اهل سنت وهابی غیر از اهل سنت واقعی
فرقه وهابیت در حقیقت ساخته و پرداخته استعمارگران شرق و غرب، خصوصاً انگلیس بوده است که با نفوذ در میان عالمان به اصطلاح اسلامی مذاهب دیگر، و القای افکار باطل و خواستههای شوم خودشان قدرت هر نوع فکر و تصمیم و سخن گفتن را از آنها گرفته، لذا در میان فتاوای تکفیری عالمان به ظاهر مسلمان و رهبران دینی وهابیت، این جماعت افراطی نظریات مربوط با همسویی به آنها و رسیدن به مطامع دنیایی از یکسو و منافع نظام سلطه از طرف دیگر، باعث به هرج و مرج کشاندن دین اسلام در میان دیگر ادیان آسمانی گردیدند چرا که با دادن فتوای غیر عقلایی و شرعی به کشتار مسلمانانی اقدام کردند که شهادتین بر زبان میرانند در حالی که میدانیم همهی مذاهب اسلامی با گفتن این کلمه -شهادتین- مسلمان هستند و یا حداقل مسلمان تلقی میشوند. اما اینان با همراهی کردن برخی از کشورهای معاند مثل رژیم یهودی صهیونیستی اسرائیل و... علاوه بر بازتاب مسائل سیاسی و دینی در جامعه کنونی، اوج جهالت خودشان و متابعان این فرقه را به همگان نشان میدهند، خصوصاً زمانی که طرف آنان مذهب شیعه اثنی عشری یا همان امامیه باشند. لذا با تمام توان شیعیان عوام (مردم کوچه و بازار)، و خواص (علما و دانشمندان) آنها را مورد هجمه و تکفیر و اهانت قرار میدهند.
مثلاً از بزرگان وهابی (شیخ عبدالرحمن بن ناصر برّاک) است که بیشترین هجمه و تکفیرهای او متوجه شیعیان است و میگوید: «طایفهی رافضه -شیعه- بدترین طوایف امت هستند. آنان اصول معتزله و بدترین عقاید صوفیها که همان شرک به قبور است را به اصول کفری خود ضمیمه کردهاند...»[1] همچنین از او استفتایی شد به اینکه: «آیا امکان جهاد میان اهل سنت و شیعه وجود دارد؟ او پاسخ داد که: «اگر اهل سنت دارای دولت مقتدری باشند و شیعه برنامه شرکآمیز خود را اظهار کند، در این صورت بر اهل سنت واجب است که علیه شیعه اعلام جنگ و جهاد کنند و آنان را به قتل برسانند.»[2] و نیز شیخ محمد عریفی، امام جمعه مسجد جامع «البواردی» در شهر ریاض عربستان سعودی، که اساس مذهب شیعه را مجوسی میداند و عالمان شیعه و خصوصاً مرجع تقلید شیعیان جهان، حضرت آیه الله العظمی سید علی سیستانی را در جملاتی اهانتآمیز اینگونه توصیف میکند: «شیخ کبیر زندیق و فاسق فی طرف من اطراف العراق...[3] پیرمرد کافر فاسق و زندیقی که در گوشهای از کشور عراق به سر میبرد...»
حال سؤالی که به ذهن میرسد اینجاست که با اینگونه دیدگاه و عقاید باطل از طرف ایشان، و همچنین گفتار اتحاد و همدلی از طرف علمای شیعه نسبت به اهل سنت، چه کسانی سنگ دشمنان اسلام را به سینه میزنند؟ آیا نه این است که شیعیان، برادران اهل سنت را طبق فرموده همین مرجع تقلید، نفس و جان خود میداند و هرگونه ناراحتی آنان را نگرانی خود میدانند؟ این جهالت عالمان وهابی جز غرض و اختلاف مذهبی چیز دیگر نمیتواند باشد و آن وقت این عالمان وهابی روی چه معیار و ملاکی، این گونه هتاکی میکنند؟ والله العالم؛
تنها چیزی که دربارهی آنان میتوان بگوییم این سخن خداوند در قرآن نسبت به آنان است که فرمود: «فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا.[بقره/10] در دلهای ایشان نوعی مرض و بیماری است که خداوند هم آن بیماری را زیادتر میکند.»
پینوشت:
[1]. الوهابیه مذهب کراهیه، شیخ عبدالرحمن برّاک، دارالمیزان، بیروت، لبنان، ص122.
[2]. مجموعه مقالات مذاهب اسلامی، عبدالحسین درتراش، ص207 شماره سؤال10272.
[3]. خبر گزاری فارس، 92/5/16، «از جعل سوره سیب و صدور فتوای جهاد نکاح تا سرقت آثار ادبی دیگران»، کد خبر: 13920516000902
افزودن نظر جدید