برخی فتاوای عجیب و غریب ابن تیمیه
ابن تیمیه حرّانی با عقاید باطل و افکار فاسدش باعث گردید که علمای زمان حیاتش و بزرگانی که بعدها پا به عرصه وجود گذاشتند، دربارهی او چنین بگویند که: ابن تیمیه همان کسی است که از راه راست گمراه شده و مردم زیادی از مسلمانان را گمراه کرده است. کسیکه به نوبهی خود از هر سو مورد هجمه قرار گرفت و همگان در مذمت او سخنانی را بیان کردهاند. مثلاً صاحب کتاب «سیف الجبّار المسلول علی اعداء الابرار» دربارهی او میگوید: «ابن تیمیهی بدبخت، همان کسی است که علمای زمانش بر گمراهی او اتفاق کرده و او را زندانی کردند و بعد ندا دادند که هر کس در عقیدهی ابن تیمیه باشد، خون و مالش حلال و هدر است.»[1] و یا صاحب کتاب «کشف الظنون» مینویسد: «علاءالدین بخاری، یکی از علمای زمان ابن تیمیه، در هجمه کردن او بسیار مبالغه میکرده و گفته است: هر که ابن تیمیه را شیخ الاسلام بخواند، کافر است.»[2]
حال شخصی مانند ابن تیمیه که خود را عالم زمان در احکام الهی و سنت نبوی میدانست و میبایست از او کسب فیض شود، چگونه شد که مورد حملات سنگین و هجمههای فراوان از طرف همردیفان خود قرار گرفت؟ و چرا راه مخالفت با علمای فریقین و انحرافی را برگزید؟ چه چیزی یا اساساً چرا برداشت او از آیات و روایات، مخالف با اجماع مسلمین بوده است؟ والله العالم.
در کتاب «معجم المولفین» برخی از فتواهای عجیب او ذکر شده، مثلاً ابن تیمیه معتقد بود که: اگر نماز قصداً (عمداً) ترک شود، قضای آن واجب نیست! زن حایض میتواند خانه خدا را طواف کند و کفاره ندارد؛ مایع مثل روغن و ... با مردن حیوان مثل موش در آن نجس نمیشود؛ خداوند مرکب بوده و دارای اجزاست؛ خداوند جسم است و در جهتی قرار دارد و از جایی به جای دیگر منتقل میشود؛ جهنم به آخر میرسد و از بین میرود؛ پیامبر دارای جاه و مقام نیست و توسل به او نمیتوان کرد؛ بار سفر بستن به قصد زیارت آن حضرت گناه است، فلذا در آن صورت نماز قصر خوانده نمیشود.
در نتیجه دربارهی او چه باید گفت، آنچه به ذهن میرسد، همان سخن هیثمی است که دربارهی ابن تیمیه گفته است که: خداوند او را خوار و کر و کور و گمراهش کرده است... و زمین را از وجود آنان پاک گردانید.[4]
فاعتبروا یا اولی الابصار
پینوشت:
[1]. سیف الجبار المسلول علی اعداء الابرار، رسول قادری، منشورات حسین حلیم استانبولی، استانبول، ترکیه، ص42.
[2]. کشف الظنون، حاجی خلیفه، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج1 ص220.
[3]. معجم المولفین، عمر کحاله، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج8 ص33-316.
[4]. الفتاوی الحدیثیه، ابن حجر هیثمی، دارالتقوی، دمشق، سوریه، ص203.
افزودن نظر جدید