایان بهائی اطاعت از قوانین حکومتی را بر اجرای احکام خود اولویت داده‌اند. شوقی افندی در زمان تعارض میان دستورات دینی، با قوانین حکومتی، عمل به اوامر حکومتی را مقدم دانسته است:

«احكامی را كه حضرت بهاءالله در كتاب اقدس نازل فرموده‌اند، در صورتی كه اجرايش ممكن و مستقيماً با قوانين مدنی مملكت مغاير نباشد، بر همه ياران الهی و تشكيلات بهائی در شرق و غرب عالم فرض و واجب است».[4] اما آیا رفتار مظلوم نمایانه و سیاه نمایی، توأم با تهدید کشور میزبان، با توصیه‌ی پیشوایان بهائی سازگاری دارد؟!

چهارم: تشکیلات بهائیت مدعی است که بهائیان قطر، مهاجر نبوده و نسل در نسل در قطر ساکن بوده اند و جایی را جز این کشور نمی‌شناسند. این در حالیست که ردپای برخی از این بهائیان به ظاهر مظلوم، در پروژه‌های بهائی در دیگر کشورها (نظیر هندوستان یا حتی ایران) به چشم می‌خورد. مثلاً یکی از این اشخاص که در هر دو کشور نام برده شد، اقدامات امنیتی و خلاف قانون داشته و حتی سال‌ها تحت تعقیب بوده است.[5]

از طرفی، مشکل دولت قطر با بهائیان همان طور که عنوان شد، فعالیت‌های سیستماتیک و معضلات امنیتی است که از جانب آنان در این کشور ایجاد شده است. ضمن اینکه بعضی از چهره‌هایی که در فهرست سیاه قطر قرار داشتند، عضو نهادهای امنیتی و مشاورین قاره‌ای بهائی بودند. پس این تصمیم قطر از نظر استراتژیکی، در راستای امنیت ملّی کاملاً پذیرفتنی است.

چهارم: بهائیت بر خلاف آنچه می‌نماید، تا جایی که بتواند با دور زدن قانون در نقابی از فعالیت‌های جامعه سازی، تلاشش را برای فربه کردن تشکیلاتش به کار می‌بندد و آن زمان که ماهیتش آشکار شود، دست به هوچیگری و تهدید می‌زند.

در هر حال، باید به خاطر داشت که تمام هدف بهائیت، بر خلاف ادعای پیروی از حکومت و ممنوعیت دخالت در سیاست؛ به اعتراف ولی امر بهائیان، براندازی و تصاحب حکومت است: «دوره ثالث که مرحلهء انفصال شريعه‌الله از اديان عتيقه است چهره بگشايد و اين انفصال بنفسه مقدّمه ارتفاع علَم استقلال دين الله و اقرار و اعتراف به حقوق مسلوبه اهل بهاء و مساوات پيروان جمال ابهی با تابعان اديان معتبره در انظار رؤسای جهان و اين استقلال ممهّد سبيل از برای رسميّت آئين الهی و ظهور نصرتی عظيم... و اين رسميّت به مرور ايّام مبدّل و منجر به تأسيس سلطنت الهيّه و ظهور سلطه زمنيّه شارع اين امر عظيم گردد. و اين سلطنت الهيّه مآلاً به تأسيس و استقرار سلطنت جهانی و جلوه سيطره محيطه ظاهری و روحانی مؤسّس آئين بهائی و تشکيل محکمه کبری و اعلان صلح عمومی که مرحله سابع و اخير است منتهی گردد».[6]

پی‌نوشت:
[1]. به نقل از سایت‌های برانداز همسو با تشکیلات بهائیت، تاریخ انتشار: 12 فروردین 1400.
[2]. متین حمیدی، روشنا: فصلنامه تخصصی فرق و ادیان، عنوان مقاله: بهائیت در جمهوری اسلامی ایران، سال یازدهم، تابستان 1400، ص 31.
[3]. به نقل از کانال تلگرامی مبلّغ سرشناس تشکیلات بهائی، نادر پزشکزاد
[4]. حسینعلی نوری، اقدس (مقدمه‌ی کتاب)، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 14.
[5]. متین حمیدی، روشنا: فصلنامه تخصصی فرق و ادیان، عنوان مقاله: بهائیت در جمهوری اسلامی ایران، سال یازدهم، تابستان 1400، ص 31.
[6]. شوقی افندی، ظهور عدل الهی، ص 32.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.