وحدت میان شیعه و سنی بله، اما با وهابیت هرگز
در طول تاریخ، مذهب تشیع توسط علمای بزرگ خود حرکت رو به جلو داشته و بزرگان ایشان با فتاوای محکم و مستدل خود سعی کردند علاوه بر مهار برخی از ناآگاهان که خواسته و ناخواسته سنگ تفرقه و جدایی را میاندازند، به دیگر مذاهب اسلامی بفهمانند که هیچگاه مذهب امامیه سدّ راه افکار و نظرات و عقاید ایشان نبوده و با وحدت و برادری در کنار هم زندگی مسالمتآمیزی داشته و محبت و همدلی باید جایگزین کینه و دشمنی ناخواسته قرار گیرد، تا دشمنان قسم خورده دین اسلام که همان یهود و عمّال دستنشاندهی ایشان از جمله فرقهی نوظهور و ضاله وهابیت است به اهداف خود نرسند، اما وقتی وهابیت با این دید به مذاهب اسلامی مینگرد و از طرف دیگر دستشان از دلایل منطقی و مستندات اسلامی خالی است، به همین جهت با روآوری به حربههای مختلف، ازجمله شبههافکنی، تبلیغات سوء، افترا و تهمتهای ناروا به شیعیان در عوامفریبی و تخریب افکار و اذهان مسلمین تلاش وافر میکنند تا مذهب امامیه اثنی عشری را جدای از دین اسلام به دیگران معرفی کنند.
مثلاً عثمان الخمیس وهابی، یکی از نظریهپردازان شاخص وهابی، در سخنرانیهای خود اتهامات زشت و ناروایی را بر علیه شیعه مطرح میکند، از جمله میگوید: شیعه فقط خود را حلالزاده میداند و مذاهب دیگر اسلامی را حرامزاده میدانند، و یا در جای دیگری از سخنانش میگوید: عقاید شیعه برگرفته شده از آموزههای یهود و نصارا است و با شدت زیاد شیعه را تکفیر میکند.[1] همچنین او در بخشی از سخنان خود در نماز جمعه کویت میگوید: آیا با من هم صدا نمیشوید که هر کس چنین اعتقاداتی داشته باشد، مسلمان نیست و آیا حق نداریم به شیعیان بگوییم که شما مسلمان نیستید؟ زیرا این عقاید از اسلام نیست و بهتر است که بگوییم دین شیعه نه مذهب شیعه، زیرا چنین دینی، دین اسلام نیست؛ ... احمد بن حنبل گفته است که: شیعه جایی در اسلام ندارد، مقدسی گفته است که: بر انسانهای آگاه پوشیده نیست که شیعیان با همه احزاب و طوایفشان در نادانی و کفر محض و صریح به سر میبرند و اینان از دین اسلام خارج هستند. شوکانی گفته: اساس تاسیس مذهب شیعه برای نابودی دین و مخالفت با اسلام است، پس اگر هر شیعهای، یک نفر از اصحاب پیامبر را کافر بداند، خود او کافر است، تا چه رسد به اینکه شیعیان همه اصحاب، مگر تعداد اندکی از ایشان را کافر میدانند. آلوسی گفته است: دانشمندان بزرگ ماوراء النهر، شیعیان اثنی عشری را کافر دانستهاند. بن باز گفته است: شیعیانی که امروز به امامیه، جعفریه و طرفداران خمینی مشهور و معروفند، کافر و از امت اسلام خارجند.[2]
حال سؤالی که به ذهن خطور میکند این است که سخنان این وهابی، آیا در میان اهل سنت تأثیر نخواهد داشت و اینان موضعگیری نمیکنند؟ آیا وحدت و همدلی را خدشهدار نمیکند؟ فلذا هر شخصی که کمی هم غرض داشته باشد، این سخنان بیاساس را بشنود، خواه ناخواه جبههگیری میکند و این همان چیزی است که دشمنان قسم خورده منتظر آن هستند. وی در جایی دیگر از سخنانش شروع به تهمت زدن و شبههافکنی میکند که: «شیعه میگوید: غیر از مذهب خودشان، دیگر مذاهب اسلامی همه کافرند، بلکه بالاتر ولدالزنا هستند. اینان برای سخن خود به روایتی از کتاب کافی استناد میکنند که امام باقر (علیهالسلام) فرمود: غیر از شیعیان ما، همه مردم، فرزندان زنا و نامشروع هستند.»[3]
در جواب او نسبت به این روایت باید گفت که،
اولاً: سند این روایت مشکل دارد، چرا که افرادی مانند حسن بن عبدالرحمن و علی بن عباس در سند وجود دارند که اوّلی مجهول است و دومی غالی و ضعیف و اعتبار و ارزشی در نقل حدیث ندارد.[4]
ثانیاً: با دیدگاه فقهی علمای شیعه سازگاری ندارد که میتوان به کتب فقهی شیعه رجوع کرد و فهمید.
ثالثاً: در کتب روایی اهل سنت روایاتی وجود دارد که ثابت میکند کسانیکه محبت علی (علیهالسلام) را ندارند، حرامزاده هستند، مثلاً جزری شافعی در کتاب أسنی المطالب به نقل از عباده بن صامت مینویسد: «ما فرزندان خود را با دوستی علی میآزمودیم، اگر علی را دوست نداشتند، پی میبردیم که ولدزنا و نامشروع است.»[5] و این صریح اقرار بزرگان اهل سنت در کتب و روایات وارده از خودشان است.
درنتیجه باید همه مذاهب اسلامی مواظب افکار مسموم و سخنان بیاساس افرادی مانند این وهابی تفرقهگر باشند تا شاهد حوادث ناگوار و از هم گسستگی در میان مذاهب اسلامی که در کنار هم با همدلی و برادری زندگی میکنند نباشیم.
پینوشت:
[1]. «آيا شيعيان ، مخالفان خود را «حرام زاده» مي دانند؟»
[2]. همان.
[3]. «... کل من عدا الشیعه فهو کافر بل یتوقّف الامر علی ذلک بکلّ من عدا الشیعه کافر و ولدزنا... و یروی الکلینی فی کافی عن محمد بن الباقر (علیه السلام) الناس کلّهم اولاد بغایا ماخلا شیعتنا.» اصول کافی، مرحوم کلینی، نشر اسلامیه، تهران، ایران، ج8 ص275. «آيا شيعيان ، مخالفان خود را «حرام زاده» مي دانند؟»
[4]. رجال نجاشی، نجاشی، موسسه النشر الاسلامی، قم، ایران، ص255.
خلاصه الاقوال...، مطهر حلی، موسسه النشر الفقاهه، قم، ایران، ص367.
[5]. أسنی المطالب...، جزری شافعی، مکتبه الامام امیر المومنین، اصفهان، ایران، ص57-58.
افزودن نظر جدید