قدمت هزار ساله کاروان شادی عیدغدیر

  • 1398/05/26 - 22:47
کاروان غدیر یعنی کسانیکه عقب مانده‌اند برسند و کسانیکه جلو رفته‌اند بازگردند تا با ولایت حرکت کنند. غدیر از واضح‌ترین دلایل امامت است و غدیر سرمایه‌ای است که از آن استفاده ضعیفی کرده‌ایم و این درحالی است که پیشینیان اهمیت بیشتری به غدیر می‌دادند و به دلایلی تا الان کم‌رنگ شده است.

به قول امام خمینی (ره) هرمکتبی هیاهو می‌خواهد.[1] مکتب اهل بیت و سیدالشهداء که همان اسلام واقعی است، گُلی است که باید به آن آب داد تا زنده نگه داشته شود. در ماه محرم، مجالس عزاداری و سینه‌زنی و اشک، هیاهوی ماست. در اعیاد مانند عید غدیر نیز باید کاروان‌های شادی به پا کنیم و  جشن بگیریم تا اسلام زنده بماند و ارزش‌ها و ظلم‌ها و مظلومیت‌ها فراموش نشود. در منابع اهل سنت به این جشن و  اجتماع بزرگ مردمی در روز عید غدیر توسط حاکمان و شیعیان ذکر شده است که به آن اشاره می‌کنیم.
امرای آل بویه که دیالمه نام داشتند، ایرانی الاصل و اهل گیلان و شیعه دوازده امامی بودند. موسسش سه برادر بودند.[2] بیش از یک قرن توانستند بر خلافت عباسی و بغداد چیره شوند و از لحاظ  اجتماعی و فکری و فرهنگی، خدمات شایانی در ایران و عراق و بغداد انجام دهند و ضمناً چنان‌چه در این ایام، علماء و فقهای بزرگ شیعه مانند شیخ مفید و سید مرتضی مشغول تدریس و تعلیم و فعالیت بودند.
در آن زمان حاکمان آل بویه، متاثر از بزرگانی چون شیخ مفید و سید مرتضی و ...، برای گسترش شیعه، دسته‌جات عزاداری سیدالشهداء را در عاشورای آن سال در خیابان‌های بغداد  به راه انداختند. حرکتی که بیش از هزار سال است از بزرگ‌ترین شعائر شیعه به شمار می‌آید؛ حرکت عاشورا الگو از غدیر گرفته بود، چند روز پیش از عاشورا، یعنی در هجده ذی‌حجه همان سال، روز غدیر را جشن گرفتند و دسته‌جات شادی را در کوی و برزن بغداد به حرکت در آوردند.
به قول علمای اهل سنت: مانند ذهبی در كتاب تاريخ اسلام خود در ذكر حوادث سال‌های 352 تا 360 هجری می‌نويسد: شيعيان در هجده  ذی‌حجه، غدير را جشن گرفتند و بر طبل‌های بزرگ كوبيدند و مردم به سمت قبور كاظمين عليهماالسلام رفتند.»[3] هم‌چنین عالمان دیگر اهل سنت مانند: «ابن اثیر و سیوطی» در کتاب تاریخی خود می‌نویسند: «به امر معزالدوله، شیعیان در شب هجده ذی حجه، مشعل‌ها را روشن کردند و طبل‌ها و شیپورها به صدا در آمد و مردم صبح زود به سمت مقابر قریش به راه افتادند و شهر زینت شد و بازارها در شب باز بود، مانند شب‌های عید، و روز اجتماع مردم بود.»[4] آن هم در جامعه‌ای که شیعه و سنی در کنار هم بودند و بعضاً شیعیان تحت فشار سلفی‌ها بودند و درگیری ایجاد می‌شد.
در واقع، ما با احیای کاروان غدیر، کار جدیدی نکردیم، بلکه هنوز هزار سال عقبیم. بایم بدانند و بدانیم، غدیر روز به ثمر نشستن زحمات انبیاء «علیهم‌السلام» است. غدیر را مثل عاشورا باید احیاء کنیم؛ در احیای عاشورا کوشیدیم، مصون ماند؛ در غدیر کوتاهی کردیم، تحریف شد.
کاروان غدیر، نشانگر احیای امر غدیر و احیای امر امامت و ولایت که مهم‌ترین برنامه پیامبر اکرم «صلی‌الله‌علیه‌وآله» است. ایجاد کاروان و راهپیمایی و اجتماع مردمی، با حفظ موازین شرعی و به‌دور از اهانت به مقدسات دیگران، می‌تواند بهترین کار و  تبلیغ برای احیاء امر آل محمد باشد.
نتیجه: فرهنگ و هدف کاروان غدیر یعنی این‌که  کسانی‌که عقب مانده‌اند، برسند و کسانی‌که جلو رفته‌اند، بازگردند تا با ولایت حرکت کنند.

