تأیید مختار ثقفی از سوی امامان شیعه

  • 1399/03/01 - 11:25
روزی فرزند مختار (در پیری) نزد امام باقر (علیه‌السلام) آمد و نظر امام را درباره پدرش پرسید؛ امام فرمود به خدا سوگند پدرم خبر داده که مهریه مادرم از وجوهی بود که مختار برایش فرستاده بود. او خانه‌های ما را بنا کرد؛ کشندگان ما را کشت؛ برای ما خونخواهی نکرد؟ خداوند او را بیامرزد.

تاریخ نویسان می‌نویسند لقب مختار، ثقفی است و او نخستین کسی بود که به امامت محمد بن حنفیه فرزند حضرت علی (علیه‌السلام) معتقد شد. او بعد از واقعه کربلا و به قدرت رسیدن در کوفه، یکایک کوفیانی که در صحرای کربلا در مقابل پسر پیامبر اکرم به جنگ برخاسته بودند را مورد بازرسی قرار داد تا این‌که بیشتر کسانی‌که ابن زیاد آن‌ها را به جنگ با امام حسین (علیه‌السلام) فرستاده بود را شناسایی کرد و از دم تیغ گذرانیده و به قتل رسانید؛ مورخین و نویسندگان اهل سنت بر این باورند که منشأ فرقه کیسانیه، مختار ثقفی است و او آن را رواج داده تا پوششی بر مقاصدش باشد، اما مورخان شیعه این دیدگاه را قبول ندارند، چرا که حملات و هجمه‌هایی که به مختار ثقفی شده را ساخته و پرداخته امویان و زبیریان می‌دانند و آنان تلاش کردند تا او را بدنام کرده و به بدترین وجهی او را به دیگران معرفی کنند، چون مختار در برابر هر دو گروه، مقاومت کرد و تابع ظلم و خواسته‌های غیر مشروع اینان نگردید؛ به جهت آن‌که مختار در مرکز تشیع که کوفه بود زندگی می‌کرد، اطرافیان او از کسانی بودند که ارتباط نزدیکی با امامان معصوم (علیهم‌السلام) داشتند و بعضاً حضرت علی (علیه‌السلام) را درک کرده بودند و مکتب و مبانی دینی علی (علیه‌السلام) را در کوفه از بالای منبر مسجد شنیده بودند و آن را نشر می‌دادند، آن وقت چگونه شخصی مانند مختار را گمراه و... خطاب می‌کنند، والله العالم.
اضافه بر این مطالب آن‌چه از ائمه درباره‌ی مختار نقل شده، حاکی از پاکی و بی‌گناهی او از تمام آن چیزهایی است که به او نسبت می‌دهند از جمله این‌که:
- اصبغ بن تباته نقل می‌کند که: «مختار را در حالی‌که کودک بود دیدم که بر روی زانوی مبارک امیر مومنان، علی (علیه‌السلام) نشسته بود و آن حضرت دست مبارکش را بر سر او می‌کشید و به او می‌گفت: ای کیّس و این نام بر او غلبه یافت.»[1]
- عبدالله بن شریک نقل می‌کند که: «در روز عید قربان بر امام باقر (علیه‌السلام) وارد شدم و آن حضرت تکیه داده و به دنبال سلمانی (آرایشگر) فرستاده بود. من در پیش او نشستم، ناگهان پیرمردی از اهل کوفه وارد شد و دست آن حضرت را گرفت تا ببوسد. لیکن امام مانع شد و سپس از او پرسید که کیستی؟ عرض کرد من ابوالحکم فرزند مختار بن ابوعبیده ثقفی هستم. امام (علیه‌السلام) دستش را به سوی او که دورتر بود دراز کرد، در حالی‌که مانع از بوسیدن می‌شد او را به کنار خود کشانید...؛ بعد ابوالحکم عرض کرد، خداوند امور شما را اصلاح کند. مردم درباره‌ی پدرم، زیاد سخن می‌گویند، و به خدا سوگند گفتار حق، گفتار شماست. امام (علیه‌السلام) فرمود مگر چه می‌گویند؟ عرض کرد که او را دروغ‌گو خطاب می‌کنند...؛ امام فرمود سبحان الله، به خدا سوگند پدرم به من خبر داده که مهریه مادرم از وجوهی بود که مختار برایش فرستاده بود. آیا او خانه‌های ما را بنا نکرد؟ کشندگان ما را نکشت؟ و برای ما خونخواهی نکرد؟ خداوند او را بیامرزد. به خدا سوگند! پدرم به من خبر داده که او نزد فاطمه، دختر علی (علیه‌السلام) رفت و آمد می‌کرد و برای او فرش می‌گسترانید... خداوند پدرت را بیامرزد، خداوند پدرت را بیامرزد، خداوند پدرت را بیامرزد، هیچ حقّی از ما را که نزد هر کس بود رها نساخت مگر آن‌که آن را مطالبه کرد و به ما برگردانید...»[2] 
- عمر بن علی بن الحسین نقل می‌کند که: «هنگامی‌که سر عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را برای امام سجاد (علیه‌السلام) آوردند، آن حضرت به سجده افتاد و گفت: سپاس مخصوص خداوندی است که انتقام ما را از دشمنان ما گرفت و خداوند به مختار پاداش نیکو دهد.»[3]
- ابن ابی عمر از هشام مثنّی از سدید نقل است که امام باقر (علیه‌السلام) فرمود: «به مختار ناسزا نگویید؛ چون او کشندگان ما را کشت، و برای ما خونخواهی کرد، و بیوه‌ زنانمان را شوهر داد، و در حال تهیدستی اموال را میان ما تقسیم کرد.»[4]
در نتیجه آن‌چه را که نسبت به مختار ثقفی می‌گویند، با این تعاریف، از امامان شیعه، تکذب شده است و شیعه به آن اعتقاد ندارد و برای شخصیت آن بزرگ مرد تاریخ احترام خاصی را قائل است.

پی‌نوشت:

[1]. معجم الرجال حدیث، آیت الله خویی، نشر الاثقافیه الاسلامیه، قم، ایران، ج18 ص102.
[2]. قاموس الرجال، موسسه نشر اسلامی، قم، ایران، ج8 ص444.
[3]. بحار الانوار، علامه مجلسی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ج45 ص344.
[4]. اخبار معرفه الرجال، کشّی، مرکز تحقیقات مطالعات، مشهد، ایران، ص83-84.

برچسب‌ها: 
تولیدی

دیدگاه‌ها

این جلد رو بررسی کردم همچین چیزی وجود ندارد

سلام. منظورتون کدوم جلد بوده که بررسی کردین و وجود نداشته؟ ضمن این که حتماً مد نظر داشته باشید که چاپ کتابها با همدیگه فرق داره. آیا دقت روی این مورد داشتین؟

از نبرد پل بین ایران و اعراب بگید که همین مختار که ترور شخصیتی شد در جنگ حضور داشت

پاسخ به ناشناس: نبرد جسر (پل) در سال 14 هجری رخ داد که مختار در آن زمان حدود 12 ساله بود. احتمالا منظور شما، حضور پدر مختار (ابی عبید رضی‌الله‌عنه) در نبرد بوده. رحمت و رضوان خداوند بر ابوعبید.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.