علت فراموشی بیعت کنندگان در روز غدیرخم
یکی از شبهات مطرح شده در مورد غدیر این است که چطور میشود در روز غدیرخم که صد و بیست هزار نفر با علی بیعت کردند، تنها ظرف هفتاد روز از یاد بردند؟ چه مشکلی وجود داشته است؟
پاسخ: فراموش نکردند، بلکه خود را به فراموشی زدند، و تاریخ اسلام از این قبیل فراموشیها و پیمان شکنیها، زیاد به یاد دارد. بله! حتماً مشکلی بوده و مشکل از بیعت کنندگان بوده، نه از حضرت علی (علیهالسلام)؛ مشکلاتی همچون ترس از جان و مال و حبّ دنيا و رياست، و يا به خاطر بغض و كينهای كه از اميرالمؤمنين (عليهالسلام) در سينه داشتند.
و این مشکلات در زمان امام حسن و امام حسین سرور جوانان بهشتی هم بوده است؛ مردم آن زمان یاری نکردند و سفارشات پیامبرشان را فراموش کردند و آن دو امام همام شهید شدند. در این رابطه چه زیبا گفت عالم سنی، جناب «ابوحامد غزالی» درباره پيمانشكنی بیعت غدیرخم، وی میگويد: «از خطبههای رسول گرامی اسلام خطبه آن حضرت به اتفاق همه مسلمانان در روز عيد غديرخم است كه در آن فرمود: هر كس من مولا و سرپرست او هستم، علی مولا و سرپرست او است. عمر پس از اين فرمايش رسول خدا (صلیاللهعليهوآله) به علی (عليهالسلام) اينگونه تبريك گفت: «افتخار! افتخار! ای ابوالحسن! تو اكنون مولا و رهبر من و مولای همه مؤمنان ديگر هستی.»
اين سخن عمر حكايت از تسليم او در برابر فرمان پيامبر و امامت و رهبری علی (عليهالسلام) و نشانه رضايتش از انتخاب علی به رهبری امت دارد؛ اما پس از گذشت آن روزها، عمر تحت تأثير هوای نفس و علاقه به رياست و رهبری خودش قرار گرفت و استوانه خلافت را از مكان اصلی تغيير داد و با لشكر كشیها، برافراشتن پرچمها و گشودن سرزمينهای ديگر، راه امت را به اختلاف و بازگشت به دوران جاهلی هموار كرد.[1]
بنابراین در واقع این مشکلات مذکور باعث شد که بیعت کنندگان، آلزایمر بگیرند و قلب و چشم و گوششان مهر خورد و مصداق این دو آیه شدند: «وَالَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُوْلَئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ.[رعد/25] و کسانىکه پیمان خدا را پس از بستن آن میشکنند و آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده میگسلند و در زمین فساد میکنند، بر ایشان لعنت است و بد فرجامى آن سراى ایشان راست.» و «في قُلوبِهِم مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا ۖ وَلَهُم عَذابٌ أَليمٌ بِما كانوا يَكذِبونَ.[بقره/10] در دلهای آنان یک نوع بیماری است؛ خداوند بر بیماری آنان افزوده؛ و به خاطر دروغهایی که میگفتند، عذاب دردناکی در انتظار آنهاست.»
پینوشت:
[1]. سر العالمين وكشف ما في الدارين، ابوحامد غزالي، ج1 ، ص4، باب في ترتيب الخلافة والمملكة، «من خطبته في يوم غديرحم باتفاق الجميع وهو يقول: «من كنت مولاه فعلي مولاه» فقال عمر بخ بخ يا أبا الحسن لقد أصبحت مولاي ومولي كل مولي فهذا تسليم ورضي وتحكيم ثم بعد هذا غلب الهوي تحب الرياسة وحمل عمود الخلافة وعقود النبوة وخفقان الهوي في قعقعة الرايات واشتباك ازدحام الخيول وفتح الأمصار وسقاهم كأس الهوي فعادوا إلي الخلاف الأول: فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قليلا.»
افزودن نظر جدید