انشعاب وهابیت به چهار گروه

  • 1398/04/18 - 20:40
حسن بن فرحان مالکی از وهابیان میانه‌رو این عصر می‌گوید: «در حال حاضر، وهابیان به چهار گروه تقسیم شده‌اند، بعضی از آن‌ها برخی دیگر را دشمن گرفتند، بعضی به دیگری تهمت‌های زشت و ناپسند می‌زنند و این تهمت‌ها در کتاب‌ها و مقالات نیز چاپ شده است. از همه بدتر این‌که کار به جایی رسیده که زد و خورد فیزیکی انجام داده‌اند.»

فرقه وهابیت یک جنبش مذهبی و غده‌ی سرطانی بود که توسط محمد بن عبدالوهاب بنیان‌گذاری شده است، این فرقه در شهر نجد در قرن هجدهم یعنی حدود دو قرن قبل، مورد پذیرش بزرگ خاندان آل سعود قرار گرفت. این فرقه با شعار عقیدتی و دینی، و بازگشت به آموزه‌های اصیل قرآن و سنت پیامبر، راه افراط را در پیش گرفت و با افکار خشک و خشن و برداشت‌های نادرست و فتواهای غیرشرعی، فجایع بی‌شماری را به‌بار آورد که در نهایت مورد اعتراض علمای زمان خود و بعد خود شدند، به طوری‌که در طول این دو قرن، از مواضع خود کم‌کم عدول کرده، خصوصاً در این دو دهه، به گروه‌های مختلف تقسیم گردیدند.
حسن بن فرحان مالکی که از وهابیان میانه‌رو در این عصر است، و به خاطر تعدیل نظرات افراطی خود و اعتراضات محققانه‌اش، چندین بار به زندان افتاد، ذیل تقسیم‌بندی وهابیان به چند گروه مختلف می‌گوید: «همه می‌دانند که در حال حاضر، وهابیان بعد از جنگ خلیج (جنگ کویت) به چهار گروه تقسیم شده‌اند، چرا که بعضی از آن‌ها برخی دیگر را دشمن گرفتند، بعضی به دیگری تهمت‌های زشت و ناپسند می‌زنند به طوری‌که این تهمت‌ها حتی در کتاب‌ها و مقالات نیز چاپ شده است. برخی دیگر نسبت به طرف مقابل اتهامی سنگین و سخت را روا داشته و عکس العمل نشان می‌دهند و از همه بدتر این‌که کار به جایی رسیده که زد و خورد فیزیکی و جسمانی نسبت به هم‌دیگر انجام می‌دهند، و اگر ترس از عذاب و عقاب دنیوی نبود، حتی یکدیگر را می‌کشتند.»[1]
او در ادامه به نقل از کتاب «درر السنیه» نمونه‌ای از میانه روی برخی از وهابیت را نقل می‌کند و می‌گوید: «عبدالله پسر محمد بن عبدالوهاب گفته است که تکفیر اهل بدعت مانند خوارج، رافضه، قدریه، و... جایز نیست، و تکفیر، جز بعد از انکار آن‌چه جزء دین و از ضروریات دین است، یا ارتکاب عملی که همه به کفر بودن آن اجماع دارند، صورت نمی‌گیرد.»[2] آن‌گاه در ادامه می‌گوید: «ولی متأسفانه این‎گونه میانه روی در وهابیان خیلی کم است.»[3] او در همین کتاب نام تعدادی از علمایی که با وهابیان در زمان حیات محمد بن عبدالوهاب مخالفت کرده‌اند، می‌برد در حالی‌که همه‌ی این نفرات، اوصافی هم‌چون، امام، عالم، فقیه، قاضی، و... را برای خود یدک می‌کشیدند که یکی از آنان سلیمان بن عبدالوهاب، برادر محمد بن عبدالوهاب است. از جمله آن عالمان عبارتند از: ابن سحیم، ابن عفالق، ابن عیسی، ابن عبداللطیف، ابن فیروز، ابن منصور، ابن سند، ابن محجوب، ابن کیسان و... که همگی آن‌ها از طرف بنیان‌گذار این فرقه، کافر شناخته شدند و به زعم او از دین اسلام خارج گردیدند.
در نتیجه می‌بینیم که در زمان حیات محمد بن عبدالوهاب، احدی از علمای حنبلی از تیغ قلم او جان سالم به‌در نبرد و مشرک و کافر نامیده شد، مگر این‌که با او هم‌عقیده و هم‌فکر باشند. فاعتبروا یا اولی الابصار

پی‌نوشت:

[1]. قراءه فی کتب العقاید، حسن بن فرحان مالکی، مرکز الدراسات التاریخیه، عمان، الاردنیه الهاشمیه، ص124.
[2]. درر السنیه...، عبدالرحمن العاصمی النجدی، دار العاصمه، ریاض، عربستان، ج6 ص75.
[3]. قراءه فی کتب العقاید، حسن بن فرحان مالکی، مرکز الدراسات التاریخیه، عمان، الاردنیه الهاشمیه، ص125.
[4]. همان، ص126- 127.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.