ظلم و فساد درویش میرزا آقاسی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ میرزا آقاسی را باید پرقدرتترین درویش در طول تاریخ ایران دانست، کسی که 12 یا 13 سال در مقام صدراعظمی بود و با توجه به قدرت و اختیاراتی که از مرید خود محمدشاه داشت حتی میتوان گفت که او در این مدت پادشاهی کرد. حکومتی که همراه با خبط و خطاهای فراوان او همراه بود.
فامیل بازی یکی از جنبههای بارز حیات سیاسی آقاسی به شمار میرفت. حمایتهای بیدریغش از الله قلی خان ایلخانی که پسر عزت نساء، زن حاج میرزا آقاسی بود، موجب بروز مشکلاتی در داخل کشور شد. الله قلی، مدتی نیز حکومت شهر بروجرد را به عهده داشت که ظلم و ستم فراوانی نسبت به اهالی این شهر روا داشت. حاجی که خود اهل ماکو بود. دست اهالی آذربایجان و بهویژه مردم ماکو را در امور دولتی باز گذاشت و نظامیان و غیرنظامیان ماکویی به مال و ناموس مردم رحم نمیکردند و دست به کارهای خلاف شرع میزدند خود میرزا آقاسی گرچه آدم متشرعی بوده، اما چون به حمایت جماعت ماکوئی احتیاج داشت از خلاف کارهای این گروه چشمپوشی میکرده است. [1] حتی از شر آنان در خود دارالخلافه غروب که میشد هیچ بچه و زنی جرأت بیرون شدن از خانه نداشت. مردم نیز راهی برای شکایت نداشتند و اگر قصد شکایت و ظلم ستانی داشتند، به انواع و اقسام تهمتها مبتلا میشدند و این تدبیر بزرگ او بود در فن سیاست. [2] همچنین کاسبان نیز از دست او راحت نبودند و از ترس گاومیش دست آموزش، کاسبی امان گشایش دکان و تعرض و شکایت به حاجی و شاه را نداشت. [3]
فساد مالی از دیگر جنبههای حیات سیاسی او به شمار میرود که او را تبدیل به یک مفسد اقتصادی کرده بود. چراکه میرزا آقاسی در ابتدای صدارت ثروت چندانی نداشت، اما باگذشت زمان صاحب ثروت عظیمی شد و هنوز چندی از صدارت وی سپری نگردیده بود که دارای 1438 پارچه آبادی و مزرعه شد. همچنین بیتدبیری و بیخردی او در بخششهای بیجا و پرداخت وامهای بدون بازپرداخت باعث ورشکستی بخش مالیات کشور شد. چنانچه مورخان نوشتهاند: «یکی از وسایلی که حاجی برای کسب شهرت و جلبتوجه عامه اختیار کرده بود این بود که هرگز به درخواستهای پولی یا مستمری تقاضاکنندگان جواب رد نمیداد. چنانچه اعتمادالسلطنه به این امر اذعان میکند که: «در عهد شاه مرحوم (محمدشاه) و صدارت حاجی آقاسی، اسم مواجب زیاد و رسم آن کم بود، بلکه هیچ بود، مثلاً به شخصی ده هزار تومان مواجب میدادند ولی وصول نمیشد... لیکن میرزا تقیخان (امیرکبیر) اگرچه کسر کرد، ولی هرقدر مواجب که داده میشد به سهولت به حیطه وصول رسید. [4]
این روش ادارهای که آقاسی در سیاست پولی و مالیاتی ایران پیش گرفت، بیانضباطی عجیبی، در وصول مالیاتها به وجود آورد. از سوء سیاست و بیتدبیری و بیکفایتی آقاسی در اداره امور کشور بود که خزانه از پول خالی شد و حکام ولایات از فرستادن مالیات به پایتخت امتناع میکردند و همین امر موجب پریشانی و اختلال در وضعیت مالی مملکت شد. [5] چنانچه وقتی امیرکبیر به صدارت مینشیند عدم توازن دخلوخرج و فقدان ضمانتهای معمول حتی برای دریافت مواجب، عیان است«در آغاز صدارت امیرکبیر سالی دو کرور خرج ایران را زیادتر از آنها دید که حاجی میرزا آقاسی به این و آن داده و هر ملکی و دیمی را بخشیده است. [6]
پینوشت:
[1]. اعتمادالسلطنه، محمدحسن، صدر التواریخ، مصحح مشیری، نشر روزبهان، تهران، 1357، ص ۸۲
[2]. فریدون آدمیت، مقالات تاریخی، انتشارات دماوند، تهران، ۱۳۶۲، چاپ دوم، ص ۷۰
[3]. اعتمادالسلطنه، محمدحسن، صدر التواریخ، مصحح مشیری، نشر روزبهان، تهران، 1357، ص 181
[4]. همان، ص 235
[5]. معلم حبیبآبادی، میرزا محمدعلی، مکارمالاثار، تهران، کمال، چاپ دوم، ۱۳۶۲، ص ۱۴۰
[6]. اعتمادالسلطنه، محمدحسن، صدر التواریخ، مصحح مشیری، نشر روزبهان، تهران، 1357، ص 208
دیدگاهها
میثن
1398/03/04 - 22:03
لینک ثابت
داداش شاه عباس کجا بود /در
افزودن نظر جدید