بررسی رابطه دیوبندیه و شیعه

  • 1398/04/08 - 11:24
با توجه به اینکه جمعیت اهل سنت سیستان و بلوچستان دیوبندی است و دیوبندیه و شیعه در این استان در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند، بررسی ارتباط آنها مهم است.

خلاصه مقاله
دیوبندیه گرایشی از مذهب حنفی است که در برخی از مسائل با شیعه اختلاف اساسی دارد. البته وجود این اختلافات به معنای تکفیر و تقابل شیعه و دیوبندیه نیست. ولی به هر حال وجود این اختلافات بین شیعه و دیوبندیه امری قدیمی است. دیوبندیه برخی از اعتقادات شیعیان را شرک می‌دانند، هر چند فتوا به کفر معین شیعه نمی‌دهند.

متن مقاله
دیوبندیه از نظر تاریخی قدمت زیادی ندارد و ترویج آن به اواخر قرن سیزدهم بر می‌گردد. هسته اولیه تشکیل دیوبندیه از یک مدرسه دینی در هند شروع شد. شیخ محمد قاسم نانوتوی با همکاری شیخ رشید احمد گنگوهی، این تفکر را در 15 محرم سال 1283 قمری در منطقه «دیوبند هند» آغاز کرد. این مدرسه ابتدا با یک شاگرد کار خود را آغاز کرد، ولی دیری نپایید که بزرگ‌ترین مدرسه شبه قاره هند شد و شاگردان زیادی در آن تربیت شدند. اکنون اهمیت این مدرسه به حدی است که از آن به «الازهر» هند یاد می‌شود.[1] به تدریج این روش فکری به یکی از جریان‌های مهم اهل سنت تبدیل شد، به طوری‌که بسیاری از مسلمانان شبه قاره و کشورهای هم‌جوار آن را تحت تأثیر قرار داد.[2]
اکثر اهل سنت سیستان و بلوچستان دیوبندی هستند. دیوبندیه ایران اگر چه قائل به کفر شیعه به صورت معین نیستند و بر تعادل و برابری تأکید دارند، ولی معتقدات آن‌ها در برخی از امور هم‌چون توسل، شفاعت، نذر و ... با شیعه تقابل زیادی دارد.
بزرگان دیوبندیه هم‌چون شاه ولی‌الله دهلوی و عبدالعزیز دهلوی رویکرد ضد شیعی داشتند و کتاب‌هایی علیه مذهب شیعه نوشتند. علمای دیوبندیه نیز به پیروی از بزرگانشان کتاب‌هایی علیه شیعه تألیف کرده‌اند. برخی از این کتاب‌ها عبارت است از «تحفة اثنی عشریة» از عبدالعزیز دهلوی، «هدیة الشیعه» از ملامحمد قاسم نانوتوی، «هدایة الشیعة الرشیدیه» از رشید احمد کنگوهی، «مطرقة الکرامه» از خلیل احمد سهارنپوری، «مقالات مختلفه مقام صحابه پر» از حسین احمد مدنی، «کشف التلبیس» از ولایت حسین، «انقلاب ایران و خمینی» از محمد منظور نعمانی و...[3]
دشمنی دیوبندیه نسبت به شیعه بعد از انقلاب، شدت بیشتری پیدا کرد، تا جایی که در دهه هشتاد شمسی، جریان عبدالمالک ریگی از درون دیوبندیه شکل گرفت. عبدالمالک ریگی با تشکیل گروهی با عنوان «جندالله» اقدامات تروریستی فراوانی انجام داد و شیعیان زیادی را به شهادت رساند.
دیوبندیه داخل کشور، صراحتاً حکم به کفر شیعیان نمی‌دهند ولی از علمای دیوبندیه بلوچستان زیاد شنیده می‌شود که معتقدات شیعه را نام می‌برند و بدون این‌که نام شیعه را ببرند می‌گویند هر کس چنین اعتقادی داشته باشد، کافر است. مثلاً در موضوع توسل، شفاعت و استغاثه با صراحت اعلام می‌کنند هر کس من دون الله را بخواند و مستقیماً از آنان نیازهای خود را بخواهد و آن‌ها را مشکل‌گشا بداند، شرک است.[4] در حالی‌که همه شیعیان ایران به زیارت ائمه می‌روند و به ائمه توسل جسته و از آنان شفاعت می‌طلبند. همه این امور از نظر اهل سنت دیوبندیه سیستان و بلوچستان، شرک است. با توجه به این‌که جمعیت بلوچستان ایران، جمعیتی نسبتاً مذهبی است، اختلاف آن‌ها با حکومتی برآمده از آموزه‌های شیعی طبیعی به نظر می‌رسد.

پی‌نوشت:

[1]. رفیعی، محمد طاهر، دیوبندیه و اندیشه های کلامی آن، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، چاپ اول، 1396ش، ص46.
[2]. رفیعی، محمد طاهر، دیوبندیه و اندیشه های کلامی آن، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، چاپ اول، 1396ش، ص32.
[3]. ملاموسی میبدی، علی، دیوبندیه، انتشارات دارالاعلام، قم، 1394، ص47.
[4]. محمد طاهر مسعود، عقاید اهل سنت و جماعت، ترجمه مولوی محمد ابراهیم گرگیج، پیام اندیشه، 1393ش، زاهدان، ص2

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.