رد دیدگاه اهل سنت در مورد خلافت از کتبشان
شیعه معتقد است که خلافت انتصابی بوده و از طرف خدا و رسولش برای امت اسلامی مقرر گردیده است، اما اهل سنت آن را انتخابی میدانند یعنی مسلمین خود آن را انتخاب میکنند و در مورد خلیفه بعد پیامبر اجماع صورت گرفت؛ اما آنچه حائز اهمیت است این است که وقتی خود خلفا، معترفند که خلیفه پیامبر اکرم نبودهاند و شایستگی آن را نداشتهاند، چگونه اهل سنت و جماعت به آن معتقدند؟ سه خلیفه اهل سنت یعنی (ابوبکر و عمر بن خطاب و عثمان) صراحتاً منکر این خلافت برای خود شدند.
ابونعیم اصفهانی در کتاب خود مینویسد: ابوبکر هنگام مرگ خود حسرت چند چیز را میخورد و میگفت: ... ای کاش در سقیفه خلافت را بر عهده دیگران گذاشته بودم... ای کاش از پیامبر میپرسیدم که خلافت از آن کیست؟...[۱] و یا جوهری مینویسد که عمر به ابن عباس گفت: «... ای پسر عباس! به خدا سوگند همانا این صاحبت -علی (علیهالسلام)- سزاوارترین مردم به خلافت پس از پیامبر بود...»[2] و یا ابن ابیالحدید مینویسد: «عثمان به ابن عباس گفت: همانا دانستم که خلافت مال شماست، ولی قومتان شما را از آن دور کردند...»[3]
در این اعترافات صریح خلفا، به صلاحیت بیشتر امیرالمؤمنین به خلافت، چگونه اهل سنت و جماعت معتقد خلافت صحیح ایشان هستند والله العالم؛ این در حالی است که برخی از علمای سلف و معاصر اهل سنت مثل حاکم نیشابوری و البانی روایتی را نقل کردند که ابن عباس میگوید: «پیامبر به علی فرمود: سزاوار نیست که من بروم، مگر اینکه تو خلیفه بعد از من هستی.»[۴]
پینوشت:
[۱]. معرفه الصحابه٬ ابونعیم اصفهانی٬ دار الوطن٬ ریاض٬ عربستان٬ ج۱ ص۱۱۷.
[۲]. «... قال یا ابن عباس اما والله ان کان صاحبک هذا اولی الناس بالامر بعد وفاة رسول الله...» السقیفه و فدک٬ جوهری٬ مکتبه نینوی الحدیثیه٬ تهران٬ ایران٬ ص۵۴.
[۳]. «قال عثمان لابن العباس... ولقد علمت ان الامر لکم ولکن قومکم دفعوکم عنه و اختزلوه فوالله ما أدری أدفعوه عنکم ام دفعوکم عنه.» شرح نهج البلاغه٬ ابن ابی الحدید٬ دار احیا الکتب العربیه٬ بیروت٬ لبنان٬ ج۹ ص۹۰.
[۴]. مستدرک علی الصحیحین٬ حاکم نیشابوری دار الکتب العلمیه بیروت٬ لبنان ج۴ ص ۲۲۹ حدیث۴۶۵۲.
ظلال الجنه٬ البانی٬ المکتب الاسلامیه٬ بیروت٬ لبنان٬ ج۲ ص۳۳۷-۳۳۸ حدیث ۱۱۸۸۸-۱۱۸۹.
افزودن نظر جدید