تحقیقی در مورد مولود حقیقی کعبه

  • 1399/12/07 - 19:34
از فضایل امیرالمؤمنین به دنیا آمدن در کعبه است؛ برای اینکه این فضیلت را کم‌ارزش جلوه دهند، شخص دیگری که تا 20 سال مشرک بود و در شمار دشمنان اسلام با مسلمانان جنگیده را در این فضیلت، (بدون سند) با امیرالمؤمنین شریک کرده و به حدی مشهور می‌کنند که برخی این فضیلت ساختگی را اصل قرار داده و منکر فضیلت امیرالمؤمنین می‌شوند.

امیرالمؤمنین، از پدر و مادر هاشمی، به‌دنیا آمد که مادرش اولین هاشمی بود که فرزندانی از پدر و مادر هاشمی به‌دنیا آورد؛ «فاطمه بنت اسد بن هاشم» و «ابوطالب ابن عبدالمطلب بن هاشم». ایشان در روز جمعه، 13 رجب ده سال قبل از بعثت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و 23 سال پیش از هجرت پیامبر اکرم، در شهر مکه و در خانه خدا به دنیا آمد.
ابن ابی‌الحدید می‌گوید: در مورد مکان تولد امیرالمؤمنین اختلاف شده است که در کجا متولد شدند؛ بسیاری از شیعیان می‌گویند، ایشان در کعبه به دنیا آمده است و محدثان (اهل سنت) به این مسئله اعتراف نمی‌کنند و گمان می‌کنند حکیم بن حزام، (پسرعموی زبیر و برادرزاده حضرت خدیجه) در کعبه به دنیا آمده است؛ در سن امیرالمؤمنین در زمان بعثت و اسلام آوردن نیز اختلاف شده، که مشهور 10 سال است ولی بسیاری از متکلمین ما، 13 سال ذکر کرده‌اند.[1]

در مورد مطلب اولِ ابن ابی‌الحدید باید بگوییم که میلاد امیرالمؤمنین در کعبه، قول بسیاری از شیعیان نیست، بلکه قول اتفاقی در بین شیعیان و قول بسیاری از عالمان اهل سنت است؛ علامه امينى (رحمه‌الله) در كتاب شريف «الغدير»، ولادت امیرالمؤمنین را در كعبه، از 16 منبع اهل سنت، و 50 منبع اصيل شيعى نقل مى‌كنند و عبارت برخى را عيناً مى‌آورند و از 41 شاعر بزرگ، از قرن دوم هجرى تا قرن حاضر نام مى‌برند كه اين موضوع را به نظم آورده‌اند و اشعار برخى را نقل مى‌كنند.[2]
علامه مجلسى (رحمه‌الله) نیز در «بحار الأنوار»، از 18 منبع شيعه و اهل سنت، ولادت آن حضرت را در كعبه ذكر كرده است كه در برخى از منابع، در دو يا سه جاى آن‌ها به اين مطلب تصريح شده است.[3]
علامه تستری (رحمه‌الله) در «احقاق الحق»، ولادت امیرالمؤمنین را در كعبه، از كتاب‌های اهل سنت، در جای جای این کتاب نقل كرده است.[4]
در مورد نظر علمای اهل سنت در محل تولد امیرالمؤمنین باید گفت که آنان سه نظر دارند؛ برخی فقط امیرالمؤمنین را مولود کعبه می‌دانند.[5] برخی هم امیرالمؤمنین را مولود کعبه می‌دانند و هم حکیم بن حزام،[6] و برخی دیگر می‌گویند حکیم بن حزام مولود کعبه است و امیرالمؤمنین مولود کعبه نیست.

