مذهب زیدی، بهتر از وهابیت
حسن بن فرحان مالکی از وهابیان معاصری است که از نظرات افراطی خود عدول کرده است و به صورت یک وهابی معتدل و میانهرو در کشور عربستان زندگی میکند. او به خاطر تحقیقات وسیعی که دربارهی مذاهب اسلامی، در اعتقادات و مباحث کلامی و حدیثی دارد، دیدگاهش تغییر کرده است و جانب انصاف را رعایت کرده است، چیزی که وهابیان افراطی هیچگاه نسبت به دیدگاههای او سر برنتافتند و به همین جهت چندین بار دستگیر و زندانی شده است. او در کتابش ذیل مذهب زیدیه اقرار عجیبی میکند و وهابیان را جاهل و بیاطلاع از عقاید برخی از مذاهب اسلامی از جمله مذهب زیدیه میخواند و میگوید: «با مشاهده سعی و کوشش ناچیز من، در مورد آشکار کردن ظلم غالیان (وهابیان) علیه اهل بیت پیامبر، سلفیها سعی کردند تا مرا به پیرو مذهب زیدی بودن متهم کنند، اگر این حق بود، حتماً من اعلام میکردم، زیدیها خیلی بهتر از غالیان سلفی وهابی در علم، تقوا، تاریخ، نسب و غیره هستند.»[1]
او در صفحهی دیگری از این کتاب میگوید: «به هر حال زیدیها نیز دارای مذهبی هستند، مانند دیگر مذاهب اسلامی که درست هم دارند و خطاء هم دارند. آنها از جمله گروههایی هستند که مورد ظلم غالیان سلفی وهابی قرار گرفتهاند. زیدیها نیز دارای علما و فضلاء و زهاد بوده و خدمات بزرگی در تاریخ فکری و سیاسی اسلام از خود نشان دادهاند...»[2] و در ادامه سخنان خود میگوید: «اگر آنگونه هم بود که این غلات میپندارند، حتماً به مذهب مردی از فرزندان پیامبر منسوب بودم که اهل بیت بهترین و برترینها هستند که در تشهد هر نمازی بر آنها صلوات میفرستم...»[3] سپس میگوید: «زیدیها به خصوص امام زید بن علی و نفس زکیه از بزرگان محدثین اهل سنت بوده و اکثر اهل حدیث و فقه در زمانشان به یاری آنها شتافتند. امامانی همچون ابوحنیفه و مالک و شافعی از پیروان امامان زیدی بودند و به همین خاطر بود که خلیفه عباسی، منصور، به ابوحنیفه زهر نوشاند...»[4]
بعد میگوید: «پس اگر بخواهم به این مذهب خود را نسبت دهم، میدهم. ولی من از قواعد این مذهب و روش آنها در جرح و تعدیل و قبول روایات اینان آگاهی ندارم. اگر به آن مذهب خودم را نسبت دهم، به مذهبی خود را نسبت دادهام که کسانیکه بهتر و داناتر از من بودند، بلکه داناتر از احمد بن حنبل، ابن تیمیه، محمد بن عبدالوهاب بودند خود را نسبت داده و یا حداقل از آن حمایت و یاری کردهاند. اما چنین نیست، بلکه من سنی مذهب هستم و تمام مناسک و عباداتم را طبق مذهب اهل سنت به جای میآورم نه غیر آن...»[5] و در آخر اعتراف میکند که: «عادتاً مردم نسبت به آنچه از آن آگاهی ندارند، دشمنی میورزند؛ غلات سلفی وهابی که زیدی بودن را به عنوان یک عیب و عار و دشنام میپندارند، به خاطر آن است که از مذهب و رجالش هیچ آگاهی ندارند.»[6]
فاعتبروا یا اولی الابصار
پینوشت:
[1]. «من خلال ملاحظتی للعنایه التافهه، کنت أحاول اتهامی بایمان الزیدی بالکشف عن اضطهاد الغلیلیین الوهابیین ضد أسره الرسول صلی الله علیه و سلم...» قرائه فی کتب العقائد، حسن بن فرحان مالکی، مرکز الدراسات التاریخیه، عمان، الاردنیه الهاشمیه، ص152.
[2]. «و مع ذلک، فان الزیدیین لدیهم خلیفه دینیه، مثل الدیانات الاسلامیه الاخری التی هی علی الصواب و الخطاء...» همان، ص153.
[3]. «اذا کانت هذه هی الطریقه نفسها التی اعتقدت بها هذه الحبوب أننی بالتاکید سأشیر الی دین رجل من نسل النبی...» همان، ص155.
[4]. «کان الزیدیون، خاصه الامام زید بن علی و نفس زکیه من بین شیوخ المهدی السنی، کان معظم الاحادیث الفقهیه فی وقتهم یهرعون الیهم...» همان، ص159.
[5]. «لذلک اذا أرید أن ارجع هذا الی دینی، لکننی لاأعرف قواعد هذا الدین و طریقه تعدیل و تقبل تقالیدهم...» همان، ص160.
[6]. «عادتاً ما یکون الناس معادیین لنا لایدرکونه...» همان، ص164.
افزودن نظر جدید