تهیه وتنظیم: مصطفی پورصدوقی

پی‌نوشت:

[1]. صحیفه امام، ج8، ص527،
[2]. خضری، احمد رضا، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، تهران، نشرفرهنگ اسلامی، چ4، 1383، ص167.
[3]. ذهبی، شمس الدين، ت تدمیری، تاریخ الاسلام، ج26، ص11و 12، «حوادث سنة اثنتين وخمسين وثلاثمائة:يوم عاشورا. قال ثابت: ألزم معزّ الدولة الناسَ بغلْق الأسواق ومنْع الهّراسين والطبّاخين من الطبيخ، ونصبوا القباب في الأسواق وعلّقوا عليها المُسُوح، وأخرجوا نساءً منشَّرات الشعور مضجّات يلطمن في الشوارع ويُقِمْن المآتمَ على الحسين عليه السلام، وفي ثامن عشر ذي الحجّة عُمل عيد غدير خُم  وضُربت الدبادب، وأصبح الناس إلى مقابر  قريش للصلاة هناك، وإلى مشهد الشيعة..»  
[4]. ابن أثير، عزالدین، الكامل في التاريخ، ج7، ص245-246، ذِكْرُ عِدَّةِ حَوَادِثَ: وَفِيهَا فِي الثَّامِنِ عَشَرَ ذِي الْحِجَّةِ، أَمَرَ مُعِزُّ الدَّوْلَةِ بِإِظْهَارِ الزِّينَةِ فِي الْبَلَدِ، وَأُشْعِلَتِ النِّيرَانُ بِمَجْلِسِ الشُّرْطَةِ، وَأُظْهِرَ الْفَرَحُ، وَفُتِحَتِ الْأَسْوَاقُ بِاللَّيْلِ، كَمَا يُفْعَلُ لَيَالِيَ الْأَعْيَاد ِفعِلَ ذَلِكَ فَرَحًا بَعِيدِ الْغَدِيرِ، يَعْنِي غَدِيرَ خُمٍّ، وَضُرِبَتِ الدَّبَادِبُ وَالْبُوقَاتُ، وَكَانَ يَوْمًا مَشْهُودً.»
سيوطی، جلال الدين، تاریخ الخلفاء، ج1، ص288، «وفي سنة اثنتين وخمسين يوم عاشوراء ألزم معز الدولة الناس بغلق الأسواق ومنع الطباخين من الطبيخ ونصبوا القباب في الأسواق، وعلقوا عليها المسوح، وأخرجوا النساء منتشرات الشعور يلطمن في الشوارع ويقمن المآتم على الحسين، وهذا أو يوم نيح عليه فيه ببغداد، واستمرت هذه البدعة سنين،  واستمرت هذه البدعة سنين، وفي ثاني عشر ذي الحجة منها عمل عيد غدير خم، وضربت الدبادب،...»

تنظیم و تدوین

دیدگاه‌ها

کار بسیار زیبایی است ما هم شادی داریم و هم عزاداری . شادی های ماهم باید مثل عزاداری هیاهو داشته باشد.

ممنون از نظر شما. دین اسلام بخصوص تشیع هم شادی داره و هم عزاداری .

امیدوارم در این مراسمات شادی آگاهی مردم هم زیاد بشه فقط صرف خوردن و شادی و طبل زدن نباشه باید در کنار شور، شعور هم باشد .

تشکر از بازدید ونظر شما. بله درسته هردو باید باشه . می توان در کنار شادی و خوردن ، کتابچه یا جزوه ای هم پخش بشه تا مردم مطالعه کنند .

