حدیث تجلّی خداوند در ابوبکر و ردّ آن توسط علمای اهل سنت
بعد از رحلت پیامبر اسلام و انحراف شدیدی که در دین اسلام توسط برخی از صحابه دنیا طلب صورت گرفت، رواج احادیث جعلی و ساختگی و سوء تبیین و توضیح آیات قرآن، باعث گردید تا در دین اسلام شکاف عمیقی بوجود آید و این دین به فرق و مذاهب مختلفی تبدیل گردد. اوج احادیث جعلی و دروغین در زمان حکومت بنی امیه، آن هنگام که معاویه در شامات حکمرانی میکرد صورت پذیرفت، به طوری که هر حدیثی را که برای فضیلت اهل بیت، خصوصاً حضرت علی (علیهالسلام) وارد گردید، به مشابه آن هم برای خلفا جعل گردید. از جمله آن احادیث «حدیث تجلّی» است که در فضیلت ابوبکر نقل شده است، عالمان اهل سنت این فضیلت ساختگی را منکر شدند و آن را ردّ کردند.
آن حدیث جعلی این است که: «ففی قصّه وفد القیس قال: قد اجابهم ابوبکر بجواب و أجاد الجواب، فقال رسول الله: با ابابکر اعطاک الله الرضوان الاکبر، فقال بعض القوم، و ما الرضوان الاکبر یا رسول الله؟ قال یتجلّی الله لعباده فی الاخره عامه و یتجلّی لابی بکر خاصه.[1] در حدیث جابر است که در واقعهای که عدهای از قبیلهی بنی عبدالقیس بر رسول خدا وارد شدند، یکی از آنان کلام بی ربطی، بدون اینکه در مفاد آن کلام دقت کند بر زبان جاری ساخت، ابوبکر جواب کامل و مناسبی به او داد، پس پیامبر فرمود: ای ابوبکر! خداوند رضایت بزرگتر و عالی درجه خود را به تو عطا فرمود، جمعی پرسیدند منظورتان چیست؟ پیامبر فرمود: خداوند متعال روز قیامت برای همهی مردم یکجا و به طور عام تجلّی و جلوهگری میکند، ولی بر ابوبکر در صورتی جدای از مردم، و جدای از آنکه برای مردم جلوه کرده، تجلّی میکند.»
در ردّ این حدیث، عالمان اهل سنت میگویند: اولاً: در سند این حدیث اشکالات فراوانی به راویان آن وجود دارد، چرا که برخی از افراد آن مثل «محمد بن عبد» کارش دروغپردازی و ساختن حدیث بوده است.[2] نفر بعدی راویان «محمد بن خالد ختلی» است که رجالیون او را دروغگو معرفی کردهاند.[3] راوی بعدی شخصی به نام «احمد بن محمد بن عمر» مشهور به یمامّی است که متروک الحدیث (دروغگو، غیر قابل اعتماد و...) است.[4]
ثانیاً: ابن جوزی با کنکاش وسیعی در مورد این حدیث و سلسله راویان آن در کتاب خود مینویسد: «این حدیث ساختگی و جعلی بوده است.»[5]
ثالثاً: شیخ عبدالحق دهلوی در شرح کلام فیروزآبادی که گفت این حدیث از مشهورترین احادیث دروغین بوده و بطلان آن از مسلمات نزد عقل است،[6] میگوید: چون این حدیث و امثال آن در حقیقت تفضیل ابوبکر است بر جمیع خلائق از انبیاء الهی و غیر انبیاء، و یا اینکه لازمهاش مساوات رتبه با پیامبر مرسل، حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) است؛ (لذا دروغین بودن آن مشهود است).[7]
در نتیجه معلوم میشود که حدیث تجلی خدا بر ابوبکر، مورد تکذیب بزرگان اهل سنت بوده و این فضیلت ساختگی، دروغی بیش نبوده و این حدیث در کتب اهل سنت مخدوش و غیر قابل تایید است.
پینوشت:
[1]. ازاله الخفاء، ولی الله دهلوی، دار القائم، دمشق، سوریه، ج2 ص494.
[2]. الضعفا و المتروکون، دارقطنی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ص351 رقم 485.
[3]. لسان المیزان، ابن حجر عسقلانی، مکتب المطبوعات الاسلامیه، تهران، ایران، ج7 ص111 رقم6741.
[4]. الضعفاء و المتروکون، دار قطنی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ص118 رقم 49.
[5]. الموضوعات، ابن جوزی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1 ص225-229.
[6]. سفر السعاده، فیروز آبادی، دارالقلم، بیروت، لبنان، ص280.
[7]. أشعه اللّمعات، عبدالحق دهلوی، مطبعه نول، هند، ج4 ص628.
افزودن نظر جدید