آن‌هایی که حکیم بن حزام را مولود کعبه می‌دانند، استنادشان به اقوال مرسل است؛ یکی نقل از مصعب بن عبدالله زبیری (مصعب بن عبدالله بن مصعب بن ثابت بن عبدالله بن زبیر و عموی زبیر بن بکار) که متوفای سال 236 هجری، و زبیر بن بکار است که متوفای 256 هجری است،[7] و دیگری نقل بدون سند مسلم بن حجاج، در صحیح مسلم است، که او نیز متوفای 261 هجری است.[8] ذهبی نیز از ابن منده، عالم حنبلی قرن چهارم، متوفای 395 هجری، این مطلب را نقل می‌کند.[9]
آیا کسانی‌‌که قول شاهدان حادثه که برای امام سجاد (علیه‌السلام) و سعید بن جبیر تعریف کرده‌اند، ضعیف می‌دانند؛ قول بدون سند زبیر بن بکار، و مصعب بن عبدالله زبیری و مسلم بن حجاج و ابن منده را صحیح می‌دانند؟!
آیا این مشابه‌سازی در فضیلت امیرالمؤمنین نیست که توسط زبیر بن بکار، و مصعب بن عبدالله زبیری برای فامیل خود، (پسرعموی زبیر) نقل شده و کسی زودتر از آنان نقل نکرده است؟! در حالی‌که دشمنی آل زبیر با امیرالمؤمنین برای محققین محرز است.
آیا صحیح مسلم که یکی از مهم‌ترین کتب اهل سنت است و روایاتش مورد قبول آنان است، باعث می‌شود، هر نقل قول بدون سندی از مسلم، صحیح باشد؟! مگر مسلم بن حجاج، عالم به غیب و معصوم است که کلام او بدون سند، مورد پذیرش قرار گیرد؟!
چطور از قول مسلم که بدون سند گفته است حکیم بن حزام در کعبه به‌دنیا آمده، شارح صحیح مسلم، نووی، متوجه شده که این مطلب صحیح است و میلاد امیرالمؤمنین و هر کس دیگری در کعبه صحیح نیست؟!
هر چه بیشتر در این زمینه تحقیق شود، مشخص می‌گردد که برای این‌که فضیلت میلاد امیرالمؤمنین در کعبه را کم‌ارزش جلوه دهند، شخص دیگری که تا 20 سال مشرک بود و در شمار دشمنان اسلام با مسلمانان جنگیده را در این فضیلت، (بدون سند) با امیرالمؤمنین شریک ساخته، و آن را تا جایی که امکان دارد، مشهور می‌کنند و برخی که ریگی به کفش دارند، فضیلت ساختگی را اصل قرار داده و منکر فضیلت امیرالمؤمنین می‌شوند.

پی‌نوشت:

[1]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی‌الحدید، ج1، ص14.
[2]. الغدیر، علامه امینی، ج6، ص21 - 38.
[3]. بحار الانوار، علامه مجلسی، ج35، ص6 - 44.
[4]. احقاق الحق، تستری، ج5، ص56.
احقاق الحق، تستری، ج7، ص486 - 490. (به نقل از 12 عالم اهل سنت)
احقاق الحق، تستری، ج17، ص364 - 368. (به نقل از 21 عالم اهل سنت) سپس آیةالله مرعشی در حاشیه کتاب به نقل از علامه سيد آقامهدى (صاحب قبله) در كتاب «علىّ والكعبة»، 83 نفر از دانشمندان اهل سنت را كه ولادت امیرالمؤمنین را در كعبه دانسته‌اند، به تفصيل نام مى‌برد.
احقاق الحق، تستری، ج30، ص175 - 178. در بابی تحت عنوان «مستدرك ولادته عليه السلام فی جوف الكعبة» از عالمان اهل سنت معاصر خود، این بحث را تکمیل می‌کند.
در مقاله «ولادت در کعبه؛ اعتراف بزرگان اهل سنت» و «تواتر روایات اهل‌سنت در ولادت امیرمؤمنان در کعبه» کلام تعدادی از علمای اهل سنت در میلاد امیرالمؤمنین در کعبه، و تصویر کتابشان آمده است.
[5]. اثبات الوصیة، مسعودی، ص142.
الفصول المهة فی معرفة الأئمة، ابن‌صباغ مالکی، ص29.
کفایة الطالب فی مناقب علی بن أبی‌طالب، گنجی شافعی، ص407.
نزهة المجالس و منتخب النفائس، صفوری شافعی، ج2، ص185.
نور الابصار، شبلنجی، ص156.
[6]. تذکرة الخواص، سبط ابن جوزی، ص10.
[7]. المستدرك على الصحيحين، حاکم نیشابوری، ج3، ص550.
تاريخ الخميس في أحوال أنفس النفيس، دیاربکری، ج2، ص95.
الإصابة في تمييز الصحابة، ابن حجر، ج2، ص98.
[8]. صحیح مسلم، مسلم بن حجاج، ج3، ص1164.
[9]. سیر اعلام النبلاء، ذهبی، ج3، ص46.