اهل سنت میگه چرا نام علی در قران نیامده چرا امامت حضرت علی که اینقدر مهمه در قرآن ذکر نشده است. جواب اینکه اولا قرار نیست همه چیز در قرآن بیاد دوما اگر میامد چه تضمینی داشت که قبول کنید و نپیچونید و تفسیر به رای نکنید . مثل آیه 6 سوره مائده در مورد وضو با اینکه آیه واضح است و موارد شستن و ومسح کردن را مشخص کرده اما اهل سنت مثل ما شیعیان وضو نمی گیرن . یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى اَلصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَى اَلْمَرافِقِ وَ اِمْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَى اَلْکَعْبَیْنِ «اى کسانى که ایمان آورده اید، هرگاه به نماز ایستادید، صورت ها و دست هایتان را تا آرنج بشویید». خوب دقت کنید اول گفته فاغسلوا یعنی بشورید بعد در ادامه گفته وامسحوا یعنی مسح کنید دو لفظ کاملا جدا اهل سنت عزیز این لفظ وامسحوا چه جایگاهی داره برا چی خدا گفته؟ چرا شما پا را می شورید؟ زمخشری صاحب تفسیر کشاف چه جالب و عجیب استدلال می کنه : زمخشرى در تفسیر آیه به قرائت جر مى گوید: پا از اعضایى است که باید در وضو شسته شود، لذا امکان اسراف در آن زیاد است خداوند براى جلوگیرى از اسراف «ارجلکم» را به «رؤوسکم» عطف کرده است نه براى این که مسح شود بلکه براى این که بفهماند در شستن آن اسراف نکنید (زمخشرى، الکشاف، دارالمعرفه، ج ۱، ص ۳۲۶، ذیل آیه ۶ مائده). آیا این استدلال از آیه برداشت میشه؟ آیه به این روشنی و صراحتی را قبول نمی کنند و معنا را تغییر می دهند. حالا میگن چرا خدا صراحتا امامت حضرت علی را در قرآن ذکر نکرده است.

سلام دوست عزیز خیلی زیبا بود. مشکل اصلی در بحث تبعیت از حدیث ثقلین است. طبق حدیث ثقلین ما باید به قرآن و اهل بیت تمسک جوییم. ودر حدیث ثقلین گفته تمسک جویید به قران و عترتم اهل بیت نگفته دوستی اهل بیت کافیه. الان اهل سنت فقط میگن قرآن قرآن. پس کلام اهل بیت و کتب اهل بیت و فقه و اصول اهل بیت چی میشه؟

شما شیعیان قائل به تحریف قرآن هستید .مشرک هستید.

قبلا خیلی این شبهه را مطرح می کردند چون رسانه و فضای مجازی فعالیت زیادی نداشت و خیلی ها اطلاع نداشتند از عقاید شیعه و کتاب و نرم افزار زیاد نبود. اما الان چی ؟ اینترنت است می توان جستجو کرد و تحقیق کرد. من جواب این شبهه را از کلام خود عالمان سنی می دهم. عنوان مقاله: دفاع عالمان سنی ازعدم تحریف قرآن نزد شیعه در لینک : https://www.adyannet.com/fa/news/30575

