ترویج رقص سماع در پارک تهران
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در اینستاگرام پستی را درباره ترویج رقص سماع، یکی از عقاید انحرافی صوفیه منتشر کردیم که در آن رقص سماع، توسط شهرداری و شورای شهر تهران در یکی از بوستانهای تهران ترویج شده بود. این مطلب با واکنش کاربران پیج اینستاگرامی روبرو شد که چرا باید یک عمل انحرافی که مراجع تقلید هم آن را حرام اعلام کردند، توسط این افراد در جامعه اسلامی ترویج شود. در این بین یکی از دراویش به دفاع از این عمل و رقص سماع پرداخت و گفت: سماع آئینی عرفانی است که در حوزه عرفان باید به آن پرداخت نه شریعت، لذا ربطی به مراجع ندارد. آقای دینانی که از فلاسفه و از صاحب نظران در حوزه عرفان هستند هم سماع را تأیید کردند.
من: مگر عرفان از شریعت جداست که سماع ربطی به مراجع تقلید نداشته باشد. آیا اینکه آقای دینانی سماع را تأیید کردند باعث حجیت سماع میشود؟
درویش: درک رابطه بین عرفان و شریعت، برای شما سخت است. راه عرفان، راه متفاوتی است که همه متشرعین به آن راه پیدا نمیکنند. سماع هم فقط همین عرفا آن را درک میکنند.
من: همیشه عرفای شیعه، نه تصوف بر این امر تأکید داشتند که شریعت و طریقت یکی بوده و شریعت از طریقت جدا نیست و آنچه شما میگویید نقلقول از متصوفه است که به انحراف رفتند. سخنان جناب دینانی هم طبق رویه اسلام و شریعت نیست و ظاهراً بیشتر طبق عقاید متصوفه صحبت کردند تا متشرعه. لذا دینداری ایشان هم زیر سؤال رفته است.
درویش: بزرگانی مثل مولوی که از بزرگان دین و عرفان هستند، شریعت را وسیله و شمعی برای طی طریق میدانند، که بعد از پیمودن راه نیز دیگر نیازی به آن شمع نیست. [1] این تعبیر مولوی است و سخن بنده نیست که آن را قبول نکنید. آقای دینانی هم دیندار واقعی هستند، ایشان فقط گفتند که بعضیها چون در همان مرتبه هستند از سماع فقط رقص، الواطی و هرزه گرایی را میفهمند. این شخص، رقص سماع مولوی را هم هرزه گرایی میداند. خب این شخص، بیشتر از این نمیفهمد.
من: اولاً این تشبیه مولوی خودش انحرافی آشکار است. ثانیاً این حرف آقای دینانی بیاحترامی واضح به مراجع تقلید بود. شریعت اسلامی را نباید به بازی گرفت و هر جور دلت خواست رفتار کنی و به اسم عرفان صوفیانه بگویی که دیگران نمیفهمند چون فهمشان بیشتر از این نیست. در شروع عرفان، به شخص سالک گفته میشود که باید پایبند به شریعت باشد و از آنطرف خود شرع مقدس هم میگوید که سماع حرام است.
درویش: چه کسی گفته است که سماع حرام است. برداشت شما از این حکم، اشتباه است. اگر بهحکم سماع، دقت شود میبینید که کسی حرمتی برای سماع قائل نشده است که این خودش سخن بسیار دارد.
من: شما چرا از خودتان حکم صادر میکنید؟ حداقل برید فتوای مراجع را نسبت به سماع و سخنان آقای دینانی ببینید بعد این حرفها را بزنید. مقام معظم رهبری فرمودند که: ترویج عقاید باطل صوفیه حرام است. تقرب به خدای متعال با عبادتهای جعلی حاصل نمیشود و باید از روش اهلبیت (علیهم السلام) پیروی کرد. [2] آیتالله سیستانی هم میفرمایند: موسیقی لهوی حرام است و همینطور غنا که سخن باطل با کیفیت لهوی است حرام میباشد. بقیه مراجع هم همینطور میفرمایند که رقص سماع حرام است. وقتی مراجع میفرمایند حرام است یعنی اینکه مستندی مبنی بر حرمتش وجود دارد ولی شما و آقای دینانی بدون حجت و مستند شرعی سماع را و جزء عرفان اسلامی به شمار آورده و تأیید میکنید.
درویش: اتفاقاً آقای دینانی مستند صحبت میکنند و سماع را از طریق آیات قرآن اثبات میکنند. ایشان سماع را مستند به آیهای از قرآن میکنند که میفرماید: کوهها هم درحرکت هستند. آقای دینانی گفتند کسی که خودش میرقصد و خودش شروع به رقص میکند و هیچ محرکی هم برایش نیست، آن شخص، رقصش حرفه او است و دارای این تکنیک است، درواقع این عمل هرزه گرایی و باطل است نه رقص سماعی که یک محرک دارد و انسان را از نقص به کمال میرساند.
من: اولاً این مستندی که آقای دینانی از آیات قرآن گفتند مصداق تفسیر به رأی است. ثانیاً حرکت به آن آهستگی که کوهها دارند چه شباهتی به رقص دارد. ثالثاً اینکه رقص بیاختیار و با اختیار باهم متفاوت هستند یک توجیه پوچ است.
درویش: استناد ایشان به آیه «وَ تَرَی الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِی تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ [نمل / 88] و (در آن روز) کوهها را میبینی، پنداری که ساکن و جامدند درحالیکه همانند سیر ابر حرکت میکنند.» است که تفسیر به رأی نیست بلکه ایشان تفسیر عرفانی خود از این آیه را فرمودند که درکش برای شما سخت است.
من: بنده همین را میدانم که بین حرکت کُند کوهها که ما اصلاً آن را نمیبینم و متوجه آن نمیشویم با رقص سماعی که با حرکت و وجد و شور همراه است هیچ شباهتی نمیبینم. همین سخن آقای دینانی و استنادش به همین آیه قرآن، مورد استفتاء مراجع تقلید قرار گرفته است که همه مراجع، بالاتفاق این تفسیر را رد کردند.
آیتالله مکارم: در اسلام چیزی به نام سماع نداشته و نداریم و این مطلب ساخته دست برخی از فرقههای منحرف صوفیه است. آن آیات نیز هرگز دلالت بر جواز رقص سماع نمیکند و استدلال و استناد به آن آیات برای جواز این رقص غلط اندر غلط است.
آیتالله نوری همدانی: اینگونه برداشتها از قرآن که منشأ آن هوی و هوس میباشد و هیچگونه مستند عقلائی ندارد و تفسیر به رأی است حرام است. [3]
آیتالله گرامی: آیا حرکات ابر و کوه رقص است؟ گویا معنای رقص را استاد نفهمیده. رقص طبق روایات معتبر حرام است. والسلام
پینوشت:
[1]. مولوی، مثنوی معنوی، به کوشش سبحانی، نشر روزنه، تهران، 1378، ج 2، صص 816- 819
[2]. شماره استفتاء ۲۲۲۷۷۵
[3]. استفتاء شماره 256
افزودن نظر جدید