تنظیم و تدوین

دیدگاه‌ها

یک سوال - خود اهل بیت ، امامان معصوم در مورد تولد امام علی در کعبه حرفی زدند؟

این سؤال، سؤال خوبی است! اگرچه از امامان نیز نقل نشده باشد، مشکلی پیش نمی‌آید؛ این مطلب یک واقعه تاریخی است و باید مستند نقل شده باشد. . . . . . از ده‌ها عالم اهل سنت که نقل شده است؛ در کتب شیعه هم فراوان نقل کرده‌اند.

اما آنچه از اهل بیت نقل شده است: - مورد اول از امیرالمؤمنین نقل شده که صعصعة بن صوحان می‌گوید بعد از ضربت خوردن امیرالمؤمنین، نزد ایشان رفتم و چنین سؤال کردم: «عن صعصعة بن صوحان، أنّه دخل على أمير المؤمنين صلوات الله عليه لمّا ضرب، فقال: يا أمير المؤمنين أنت أفضل أم آدم أبو البشر؟ قال علي (عليه السلام): تزكية المرء نفسه قبيح، لكن قال الله تعالى لآدم: {يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلاَ مِنْهَا رَغَداً حَيْثُ شِئْتَُما وَلاَ تَقْرَبَا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ} وأنا أكثر الأشياء أباحها لي وتركتها وما قاربتها. ثمّ قال: أنت أفضل يا أمير المؤمنين أم نوح؟ قال علي (عليه السلام): إنّ نوحاً دعا على قومه، وأنا ما دعوت على ظالمي حقي، وابن نوح كان كافراً وإبناي سيّدا شباب أهل الجنّة. قال: أنت أفضل أم موسى؟ قال (عليه السلام): إنّ الله تعالى أرسل موسى إلى فرعون، فقال: إنّي أخاف أن يقتلوني، حتى قال الله تعالى: {لاَ تَخَفْ إنِّي لاَ يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ} وقال: {رَبِّ إِنِّي قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْساً فَأَخَافُ أَنْ يَقْتُلُونِ} وأنا ما خفت حين أرسلني رسول الله (صلى الله عليه وآله) بتبليغ سورة براءة أن أقرأها على قريش في الموسم، مع إنّي كنت قتلت كثيراً من صناديدهم، فذهبت إليهم وقرأتها عليهم وما خفتهم. . . . . . . . . . . . . . . . . . . ثمّ قال: أنت أفضل أم عيسى بن مريم؟ قال (عليه السلام): عيسى كانت اُمّه في بيت المقدس، فلمّا جاء وقت ولادتها سمعت قائلا يقول: اُخرجي هذا بيت العبادة لا بيت الولادة، وأنا اُمّي فاطمة بنت أسد لمّا قرب وضع حملها كانت في الحرم فانشقّ حائط الكعبة وسمعت قائلا يقول: اُدخلي فدخلت في وسط البيت وأنا وُلدت به، وليس لأحد هذه الفضيلة لا قبلي ولا بعدي. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . اللمعة البيضاء، التبريزي الأنصاري ص 220، أنوار النعمانية 1: 28، نقلًا عن المناقب.» . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . در مقاایسه امیرالمؤمنین با حضرت عیسی، تولد ایشان در کعبه بیان شده است.

همچنین از ابوحمزه ثمالی از امام سجاد نقل شده است: «روى محمد بن الفضيل عن أبي حمزة الثمالي قال : سمعت علي بن الحسين يقول : إن فاطمة بنت أسد ضربها الطلق وهي في الطواف ، فدخلت الكعبة فولدت أميرالمؤمنين فيها. . . . . . . . . . . . . .قال عمرو بن عثمان: ذكرت هذا الحديث لسلمة بن الفضيل فقال : حدثني محمد بن إسحاق عن عمه موسى بن بشار أن علي بن أبي طالب ولد في الكعبة .» . . . . . . . . . . . . . . روضة الواعظين : ٧١ و ٧٢.

