اعتقاد ابن تیمیه به استغاثه و توسل
یکی از مسایلی که تا زمان ابنتیمیه هیچکس به آن شک و تردید نداشت، بحث «توسل به پیامبر اکرم و یا اولیاء الهی» است، چه آن شخصی که به آن توسل میشود، در قید حیات باشد یا نباشد، و همچنین بحث «استغاثه و طلب یاری کردن»، چه آن شخص حاضر باشد یا غایب و شیعه و سنی این دو موضوع را شرک به خدا و حتی حرام معرفی نکرده و ندانستهاند. البته قابل ذکر است که اگر شخصی به کسی توسل کرده و چنین گمان کند که آن شخص به طور مستقل و بدون اذن خدا در برآورده کردن حاجت تأثیرگذار است، بدون شک این عقیده شرک است و در شرک بودن چنین اعتقادی هیچکس شک ندارد، و از طرفی قائلین به جواز توسل و استغاثه نگفتهاند که شخص متوسل شونده مستقل در تأثیر گذاشتن است، بلکه میگویند چون او از مقربان درگاه الهی است با اذن خدا میتواند در برآوردن حاجت، مورد واسطه قرار بگیرد.
در هر حال آنچه در اذهان وارد شده است این است که ابنتیمیه و پیروانش توسل و استغاثه به شخص غایب و یا مرده را شرک میدانند، مثلاً ابنکثیر در باب استغاثه و توسل در کتاب خود میگوید: «وقتی ابنتیمیه را برای مناظره و بازخواست به حضور قاضی شافعی آوردند و علمای عصر هم همگی حضور داشتند، گفته است که نمیشود به غیر خدا استغاثه و توسل کرد، استغاثه و توسل به معنای عبادت نسبت به پیامبر است و جایز نیست...»[1] اما ابنتیمیه در کتاب خود ذیل این موضوع چیزی غیر از آن را بیان میدارد و میگوید: «توسل به پیامبر در دعا چنانکه در حدیثی که ترمذی آن را روایت کرده، مشروع است ... و اینگونه توسل کردن به پیامبر خوب است...»[2] و یا در کتاب دیگر روایتی را در مورد استغاثه میآورد، که: «ابنعمر پایش بیحس و ناتوان شد، به او گفته شد که محبوبترین شخص خود را یاد کن خوب میشوی، ابنعمر فریاد زد یا محمدا، آنگاه پایش به خود آمد و خوب شد.»[3] فلذا ابنتیمیه به این موضوع معتقد بوده است که این روایت را آورده و انکار نکرده است.
در نتیجه اگر این سخنان ابنتیمیه را در زمان معاصر نزد وهابیان بگوییم که اعتقاد ابنتیمیه این بوده، آن را از بزرگترین انواع شرک میدانند و معتقدین به آن را مشرک معرفی میکنند. سؤال اینکه آیا از ابنتیمیهای که در نزد ایشان ملقب به شیخالاسلام است، با این دیدگاه از او تبرّی میجویند؟ آیا واقعاً ابنتیمیه کافر خواهد بود؟ آن چرا که ابنتیمیه در کتاب «کلم الطیب» آورده و استغاثه عبدالله بن عمر را ذکر کرده و آن را خوب و پاکیزه میداند، آیا شرک نیست؟! والله العالم
پینوشت:
[1]. البدایه و النهایه، ابن کثیر، دار احیا التراث العربی، بیروت، لبنان، ج14 ص51.
[2]. «التوسل به فی الدعاء کما فی الحدیث الذی رواه الترمذی و... فهذا التوسل و الاستغاثه به حسن...» الفتاوی الکبری، ابن تیمیه، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، ج3 ص276.
[3]. «ان ابن عمر خدرت رجله فقیل له ذکر احب الناس الیک یزول عنک فصاح یا محمداه فانتشرت.» کلم الطیب، ابن تیمیه، دارالفکر، بیروت، لبنان، ص73.
افزودن نظر جدید