تابنده: به اجبار و از سر ناچاری قطبیت را پذیرفتم!!!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از عقاید و اصول اصلی در تصوف، انتخاب شدن قطب از طرف خداوند متعال است که این انتخاب، توسط خداوند متعال بر قلب قطب فعلی الهام میشود! و او نیز با نوشتن اجازهنامهای این انتخاب الهی و این الهام که در فرقه سلطان علیشاهی به آن اشاره غیبیِ نیز گفته میشود را تأیید کرده و به اطلاع مشایخ و مریدان خویش میرساند. ازآنجاییکه شیعه انتخاب امام را از سوی خدا میداند، صوفیه خصوصاً فرقه سلطان علیشاهی نیز، چنین ادّعایی را در مورد اقطاب و مشایخ خود مطرح میکند. برای مثال ملا سلطان گنابادی در اجازهنامهای که در فرمان قطبیت فرزند خود میآورد او را بهعنوان قطب من الله (از طرف خداوند) و به اشاره غیبیه معرفی میکند: «پوشیده نماند که چون هر یک از اولیای عظام را در زمان حیات و بعد از ممات، خلفا و نواب لازم که رشته دعوت منقطع بلکه در بقاع ارض و در جمله ازمان حکم «یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیک [مائده/67] ای پیامبر، آنچه بر تو نازل شده است به مردم برسان.» جاری باشد، لهذا... نور چشم مکرم حاج ملاعلی را به منصب ارشاد سرافراز نموده و... چون اشاره غیبیه شده بود در این باب، تأخیر را روا نداشتم.» [1]
اما نکته قابل تأمل این است که این روزها مسئله انتخاب جانشین قطب، که طبق اصول فرقه، باید بهصورت اشاره غیبیه و الهام از طرف خداوند متعال باشد توسط نورعلی تابنده قطب فعلی این فرقه، بهصورت کامل نادیده گرفتهشده و گویا نزد ایشان این مسئله به ورطه فراموشی سپرده شده است. چراکه ایشان در سخنرانی اخیر خود درباره جریان به قطبیت رسیدن خود میگوید: «یکی از روزها که چیز بود که من و آقای محبوب علیشاه تنها بودیم، تکوتنها بودیم تو اتاق. گفتند که نه من تصمیم دارم بهعنوان اینکه جانشین تعیین کنم، الآن بنویسم برای شما. گفتم آقای... هنوز دیروز آقای رضا علیشاه رحلت فرمودند و تازه شما تعیین شدید، مدتی باید بگذرد تا... گفتند نه ... از اول هم پدرم آقای رضا علیشاه توصیه کردند که هرچه زودتر جانشین تعیین کنید. (گفتم) ولی خوب جانشین اینهمه فقرا هستند همهشان، گفتند نه، گفتند من دو نفر را در نظر گرفته بودم، یکی تو، یکی کسی ... گفتند من برای خاطر راحتی خودم و خانوادهام هم این کار را میکنم، قبول نکردم... بالاخره یکبار گفتند که من توصیه میکنم که این تقاضا را قبول کنید. گفتم نه، ولی بعد از... تا آخر همان مجلس گفتند که من اگر تو نباشی فلان کس را باید معرفی کنم و او خیلی از خودش ناراحت خواهد شد و من را هم ناراحت خواهد کرد. گفتم خب نکنید این کار را. گفتند اگر نکنم مجبورم تو را تعیین کنم، تو هم که (قبول) نمیکنی. گفتم خیلی خوب حالا... گفتند باید الآن تعیین کنم. من گفتم خوب بفرمایید. آنوقت خوشحال شدند... من (پیش خودم) گفتم که کلاه سرشان میگذارم... و الا من که نخواهم بود، خودشان ایشان خواهند بود و من دیگر راحت بشوم، که یکمرتبه صبح دیدم گفتند تو تعیین شدی. [2]
همچنین نورعلی تابنده سال گذشته نیز به این مسئله اشاره کردند که: «چون این مقام، مسئولیت خطیری را به دنبال دارد لذا این منصب را به خانوادهام نخواهم داد تا از بار مسئولیت راحت باشند.» [3] درواقع نورعلی تابنده میگوید که من از سر اجبار و ناچاری این منصب را قبول کردم و این نشان میدهد که انتخاب جانشین توسط قطب، یک مسئله شخصی است تا یک الهام الهی و تمام سخنان ملاسلطان از الهام الهی و اشاره غیبیه دراینباره و همچنین خلیفهالله و ولیالله خواندن ایشان و دیگر اقطاب داستانی بیش نیست که سالیان سال مریدان این فرقه به اسم الهام الهی و اشاره غیبیه و اتصال به ائمه اطهار (ع) مورد فریب واقع شدند.
پینوشت:
[1]. تابنده گنابادی، حسین، نابغه علم و عرفان، تهران، انتشارات حقیقت، 1384، چاپ اول، ص 127 و 129
[2]. سخنرانی نورعلی تابنده، یکشنبه 22 اردیبهشت 1398
[3]. صفحه شخصی محمد اسماعیل صلاحی در فضای مجازی، تیرماه 97
افزودن نظر جدید