از امام کاظم از آباء و اجدادشان در مناقب ابن مغازلی و الفصول المهمه نقل شده است: . . . . . . . . . . . . . . . «مناقب ابن المغازلي ، عن محمد بن علي بن محمد بن التبيع ، عن أحمد بن محمد بن سلام ، عن عمر بن أحمد بن روح الساجي ، عن يحيى بن الحسن العلوي ، عن محمد بن سعيد المكي الدارمي ، عن موسى بن جعفر ، عن أبيه ، عن محمد بن علي ، عن أبيه علي بن الحسين : قال : كنت جالسا مع أبي ونحن نزور قبر جدنا وهناك نسوان كثيرة ، إذ أقبلت امرأة منهن فقلت لها : من أنت رحمك الله؟ قالت : أنا زيدة بنت العجلان من بني ساعدة ، فقلت لها : فهل عندك شئ تحدثينا به؟ قالت: إي والله حدثتني امي ام عمارة بنت عبادة بن فضل بن مالك بن العجلان الساعدي أنها كانت ذات يوم في نساء من العرب إذ أقبل أبوطالب كئيبا حزينا ، فقلت : ماشأنك يا أبا طالب؟ فقال : إن فاطمة بنت أسد في شدة المخاض ، ثم وضع يده على وجهه فبيناهو كذلك إذ أقبل محمد فقال : ماشأنك يا عم؟ فقال : إن فاطمة بنت أسد تشتكي المخاض ، فأخذ بيده وجاءا ، وقمن معه، فجاء بها إلى الكعبة فأجلسها في الكعبة ، ثم قال : اجلسي على اسم الله ، قالت : فطلقت طلقة فولدت غلاما مسرورا نظيفا منظفا ، لم أركحسن وجهه ، فسماه أبوطالب عليا ، وحمله النبي حتى إذا أداه إلى منزلها. قال علي بن الحسين : فوالله ما سمعت بشئ قط إلا وهذا أحسن منه بحار الأنوار ، علامه مجلسی، ج35، ص30 . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . من مناقب ابن المغازلي مثله؛ وروي في الفصول المهمة مثله.»