عالمان سنی به این شبهه تحریف قرآن نزد شیعه جواب دادند: باهم می خوانیم: 1-«شیخ عبدالسلام راجح» از علمای برجسته اهل سنت سوریه با حضور از طریق اسکایپ در برنامه چالشی «الوجه الآخر» شبکه جهانی الکوثر گفت: من در ایران به شهر قم سفر کردم. یکی از برنامه‌هایی که برای ما در این سفر در نظر گرفته شده بود، بازدید از مرکز جهانی چاپ قرآن کریم بود. برادرم شیخ صادق (اخوان) در این بازدید گفت متن قرآن‌های چاپ این مرکز برگرفته از نسخه «شیخ عثمان طه» است. شیخ عثمان طه از علمای اهل سنت است که ما سنی‌ها به وجود او افتخار می‌کنیم. این عالم سنی سوری افزود: از طریق این شبکه به همه برادران و خواهرانم می‌گویم قرآنی که در دستان شما است و خداوند، مسلمانان را مأمور حفظ آن کرده است، با ارزش‌ترین هدیه خداوند به امت اسلامی است. چطور کسی می‌تواند ادعا کند این قرآن سنی و آن قرآن شیعه است؟ خداوند همه ما را حول این قرآن آسمانی و آیات آن جمع کرده است. این چه مسلمانی است که حاضر می‌شود بین فرزندان این امت اسلامی تفرقه ایجاد کند؟ دیگر تفرقه کافی است و اکنون بیایید حول این قرآن جمع شویم.[1] 2- «شیخ احمد الطیب» رئیس دانشگاه الأزهر مصر، در مصاحبه‌ای با شبکه «نیل» در مصر گفت: مذهب شیعه یکی از مذاهب اسلام است. خبرنگار گفت: می‌گویند شیعیان قرآنشان فرق می‌کند؟ شیخ طیب پاسخ داد: این حرف‌ها خرافه پیرزن‌ها است. قرآن شیعیان با ما هیچ فرقی ندارد و حتی رسم الخطشان نیز مانند قرآن ما است.[2] 3- غزالی دانشمند اهل‌سنت می‌گوید: از بعضی‌ در یك مجلسی علمی شنیدم كه می‌گفت: شیعیان یك قرآنی دارند كه نسبت به قرآنی كه ما داریم برخی از آیات را ندارد و برخی از آیاتی هم دارند كه ما نداریم. من به او گفتم: این قرآنی كه می‌گویید، كجاست؟ چطور قرآنی این‌چنینی در طول چهارده قرن نزد شیعه است، ولی نه انسانی و نه جنّی تا به حال بر این قرآن اطلاع پیدا نكرده است؟ چرا این افتراء را در میان مردم پخش می‌كنی؟ چرا چنین افترایی بر شیعه و بر وحی قرآن مطرح می‌كنی؟»[3] 4- استاد «سالم بهنساوى» كه يكى از انديشمندان اخوان است در كتاب «السنة المفترى عليها» در بحث تقریب و دفع فتنه فتنه‌گران و در پاسخ به كسانى‌كه ادعا مى‌كنند شيعيان قرآنى غير از قرآن اهل سنت دارند، مى‌گويد: به عدم وجود قرآن دیگر نزد شیعه یقین داریم و آن روایات که در مورد تحریف قرآن نزد شیعه ذکر شده باطل و از اسرائیلیات است.[4] 5- استاد سميع عاطف الزين «مؤلف كتاب الإسلام وثقافة الإنسان» كتابی نوشته است به‌نام «المسلمون.. من هم؟» چه كسانی مسلمانند؟ كه در آن موضع سنی و شيعه را بررسی می‌كند. وی در مقدمه كتاب خود می‌نويسد: برادر مسلمان شيعی و برادر مسلمان سنی! مهم‌ترين حقايق اين اختلاف بر سر فهم قرآن و تسنن و تشيع را برايتان بازگو خواهم كرد كه اختلاف اين‌ها هيچ‌گاه بر سر اصل قرآن و سنت نبوده، بلكه اختلاف بر سر فهم قرآن و سنت بوده است.»[5] پی‌نوشت: [1]. سایت الکوثر : «آیا «قرآن شیعه ها» و «قرآن سنی ها» داریم؟!» [2]. سایت رهیافته‌ها، «سخنان بسیار مهم رئیس الأزهر مصر درباره شیعه و سنی» [3]. محمد غزالی، دفاع عن العقیدة و الشریعة ، ص 253 ، 264، طبع مصر عام 1975 الطبعة الرابعة «سمعت من هؤلاء یقول فی مجلس علم إنّ للشیعة قرآنا آخر یزید و ینقص عن قرآننا المعروف فقلت له أین هذا القرآن ؟ و لماذا لم یطّلع الإنس و الجن علی نسخة منه خلال هذا الدهر الطویل؟ لماذا یساق هذا الافتراء... و لماذا هذا الكتاب علی الناس و علی الوحی. [4]. سالم البهنساوي (المتوفى: 1427هـ)،نام کتاب« السنة المفترى عليها»، الناشر: دار الوفاء، القاهرة، دار البحوث العلمية، الكويت، الطبعة: الثالثة، 1409 هـ - 1989 م، ص12، « إنَّ الكتاب قطع بعدم وجود قرآن آخر عند الشيعة مع أنَّ مصحف فاطمة ورد ذكره في كتاب " الكافي " للكليني وفي مراجع أخرى لديهم. ولسنا ندري ماذا يضير الإسلام والمسلمين لو نقلنا عن فقهاء أخرين من الشعية - نقلاً صادقاً لا افتعال فيه - أنه لا يوجد لديهم قرآن آخر، وأنَّ ما كتب في ذلك روايات باطلة وهي من الإسرائيليات..» [5]. استاد سميع عاطف الزين، کتاب« المسلمون... من هم؟» مقدمه، صفحه 9. نقل از کتاب شهيد دكتر فتحي شقاقي، «شيعه و سنى، غوغاى ساختگى» 1983م ، ترجمه : سيدهادي خسروشاهي،ناشر : مجمع جهانی تقريب مذاهب اسلامی، معاونت فرهنگی،سایت خبرگزاری فارس، «شيعه و سني غوغای ساختگی».

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.