نقش زرتشت در آداب صوفیه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ زینالعابدین شیروانی، نویسنده کتاب ریاض السیاحه که از اقطاب صوفیه بوده، درباره شباهت رفتار زرتشتیان با آموزههای تصوف مینویسد: گروهی از زرتشتیان و مه آبادیان نیز اهل حال هستند و طریق ریاضات و مجاهدات و روش باطن میسپارند و از این راه در تزکیه نفس و تخلیه سر و تحلیه روح میکوشند و به حال تجرید و پرهیزکاری و توکل و بردباری بسر میبرند. به عقیده این گروه طالب یزدان باید از نخست ترک دین و مذهب آباء خویش نماید و با همه خلق صلح کند و خلوت گزیده و از غذای معتاد روزانه مقداری کم کند و طریقه ریاضت را از راه گرسنگی، خاموشی و بیداری و تنهایی و یاد یزدان دنبال نماید. همچنین او در دیگر اثر خود دراینباره مینویسد: مراسم ریاضت و گرسنگی و کم خوری و خاموشی و بیداری و خلوت گزینی و انواع ذکرهای سه ضرب و چهار ضرب که نمونههای آن در آداب عملی صوفیان بیان گردیده از اعمالی است که زرتشتیان صاحب مجاهده به آن میپرداختند. [1] اشارات زینالعابدین شیروانی در رابطه با رفتار زرتشتیان، شباهت سلوکی صوفیان را با زرتشتیان به تصویر میکشد.
اما یکی از دراویش مخالف التقاطی خواندن تصوف بود و گفت: مسلک فقری همان حقیقت گمشده اسلام نزد مردم است که انسانهای لایق به آن میرسند. در ضمن تصوف همان روح اسلام و جنبه عرفانی دین اسلام است. نتیجه اینکه تصوف ربطی به بقیه مذاهب و مسلکها ندارد.
من: پس بفرمایید که این ذکرهای چند ضرب، که جناب شیروانی بهش اشاره کردند از کجا آمده است. در کجای دین اسلام این ذکرهای سه ضرب و چهارضرب همراه با سر تکان دادن آمد است؟ قطعاً منشأ این عمل، خارج از اسلام است، که احتمالاً هم از همین زرتشیان گرفته شده.
صوفی: نه خیر. اینها از مسائل عرفانی است که درکش برای عوام، بسیار سخت است. اگر در اسلام بهظاهر، به اینجور مسائل پرداخته نشده به خاطر عرفان و باطنی بودن این مسائل است.
من: برادر من چرا طفره میرید؟ در کجای دین و عرفان ما این ذکرهای چند ضرب آمده است؟ تمام آداب و آموزههای دین و عرفان اسلامی برگرفته از قران و روایات اهل بیت (علیهم السلام) است ولی خبری از این ذکرهای چند ضرب نیست. حتی برعکس این مطلب را داریم که امام هادی (علیه السلام) وقتی با اصحابشان وارد مسجد شدند و صوفیانی که با صدای بلند ذکر میگفتند را دیدند، این عمل آنها را رد کردند و بهشدت مردم را از آنها برحذر داشتند. پس اینها از مسائل عرفانی نیست و برگرفته از فرق و مذاهب دیگر است.
صوفی: طفره ...؟ حرف من یک چیز است و آنهم اینکه این مسائل از آموزههای عرفانی است که از طریق بزرگان ما به دست ما رسیده است و نمیتواند منبعی غیر از اسلام داشته باشد، چون این راه، راه اسلام و اولیاء خداست.
من: خوب مشکل اینجاست که حتی خود بزرگانتان هم به ناخالصی تصوف اشاره کردند. یکی از آنها همین اعتراف جناب شیروانی که به شباهت عجیب بین زرتشیان و صوفیان اشاره کرده است. اگر هم میخواهید بگویید که شاید زرتشتیان بودند که از متصوفه این آداب را گرفتند باید به شما بگویم که قدمت مسلک زرتشت خیلی بیشتر از تصوف است و با توجه به اینکه بسیاری از آداب و آموزههای تصوف برگرفته از ادیان و مذاهب دیگر است، باید بگویم که بدون شک این مسلک زرتشت بوده که منشأ برخی آداب صوفیه بوده است.
صوفی: همانطوری که من گفتم، این برداشت را من اصلاً قبول ندارم.
من: حتی اگر به اعتراف جناب شیروانی هم توجه نکنید بازهم برخی بزرگان فرق مختلف به این مسئله اشاره کردهاند. مثلاً رضا علیشاه قطب فرقه سلطان علیشاهی درباره منشأ برخی آداب و آموزههای صوفیه میگوید: «بزرگان تصوف هیچ ادعایی از خود ندارند، آنچه دارند از مصباح نبوت و مشکاة ولایت از معادن علم و حکمت با آداب صوری از بعض مذاهب دینی یا فلسفی دیگر اقتباس شده است.» [2] میبینید که ایشان کاملاً به اقتباس برخی آداب اشاره کرده است. اگر کتاب رفع شبهات ایشان را مطالعه کنید متوجه عرض بنده و اعتراف تلخ ایشان درباره منشأ تصوف خواهید شد که حتی ایشان هم بهمانند دیگر بزرگان تصوف به این حقیقت تلخ اشاره کردند.
صوفی: موفق باشید خودم باید بروم و مطلب حضرت آقا را ببینم.
من: شما هم موفق باشید. حتماً این کتاب را ببینید. حتی محققین صوفی هم این مسئله را قبول کردند.
پینوشت:
[1]. شیروانی (مست علیشاه)، میرزا زینالعابدین، حدائق السیاحه، به کوشش منوچهر ستوده، نشر دانشگاه تهران، 1348، ص 146 و 147
[2]. تابنده، سلطان حسین (رضا علیشاه)، رساله رفع شبهات، چاپ سوم، 1359، انتشارات دیبا، ص 10
افزودن نظر جدید