پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از خبرگزاری‌های جدیدالتأسیس فرقه صوفیه سلطان علیشاهی با قطب این فرقه نورعلی تابنده مصاحبه‌ای داشتند که ایشان در سخنانی عجیب آنچه توسط دراویش در خیابان گلستان هفتم رخ داد و منجر به کشته و زخمی شدن تعدادی از مردم و نیروهای امنیتی شد را از روی اخلاص و فشار اعصاب دانست و گفت: «آن‌ها اگر هم عملی که ظاهراً لطمه بوده زدند، از روی خلوص نیت و فشار اعصاب بوده است، تقصیر ایجادکننده ناراحتی است، نه تقصیر خود آن‌ها، آن‌کسی که آن‌ها را ناراحت کرده بسیار گناهکار است.» [1]

نورعلی تابنده دراویشی را که باعث ضرب و شتم و جرح و آشوب در خیابان گلستان هفتم شدند را بی‌تقصیر عنوان می‌کند و درواقع مقصر اصلی را نیروی انتظامی و مردم و بسیج معرفی می‌کند! چرا؟! چون معتقد هستند که آن‌ها باعث انجام اعمال وحشیانه دراویش شدند تا به هر چیزی و هرکسی لطمه بزنند!!! عجب! پس، از این به بعد نیروی انتظامی باعث تمام دزدی‌ها، کتک‌کاری‌ها، تصادفات، کلاهبرداری‌ها، بزهکاری‌ها و هرگونه جرم در جامعه است! چون می‌خواهد جلوی جرم و آشوب و بی‌نظمی را بگیرد ولی آن افراد عصبانی می‌شوند و دست به هر عمل وحشیانه یا دزدی می‌زنند!

بعد از مطرح کردن این پست در اینستاگرام یکی از دراویش همین فرقه گفت: اسم خیابان گلستان هفتم را باید خیابان مظلومیت دراویش بگذارند. سخن مولا (نورعلی تابنده) عین واقعیت است. چراکه به قول معروف تعدادی از فقرا خواستند از روی اخلاص ثواب کنند ولی کبابشان کردند. این سخن حضرت آقا مصداق بارز همین ضرب المثل است.

من: واقعاً که چقدر هم مظلوم بودید. زدید جوانه‌ای مردم را تکه تکه کردید بعدش هم شدید مظلوم. آره واقعاً از روی اخلاص شما حمله کردید به کلانتری و خواستید آن درویشی را که دزدی کرده بود را آزاد کنید!!! واقعاً از روی اخلاص از فرمان قطب خودتان نافرمانی کردید و محل را ترک نکردید!!! از روی اخلاص بود که با اتوبوس سه تا از جوان‌ها را له کردید!!! از روی اخلاص بود که جوان مردم رو سوراخ سوراخ کردید!!!

درویش: اول اینکه هیچ‌کدام از اینها که شما گفتید جرمشان ثابت نشده. دوم اینکه حضرت آقا هم فرمودند که اگر هم لطمه‌ای زدند، نیت خیر داشتند ولی به خاطر فشار اعصابی که بهشون واردشده لطمه زدند نه از روی عمد و اختیار. لذا مقصر حادثه کسی است که این ناراحتی و فشار اعصاب را ایجاد کرده نه فقرا (دراویش).

من: زیاد تند نرید. اولاً اعترافات خیلی از دراویش هست و حتی در برخی از خبرگزاری‌ها عین اعترافشان هم پخش‌شده که می‌توانید ببینید. ثانیاً یعنی منظور شما آینه که اگر کسی حرفی برعلیه دراویش زد یا اینکه مثلاً پلیس یک درویش را دستگیر کرد، آن‌وقت دراویش سلاح بردارند و بزنند مردم و پلیس را بکشند و بعد بگویند که تقصیر خود شماست که اعصاب ما رو خورد کردید، اعصاب ما را به هم ریختید!!! این چه توجیه و چه استدلالی هست که شما و قطب تون دارید؟

درویش: اول اینکه تا کسی را اذیت یا تحریک نکنی کسی هم کاری با شما ندارد. دوم اینکه اگر کسی بخواهد به جان و مالت تجاوز کند آیا شما راحت می‌نشینی تا او هر کاری دلشان خواست با تو بکنند؟ خوب فقرای بیچاره هم داشتند از خودشان دفاع می‌کردند.

من: درست است که دفاع از جان مال و ناموس واجب و لازم است، ولی سؤال اینجاست که چرا دراویش باید به پاسگاه و کلانتری حمله کنند و بخواهند به‌زور یک درویش دزد را آزاد کنند؟ این دفاع است یا حمله؟ بعد هم اینکه مگر بارها پلیس با بلندگو خواهش نکرد که از محل متفرق شوید پس چرا گوش نکردید؟ آیا اینکه پلیس با زبان نرم از شما خواهش کرد که محل را ترک کنید، حمله به درویش‌ها بود؟ اصلاً مگر خود جناب دکتر تابنده اعلامیه ندادند که از جلوی خانه من بروید و دور شوید، پس چرا حرف ایشان را گوش نکردید؟

درویش: شما چه میدانی که آنجا چه اتفاقی افتاده است. شما وقتی برادرت بی‌گناه دستگیر شود، دست روی دست می‌گذاری و می‌نشینی؟ من که آنجا نبودم ولی فقرایی که برای من تعریف می‌کردند می‌گفتند که مولا امنیت جانی نداشتند به همین خاطر حاضر به ترک آنجا نمی‌شدند.

من: دست روی دست نمی‌گذارم ولی به پاسگاه یا کلانتری هم حمله نمی‌کنم که بخواهم آزادش کنم،. میرم دادگاه و در آنجا همراه با وکیل بی‌گناهی‌اش را ثابت می‌کنم. شما هم باید همین کار را می‌کردید. تابنده که خودش بیانیه داد که من در امنیت کامل هستم، ازاینجا بروید.

درویش: بنده خدا تو این مملکت کسی پاهاش به دادگاه باز شد، دیگر راه برگشتی ندارد.

من: اصلاً هم این‌جوری نیست که شما می‌گوید. این چه منطقی است که شما دراویش دارید. اگر قرار باشد هرکسی این تفکر شما را داشته باشد باید برای حمایت از مجرمین یا کسانی که دستگیر شدند هر روز به پاسگاه‌ها حمله کنند!!! اسمش را هم دفاع از بی‌گناه و مظلوم بگذارند.

پی‌نوشت:
[1]. مصاحبه نورعلی تابنده، 25 و 27 فروردین، 1398