دلیل اصلی مشرک خواندن مسلمانان توسط وهابیت

  • 1398/11/14 - 19:37
اشکالی که بر تعریفهای وهابیت در مورد عبادت است، این است که نه مصادیق عبادت، و نه مفهوم عبادت، به تنهایی کافی برای تعریف عبادت نیست، زیرا عبادت افزون بر این‌که برای تحقق، نیاز به نوعی عمل دارد، اما رکن و شاکله‌ی اصلی آن در اعتقادات نهفته است؛ یعنی عمل به همراه اعتقاد، عبادت را محقق می‌کند و آن اعتقاد، همان اعتقاد به ربوبیت است ولاغیر.

وهابیت برای اثبات شرک مسلمانان، از تمام ابزارهای اعتقادی بهره می‌برند، از جمله قیاس کردن مسلمانان با مشرکان، در موضوعات عبادی، ولایت تکوینی و ...، و یکی از پر استعمال‌ترین عبارات، از طرف ایشان «عبادت غیر الله» است؛ البته شایان ذکر است که شکی نیست که کسی که عبادت غیر خداوند را انجام دهد، مبتلا به شرک شده و از جرگه مسلمانی خارج خواهد بود، اما بحث در این است که آیا مواردی که وهابیت، به‌عنوان عبادت غیر الله معرفی می‌کند، واقعاً عبادت غیر الله است یا خیر؟ وهابیت، طلب شفاعت از اولیای الهی در زمان ممات و یا غیبت شفیع[1] و نیز استغاثه از ایشان در امور فرابشری در زمان حیات و ممات[2] و همچنین تبرّک به اولیای الهی، نذر[3] ذبح[4] و... برای ایشان را عبادت غیر الله می‌خوانند و فاعل آن را مشرک قلمداد می‌کند، چرا که ریشه توسعه شرک در مکتب وهابیت، در حقیقت همان توسعه در مفهوم عبادت است و عبادت را این‌گونه تعریف می‌کنند که: «العباده هی اسم جامع لکل مایحبه الله و یرضاه من الاقوال و الاعمال الباطنیه و الظاهره فالصلاه و الزکاه و الصیام و الحج و صدق الحدیث و... و امثال من ذلک[5] عبادت اسمی جامع است که برای تمام اقوال و افعالی که سبب محبت و رضایت خداوند گردد، اعم از این‌که آن افعال و اقوال، ظاهری باشد یا باطنی؛ بنابراین نماز و روزه و حج و زکات، راست‌گویی، امانت‌داری، نیکی به والدین، صله رحم، وفای به عهد، امر به معرف و نهی از منکر، جهاد با کفار و منافقین، احسان به همسایه و یتیم و مسکین و (ابن سبیل) در راه مانده و مملوک، اعم از آدمیان و چهار پایان، دعا، قرائت و مانند این‌ها همگی عبادت است.»
این تعریف، خود به‌خود درخواست از اولیای الهی را در زمره عبادت قرار می‌دهد، که نوعی دعا محسوب می‌شود و دعا نیز عبادت است؛ پس درخواست از اولیاء الهی، عبادت غیر خدا است و شرک را به دنبال دارد، و یا در تعریفی دیگر این‌گونه بیان می‌کنند که: «التذلل لله محبه و تعظیماً بفعل أوامره و اجتناب نواهیه علی الوجه الذی جاءت به شرائعه.[6] تذلل برای خدا و تعظیم نسبت به او، به واسطه انجام اوامر و اجتناب از نواهی طبق آن‌چه که در شریعت آمده است.» فلذا طبق این تعریف خضوع همراه با حبّ، ملاک عبادت قرار می‌گیرد که ناظر به معنا و مفهوم عبادت است.
در نتیجه اشکالی که بر این دو تعریف وهابیت می‌شود این است که نه مصادیق عبادت، و نه مفهوم عبادت، به تنهایی کافی برای تعریف عبادت نیست، زیرا عبادت افزون بر این‌که برای تحقق، نیاز به نوعی عمل دارد، اما رکن و شاکله‌ی اصلی آن در اعتقادات نهفته است؛ یعنی عمل به همراه اعتقاد، عبادت را محقق می‌کند و آن اعتقاد، همان اعتقاد به ربوبیت است ولاغیر.

پی‌نوشت:

[1]. مجموع فتاوی و رسائل، ابن عثیمین، دار الوطن، ریاض، عربستان، ج23 ص413.
[2]. همان، ج2 ص160.
[3]. فتاوی اللجنه الدائمه، احمد بن عبدالرزاق الدویش، دار العاصمه، ریاض، عربستان، ج1 ص509.
[4]. همان، ج1 ص104.
[5]. مجموع فتاوی و رسائل، ابن عثیمین، دار الوطن، ریاض، عربستان، ج1 ص66.
[6]. همان، ج1 ص88.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.