همچنین با چند سند از ابن شاذان آمده است: . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . «محمد بن أحمد بن الحسن بن شاذان ، عن أحمد بن محمد بن أيوب ، عن عمرو بن الحسن القاضي ، عن عبدالله بن محمد ، عن أبي حبيبة ، عن سفيان بن عيينة ، عن الزهري ، عن عائشة . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . قال ابن شاذان : وحدثني سهل بن أحمد ، عن أحمد بن عمر الربيعي [ الربيقي ] عن زكريا بن يحيى ، عن أبي داود ، عن شعبة ، عن قتادة ، عن أنس ، عن العباس بن عبدالمطلب . . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . . . . قال ابن شاذان : وحدثني إبراهيم بن علي بإسناده عن أبي عبدالله جعفر بن محمد ، عن آبائه : قال : كان العباس بن عبدالمطلب ويزيد بن قعنب جالسين ما بين فريق بني هاشم إلى فريق عبدالعزى بإزاء بيت الله الحرام إذ أتت فاطمة بنت أسد بن هاشم ام أميرالمؤمنين وكانت حاملة بأميرالمؤمنين تسعة أشهر وكان يوم التمام ، قال : فوقفت بإزاء البيت الحرام وقد أخذها الطلق فرمت بطرفها نحو السماء وقالت : أي رب إني مؤمنة بك وبماجاء به من عندك الرسول ، وبكل نبي من أنبيائك وبكل كتاب أنزلته ، وإني مصدقة بكلام جدي إبراهيم الخليل ، وإنه بنى بيتك العتيق ، فأسالك بحق هذا البيت ومن بناه ، وبهذا المولود الذي في أحشائي الذي يكلمني ويؤنسني بحديثه ، وأنا موقنة أنه إحدى آياتك ولادئلك ، لما يسرت علي ولادتي. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . قال العباس بن عبدالمطلب ويزيد بن قعنب : فلما تكلمت فاطمة بنت أسد ودعت بهذا الدعاء ، رأينا البيت قد انفتح من ظهره ، ودخلت فاطمة فيه ، وغابت عن أبصارنا ، ثم عادت الفتحة والتزقت بإذن الله ، فمنا أن نفتح الباب لتصل إليها بعض نسائنا فلم ينفتح الباب ، فعلمنا أن ذلك أمر من أمرالله تعالى ، وبقيت فاطمة في البيت ثلاثة أيام ، قال : وأهل مكة يتحدثون بذلك في أفواه السكك ، وتتحدث المخدرات في خدورهن ، قال : فلما كان بعد ثلاثة أيام انفتح البيت من الموضع الذي كانت دخلت فيه ، فخرجت فاطمة وعلي يديها ، ثم قالت : معاشر الناس إن الله عزوجل اختارني من خلقه وفضلني على المختارات ممن كن قبلي ، وقد اختار الله آسية بنت مزاحم ، وإنها عبدت الله سرا في موضع لايجب أن يعبدالله فيها إلا اضطرارا ، وأن مريم بنت عمران اخنارها الله حيث يسر عليها ولادة عيسى ، فهزت الجذع اليابس من النخلة في فلاة من الارض حتى تساقط عليها رطبا جنيا ، وأن الله تعالى اختارني وفضلني عليهما وعلى كل من مضى قبلي من نساء العالمين ، لاني ولدت في بيته العتيق ، وبقيت فيه ثلاثة أيام ، آكل من ثمار الجنة وأرواقها ، فلما أردت أن أخرج و ولدي علي يدي هتف بي هاتف وقال : يا فاطمة سميه عليا فأنا العلي الاعلى ، وإني خلقته من قدرتي ، وعزجلالي وقسط عدلي ، واشتققت اسمه من اسمي ، وأدبته بأدبي وفوضت إليه أمري ، ووقفته على غامض علمي ، وولد في بيتي وهو أول من يؤذن فوق بيتي ، ويكسر الاصنام ويرميها على وجهها ، ويعظمني ويمجدني ويهللني ، وهو الامام بعد حبيبي ونبيي وخيرتي من خلقي محمد رسولي ، ووصيه ، فطوبى لمن أحبه ونصره ، و الويل لمن عصاه وخذله وجحد حقه. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . قال : فلما رآه أبوطالب سر وقال علي : السلام عليك يا أبه ورحمة الله وبركاته ، ثم قال : دخل رسول الله (ص) فلما دخل اهتز له أميرالمؤمنين وضحك في وجهه وقال : السلام عليك يا رسول الله ورحمة الله وبركاته ، قال : ثم تنحنح بإذن الله تعالى وقال : « بسم الله الرحمن الرحيم * قد أفلح المؤمنون * الذينهم في صلاتهم خاشعون » إلى آخر الآيات فقال رسول الله قد أفلحوا بك ، وقرأ تمام الآيات إلى قوله : « أولئك هم الوارثون * الذين يرثون الفردوس هم فيها خالدون » فقال رسول الله : أنت والله أميرهم [ أميرالمؤمنين ] تميرهم من علومهم فيمتارون ، وأنت والله دليلهم وبك يهتدون. . . . . . . . . . . ثم قال رسول الله لفاطمة : اذهبي إلى عمه حمزة فبشريه به ، فقالت : وإذا خرجت أنا فمن يرويه؟ قال : أنا ارويه ، فقالت فاطمة : أنت ترويه؟ قال : نعم فوضع رسول الله لسانه في فيه فانفجرت منه اثنتا عشرة عينا ، قال : فسمي ذلك اليوم يوم التروية ، فلما أن رجعت فاطمة بنت أسد رأت نورا قد ارتفع من علي إلى؟؟ المساء ، قال : ثم شدته وقمطته بقماط ، فبترهما القماط ، قال : فأخذت فاطمة قماطا جيدا فشدته به ، فبتر القماط ، ثم جعلته في قماطين فبترهما ، فجعلته ثلاثة فبترها ، فجعلته أربعة أقمطة من رق مصر لصلابته ، فبترها ، فجعلته خمسة أقمطة ديباج لصلابته فبترها كلها ، فجعلته ستة من ديباج وواحدا من الادم ، فتمطى فيها فقطعها كلها بإذن الله ، ثم قال بعد ذلك : يا امه لاتشدي يدي فإني أحتاج أن ابصبص لربي بإصبعي ، قال : فقال أبوطالب عند ذلك : إنه سيكون له شأن ونبأ ، قال : فلما كان من غد دخل رسول الله على فاطمة ، فلما بصر علي برسول الله سلم عليه وضحك في وجهه ، وأشار إليه أن خذني إليك ، واسقني بما سقيتني بالامس ، قال : فأخذه رسول الله فقالت فاطمة : عرفه ورب الكعبة ، قال : فلكلام فاطمة سمي ذلك اليوم يوم عرفة ، يعني أن أميرالمؤمنين عرف رسول الله ، فلما كان اليوم الثالث وكان العاشر من ذي الحجة أذن أبوطالب في الناس أذانا جامعا وقال : هلموا إلى وليمة ابني علي ، قال : ونحر ثلاثمأة من الابل وألف رأس من البقر والغنم ، واتخذ وليمة عظيمة وقال : معاشر الناس ألا من أراد من طعام علي ولدي فهلموا وطوفوا بالبيت سبعا سبعا ، وادخلوا وسلموا على ولدي علي ، فإن الله شرفه ، ولفعل أبي طالب شرف يوم النحر. . . . . . . . . .. .. . .. . . .. ... .... .. .. .. ... . ... .. بحار الأنوار ، علامه مجلسی، ج35، ص35-38»

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.