غلو وهابیان دربارهی بنیانگذار فرقه وهابیت و رد آن توسط حسن بن فرحان
اگر کمی در کتب و تالیفات محمد بن عبدالوهاب سیری گذرا داشته باشیم، به برخی از الفاظ و کلمات کلیدی مانند زیارت قبور، صلوات، بدعت، شرک و کفر، غلو و غالی و... برخورد میکنیم که او نسبت به این کلمات نظرات خاص خود را دارد. ازجمله او مثلاً دربارهی غلو مسلمانان در مورد برخی از صحابه و صالحین شدیداً منع میکند، در حالیکه وهابیان پیرو او نسبت به خود او غلو بسیاری میکنند، و بسیاری از چیزهایی که محمد بن عبدالوهاب از آنها منع میکرد، و از نظر او پایه و اساس دینی نداشته و معتقد بود که انسان را به گمراهی و شرک میکشاند، در اعتقاد پیروانش وجود دارد.
حسن بن فرحان مالکی وهابی معاصر که چند سالی است از حالت افراطی به میانهرو معتدل تبدیل شده است، برخی از سخنان محمد بن عبدالوهاب را میآورد و جوابهایی بر گفتار او میدهد که در حقیقت اقرار صریح او بر جهل هممسلکان خودش است. وی به نقل از محمد بن عبدالوهاب میگوید: «یستند دین الجهل علی المبادی و الاکثر وضوحاً هو مبادی التقلید.» دین مردم عصر جاهلیت بر اصولی بنا شده که آشکارترین آن اصول تقلید است. این پدیده از آن پدیدههایی است که نزد همهی کفار اولین و آخرین پیدا میشود؛ حسن بن فرحان مالکی مینویسد: «تقلید غلیان -وهابیه- هو اکثر وضوحاً من هذا بکثیر...[1] تقلید غالیان وهابی خیلی آشکارتر از این است که محمد بن عبدالوهاب دربارهی مردم جاهلیت بر میشمارد، به خصوص در عقاید؛ این غالیان -وهابیان- سخنان محمد بن عبدالوهاب را تا به درجهی نصوص شرعی (قرآن و سنت) میرسانند، اگر نگویم از نصوص شرعی هم بالاتر میبرند.»
در ادامه به نقل از محمد بن عبدالوهاب مینویسد که گفته است: «از بارزترین قاعدههای جهل مردم جاهلی، فریب با دلیل اکثریت و استدلال بر حق بودن خویش به این دلیل بود که چون اکثریت مردم چنین میپندارند، پس همین روش حق است.» که حسن بن فرحان مالکی میگوید: «هذه السمه موجوده فی العدید من غلاتنا لدینا...[2] این صفت در بسیاری از غالیان ما، هنگام قدرتمند بودن و زیادی پیروان آشکار است، اما وقتی با کمبود همراهان روبهرو میشوند، فریاد میزنند که خوشا به حال غریبان.» و یا محمد بن عبدالوهاب میگوید: «هذا ما نراه الیوم فی بعض شعبنا العظیم... یعنی این همان چیزی است که در برخی از غالیان امروز ما دیده میشود، وقتی برای آنها دلیل شرعی بیاوری، به تو میگویند: هر چند چنین است و علما چنین میگویند، ولی ابنتیمیه و ابنقیم نظرشان چنین و چنان است، اگر عوام مردم چنین بگویند کار آسان است، ولی متأسفانه علما و طالبان علم چنین میگویند.»
در نتیجه وقتی میبینیم که بنیانگذار وهابیان اینگونه عقاید افراطی دارد، تازه میفهمیم که چرا تابعین و پیروان جاهل او نسبت به او اینگونه غلو میکنند. فاعتبروا یا اولی الابصار
پینوشت:
[1]. قرائه فی کتب العقائد، حسن بن فرحان مالکی، مرکز الدراسات التاریخیه، عمان، الاردنیه الهاشمیه، ص150.
[2]. همان، ص151.
[3]. همان، ص152.
افزودن نظر جدید