اثرات شادی در اسلام و غرب
شادی از جمله مواردی است که در همه فرهنگها و آیینها وجود دارد و میتوان گفت اصل آن را خداوند در نهاد انسان قرار داده و هر کس به طریقی از آن بهرهمند است. شادی و نشاط منحصر در یک امر خاص نیست و موارد شادیافزا بسیار وسیع بوده و میتوان گفت بیانتها است، به این معنی که هر کس بسته به نوع علایق، فرهنگ، آداب و رسوم و ... از انجام برخی امور، شادمان میگردد و شاید بتوان مواردی را نیز یافت که برای عدهای شادیافزا و برای برخی دیگر مخل شادی باشد، به عنوان مثال به لحاظ ذائقه افراد ممکن است شخصی از خوردن سمنو ایجاد فرح و لذت کند، ولی دیگری که چنین ذائقهای ندارد، از خوردن آن مشمئز گردد.
چه بسیار افرادی که از مطالعه و کشف علوم لذت میبرند و برخی دیگر مطالعه را بسیار کسلکننده میدانند و از آن فراری هستند، اما در هر حال اموری هم هستند که برای غالب افراد شادی آفرین هستند و معمولاً مردم از آن لذت میبرند، مانند مسافرت، رفتن به مجالس عروسی و دید و بازدید و ... . البته در این میان فرهنگها و آیینهای دینی و غیردینی نیز در ظهور و بروز شادیها مؤثر هستند، مانند خواندن و تلاوت قرآن که برای افراد مسلمان و مؤمن شادی آفرین است: «إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَةً یَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ.[فاطر/39] همانا کسانیکه کتاب خدا را تلاوت میکنند و نماز را برپا میدارند و از آنچه به آنان عطا کردهایم، پنهان و عیان انفاق میکنند، به تجارتی امید دارند که هرگز از بین نمیرود.» و افراد لا ابالی نیز با مواردی مانند استفاده از مواد مخدر و غیره، شادیهای زودگذر را دنبال میکنند که متأثر از فرهنگ غربی است و در نهایت نهتنها اینکه باعث نشاط بادوام در زندگی نمیشود، بلکه با به دنبال داشتن اثرات سوء در واقع باعث ایجاد حالت غم و ناراحتی در فرد میشود.
افزودن نظر جدید