نسبتهای علمای اهل سنت به بنیانگذار فرقه وهابیت
طی این دو قرن اخیر، فرقه وهابیت با دیدگاههای افراطی در منطقه نجد ظهور کرد، و با مشرک، کافر و بعضاً مرتد خواندن غیر خود، فقط کسانیکه پیرو عقاید خشک و خشن آنها بودند از تکفیر در امان ماندند؛ آنها با فتواهای سخت و صدور احکام غیر شرعی باعث جنگ و خونریزی در میان مسلمانان شدند تا اینکه علمای مذاهب و حتی مذهب حنبلی که وهابیان تابع و دنبالهرو این مذهبند، در برابر ایشان موضع گرفته و آنها را تکفیر کردند. از جمله این عالمان بزرگ اهل سنت، شوکانی است؛ او در این باره میگوید: «... آنها (وهابیان) معتقدند که هر کس دعوت صاحب نجد (محمد بن عبدالوهاب) را قبول نکند و به دستورات او عمل نکند از اسلام خارج شده است.»[1]
همچنین مولف کتاب «ابن تیمیه امام سلفیها» به نقل از منصور حازمی سلفی که در کتابش (عجبت العلوم ج3 ص194) علیرغم مدح و ستایش از محمد بن عبدالوهاب در دو موضوع با او به مخالفت برخاسته و اشکال کرده که: کافر خواندن اهل زمین با گمانهای باطل و نادرست به دور از عقل است و اینکه ریختن خون بیگناهان بدون دلیل و مدرک، خالی از اشکال نیست.[2] عالم دیگر، محمد صدیق حسن خان که خود وهابی بوده و بعداً بیزاری خود و اهل حدیث را نسبت به این فرقه اعلان کرده، میگوید: «... وهابیان به جز ریختن خون مسلمین شناخته نشدهاند.»[3] در اعتراض به او برخی بهانه و عذرتراشی کردند که منظور او از ریختن خون مسلمین، خون مسیحیان بوده است. در حالیکه ریختن خون مسلمین در کتب وهابیان موجود است. و علمای اهل سنت در کتب خود متذکر آن شدهاند، مثلاً در کتاب «الاعلام» نوشته شده است که بیش از 300 جنگ و خونریزی برای جهاد وهابیان برشمردهاند که همگی آنان، جنگ با مسلمانان بوده است...»[4] در نهایت، حسن بن فرحان مالکی در کتاب خود مینویسد: «این جنگها فقط جنگ مسلمین با مسلمین در سرزمین نجد و حجاز و احساء و... بوده است.»[5]
در نتیجه میبینیم که با حالاتی که فرقه وهابیت دارد و همگان را مشرک و کافر میخوانند و همه چیز مسلمین را مباح میپندارند، جای تعجب نیست که مخالفان وهابیت هم در برابر آنان موضع انفعالی بگیرند و با اعتراف و اقرار به دیدگاههای آنان، فرقه وهابیت را کافر و مشرک بخوانند. فاعتبروا یا اولی الابصار
پینوشت:
[1]. البدر الطالع، شوکانی، دار الکتاب الاسلامی، قاهره، مصر، ج2 ص5.
[2]. ابن تیمیه امام سلفیها، الیاس قاسم اف، مرکز چاپ و نشر، قم، ایران، فصل 5 ص497.
[3]. دعاوی مناوئین لدعوه الشیخ محمد بن عبدالوهاب، عبدالعزیر عبداللطیف، دار الندوه، ریاض، عربستان، ص160.
[4]. الاعلام، زرکلی، دارالملائین، بیروت، لبنان، ج2 ص251.
[5]. قرائة فی کتب العقاید، حسن بن فرحان مالکی، مرکز الدراسات التاریخیه، عمان، الاردنیه الهاشمیه، ص133
افزودن نظر جدید