وهابیت و جنایت بر علیه اهل سنت
جنایت و خشونت یکی از مشخصههای وهابیون افراطی است و در حقیقت نسخه بدل گروه خوارج در صدر اسلام هستند. کسانیکه به مصداق صریح آیه قرآن که خداوند میفرماید: «... زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لا يَهْتَدُونَ.[نمل/24] شیطان اعمالشان را در نظرشان بیاراسته است و از راه خدا منحرفشان کرده است، چنان که روی هدایت نخواهند دید.» تنها خود را مسلمان واقعی میدانند و دیگران را مشرک و کافر، لذا همه را از دم تیغ میگذرانند.
این فرقه منحوس و ناپاک، از ابتدای تأسیس تا زمان استقرارش در زیر سایه دول استعماری یعنی آمریکا و انگلیس، دست به کشتارهای متعددی زدند که اکثر آنها مسلمانان فرق و مذاهب اسلامی و نیز بهویژه شیعیان بودهاند، در حالیکه با دشمنان اصلی دین اسلام، یعنی یهود هیچ برخورد فیزیکی و جنگ نداشتهاند. آنها در دورهی حکومتی دینی -محمد بن سعود و محمد بن عبدالوهاب- پس از ورود به روستای -فصول- از حوالی شهر احساء و عرضه کردن عقاید خود و در خواست بیعت، با عدم پذیرش و عدم اقبال مردم روبرو شدند، در نتیجه 300 نفر از مردان این قریه را کشتند و مال و ثروت آنان را به غارت بردند و زنان آنان را به کنیزی گرفتند.[1] چرا که آنان را تکفیر کرده و مسلمان ندانستند. لذا واژه مسلمانی از نظر ایشان در جایی بهکار برده میشد که تنها عقاید و افکار وهابیت باید پیاده میشد، اما اینکه وهابیان همه مسلمانان به جز خودشان را به عنوان کافر، طرد و ردّ میکردند، چیزی مهمتر از یک مفهوم تاریخی است که همان خوارج بودند...[2]
آنان در یورش و حمله به شهر ریاض، کاری کردند که مردم از ترس وهابیان، خانه و کاشانهی خود را ترک کرده و سر به بیابانها گذاشتند و از تشنگی و گرسنگی مردند، اما محمد بن سعود با لشکریانش به تعقیب آنان پرداختند و کسانی را هم که زنده مانده بودند، در بیابانها کشتند.[3] همچنین در حملهای به شهر قطیف، به بهانهی مبارزه با بتها، هر کس را که یافتند کشتند و مقتولین در این یورش 1500 نفر میشدند و تمامی آنچه از مال و دارایی که داشتند را غارت کردند.[4] مولف کتاب -عنوان المجد فی تاریخ نجد- (متوفای 1290هجری) که خود یک مورخ وهابی است، از اوائل حکومت آل سعود میگوید: «هر جا که وهابیان پا گذاشتند، مردان را میکشتند، همهی دارایی آنان را به غارت میبردند و زنان را به عنوان کنیز تصاحب میکردند...»[5] و نیز آنان با یورش به منطقه -قصیم- بیش از 500 نفر را سربریدند و قاضی اهل سنت یعنی -شیخ ابراهیم بن عمر- را به جرم همکاری نکردن با ایشان، برای صدور فتوای ظالمانه، به درون گودالی دست بسته انداخته و او را سوزاندند...»[6]
و نیز مردم حرمین شریفین را بدون گناه کشتند، به زنان و دختران تجاوز کردند و آنان را به عنوان کنیز به اسارت بردند.[7] با یورش به شهر طائف، به مدت سه روز این شهر را برای خود حلال کردند. در این جنایت مردم شهر فرار کردند و هر کس را که هم باقی مانده بودند را به قتل رساندند.[8] جنایتکاران وهابی، اطفال شیرخوار را روی سینه مادرانشان سر بریدند، قاریان مشغول به خواندن قرآن را در مساجد کشتند. مغازهها و خانهها را ویران و غارت کردند، در مساجد نمازگزاران در حال رکوع و سجود را به قتل رساندند، آنقدر از مردان و زنان و بچهها را کشتند که فقط پیرمردان و پیرزنان باقی ماندند که آنها را هم از شهر اخراج و تبعید کردند تا در سرمای شدید و گرمای بیابانها بدون غذا و لباس مردند. کتاب قرآن و نیز کتب روایی اهل سنت، مثل صحیح بخاری و صحیح مسلم را در کوچه و بازار پایمال کردند و همه را سوزاندند.[9]
پینوشت:
[1]. تاریخ المملکه العربیه السعودیه، محمد ابراهیم، مکتبه الریاض الحدیثیه، ریاض، عربستان، ج1 ص51.
[2]. عنوان المجد فی تاریخ نجد، عثمان بن عبدالله بن بشر، دار صادر، بیروت، لبنان، ج1 ص17-32.
[3]. تاریخ نجد، ابن غنام، دار الشروق، قاهره، مصر، ص138. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک شود.
[4]. تاریخ نجد، ابن غنام، ص179-180. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک شود.
[5]. عنوان المجد فی تاریخ نجد، عثمان عبدالله بن بشر، دار صادر، بیروت، لبنان، ج1 ص87.
[6]. تاریخ آل سعود، ناصر السعید، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ص139.
[7]. البریلویه...، احسان الهی ظهیر، اداره ترجمان السنه، لاهور، پاکستان، ص194.
[8]. تاریخ ملوک آل سعود، سعود بن هذلول، مطبعه الحدیثیه، ریاض، عربستان، ص151-153.
[9]. الدرر السنیه فی الرد علی الوهابیه، زینی دحلان، مکتبه مصطفی البانی، قاهره، مصر، ج1 ص45.
افزودن نظر جدید