ادعاهای غالیانه بنیانگذار فرقه وهابیت، محمد بن عبدالوهاب
محمد بن عبدالوهاب بنیانگذار فرقه وهابیت در قرن یازدهم هجری، در سال 1115 قمری در شهر عیینه واقع در نجد عربستان چشم به جهان گشود و در سال (1206-1207) درگذشت. او فتنه ابنتیمیه و شاگردش ابنقیم جوزی که چهار قرن قبل در لابلای کتابها مدفون شده بود را مانند آتش زیر خاکستر شعلهور ساخت و افکار خشک و خشن دینی و اعتقادی که توأم با افراط بود را نشر و گسترش داد. عقاید و افکار او اگرچه به ظاهر اسلامی مینمود، اما چون با غلو همراه بود، و فهم دیگران را به هیچ میانگاشت، لذا فرسنگها فاصله با دین اصیل اسلام داشته است. در نتیجه برای همراه کردن مردم با این عقاید، تهاجم و خشونت بروز کرد و از رهآورد این قضیه چه خونهایی که ریخته نشد و چه فجایع و جنایاتی که صورت نگرفت.
مولف کتاب «درر السنیه» برخی از ادعاهای غلوآمیز او را در این کتاب جمعآوری کرده است که البته از طرف برخی دیگر از علمای اهل سنت و حتی برخی از پیروان این مذهب مورد نقد و ردّ قرار گرفته است که حسن بن فرحان مالکی، وهابی میانهرو معاصر، یکی از اینان است. از جمله این ادعاهای محمد بن عبدالوهاب این است که میگوید:
- «مخالفان ما، مرا به تبدیل و تغییر دین متهم میکنند و حال آنکه من دین اصیل اسلامی را بیان کردم (زنده کردم) که حتی گذشتگان هم مطرح نکردند.»[1]
- «کسانیکه با ما مخالفت میکنند در حقیقت با چیزی که دربارهی آن آگاهی ندارند، مخالفت میورزند.»[2]
- «حیات دنیای مخالفین ما، آنها را مغرور کرده است و گمان میکنند که خدا از آنها راضی است و حال آنکه ایشان مشرک و کافر و بدعتگذار هستند و غرور آنها گمان و خیالی بیش نیست و کاذب است.»[3]
- «تناقضات مخالفین ما در جایی است که خود را به پیامبر اکرم نسبت میدهند، اما احادیث آن حضرت را ترک میکنند، ولی ما به آن احادیث عمل میکنیم.»[4]
- «بدعتگذاران و مخالفین ما اعمال باطل خود را به پیامبران نسبت میدهند و حال اینکه عمل خودشان باطل است و اسلام اصیل چیزی است که ما به دنبال آن هستیم.»[5]
این موارد تعدادی از ادعاهای غالیانه محمد بن عبدالوهاب است که خود را اهل غلو نمیداند، بلکه عقیده دیگران را غلوآمیز دانسته و بلافاصله به آنان برچسب شرک و کفر میزند. فاعتبروا یا اولی الابصار
پینوشت:
[1]. «خصومنا یتهموننی بتحویل و تغییر الدین...» درر السنیه فی فتاوی النجدیة، عبدالرحمن العاصمی، دار العاصمه، ریاض، عربستان، ص156.
[2]. «اولئک الذین یختلفون معنا یعارضون فی الواقع مالایدرکه...» همان، ص160.
[3]. «لقد جعلتهم حیاه عالم المعارضه لدینا فخورین...» همان، ص153.
[4]. «تناقضات خصومنا هی حیث ینسبون انفسهم الی النبی...» همان، ص152.
[5]. «ینسب خصومنا و خصومنا فراغهم الی الانبیاء...» همان، ص152.
افزودن نظر جدید