قطب، انسان کامل صوفیه

  • 1399/12/16 - 08:00
قطب صوفیه که به ادعای خودشان می‌بایست انسان کامل باشد، حتی در برخی ظواهر و محسنات عمومی نیز از سایر مردم با کمترین سواد! کمتر است. مهندس علیرضا جذبی قطب دراویش فرقه‌ی گنابادیه که یکسال پس از مرگ تابنده خود را در بایکوت خبری قرار داده بود، در فرامین کتبی و کلیپ‌های تصویری دچار اشتباهات عجیبی شده که این مسئله باعث هتک جایگاه قطبیت و تمسخر او گردیده است.
مهندس جذبی

پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب - بحث انسان کامل یکی از مقوله‌های دارای اهمیت در تصوف است. اگرچه این واژه در قرآن و سنت بکار نرفته اما از کمال ایمانی صحبت شده که طبیعتاً ناظر به این حقیقت است که انسان در معرض ایمان به کمال خواهد رسید. واژه «انسان کامل» از ابداعات ابن عربی است که آن را از نگاه عرفان مورد بررسی قرار داده است [1] و تا قرن هفتم در ادبیات اسلامی این تعبیر یافت نمی‌شود. پس از او صدرالدین قونوی در کتاب مفتاح الغیب فصلی را در این زمینه بحث کرده است و بعدها دو نفر از متصوفه کتاب مستقلی به این نام تألیف کردند. یکی نسفی که در قرن هفتم زندگی می‌کرد و دیگری عبدالکریم جیلی که اوایل قرن نهم بدرود حیات گفته است.

محیی الدین عربی واضع این اصطلاح در توضیح آن می‌نویسد: « خداوند به وسیله‌ی او به خلقش نظر می‌کند و مورد رحمتشان قرار می‌دهد؛ بنابر این او انسان حادث ازلی و ظهور دائم ابدی و کلمه‌ی جدا کننده جامع است. عالم به وجود او کامل شد؛ لذا نسبت او به عالم مانند نگین انگشتری است به انگشتر که محل نقش نام صاحب انگشتر بوده و نشانه‌ای است که پادشاه، خزائن و گنجینه‌هایش را بدان مهر می‌کند، بدین جهت خداوند او را خلیفه نامیده است. زیرا حق تعالی به واسطه انسان کامل، حافظ و نگهدارنده‌ی خلقش است. همانطور که به واسطه‌ی مهر، خزائن و گنجینه‌ها حفظ و نگهداری می‌شود.»[2]

از نگاه علمای شیعه، انسان کاملی که مورد نظر صوفیان است، دارای صفت کمال نیست و از این جهت مورد قبول اسلام نیز قرار نمی‌گیرد. شهید مطهری با شناخت خود نسبت به مبانی نظری متصوفه در بحث انسان کامل، اشکالاتی را بر ایشان وارد دانسته و می‌گوید: «مسئله ديگرى كه در انسان كامل عرفان وجود دارد و اسلام آن را تأييد نمى‏كند، اين است كه در عرفان فقط درون گرايى مطرح است، يعنى برون‌گرايى خيلى تحت الشعاع قرار گرفته است؛ جنبه فردى در آن زياد است و جنبه اجتماعى محو شده يا بگوييم كمرنگ شده است. انسان كاملِ عرفان، انسان اجتماعى نيست، انسانى است كه فقط سر در گريبان خودش دارد و بس. ولى اسلام ضمن آنكه همه آنچه را كه در مورد دل و عشق و سير و سلوك و علم افاضى و علم معنوى و تهذيب نفس گفته مى‏شود تأييد مى‏كند، انسان كاملش انسان جامع است، برون‌گرا هم هست، جامعه‌گرا هم هست، هميشه سر در گريبان خودش فرو نبرده است؛ اگر شب سر در گريبان خود فرو مى‏برد و دنيا و مافيها را فراموش مى‏كند، روز در متن جامعه قرار گرفته است... يكى دیگر از مسائل مهم در مورد انسان كامل در مكتب عرفان، مسئله رابطه انسان با نفس خودش است، ولى در همين‌جا گاهى چيزهايى مى‏بينيم كه با منطق اسلام جور در نمى‏آيد، يعنى انسان كامل اسلام اين‏طور نيست».[3]

با این تعارف و نظرات، قطب صوفیه که به ادعای خودشان می‌بایست انسان کامل باشد، حتی در برخی ظواهر و محسنات عمومی نیز از سایر مردم با کمترین سواد! کمتر است. مهندس علیرضا جذبی قطب دراویش فرقه‌ی گنابادیه که یکسال پس از مرگ تابنده خود را در بایکوت خبری قرار داده بود، در فرامین کتبی و کلیپ‌های تصویری دچار اشتباهات عجیبی شده که این مسئله باعث هتک جایگاه قطبیت و تمسخر او گردیده است.

پی‌نوشت:

[1]. انسان کامل، مطهری مرتضی، قم، صدرا، 1386 ص 16 و 17

[2]. ترجمه فصوص الحکم، خواجوی محمد، تهران، مولی، 1386ص 9 و 11

[3]. مجموعه‏آثاراستادشهيدمطهرى، مطهری مرتضی، قم، صدرا، 1386 ج23، ص 208 تا 236

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.