شیعیان احمقند، یا ابن تیمیه؟
خلاصه مقاله
ابن تیمیه در تشبیه شیعیان به انسانهای احمق میگوید:«از حماقتهای شیعیان این است که شیعیان از نهر آبی که یزید آن را کنده باشد، نمیخورند، در حالیکه پیامبر و یاران او، از چاهها و نهرهایی که به دست کفار کنده شده بود، میل میکردند، از توت شامی نمیخورند، در حالیکه پیامبر و یاران او از برخی چیزهایی که کافران تهیه میکردند، میخوردند؛ از به زبان آوردن عدد 10 به خاطر حدیث عشرهی مبشره کراهت دارند.»
در پاسخ به این طرز فکر باطل ابن تیمیه، باید گفت، شیعیان تابع اهل بیت و سنت اصیل پیامبر اکرم هستند، و فعل پیامبر را به عنوان الگو میپذیرند؛ آنها تمام اصحاب پیامبر را بهخاطر همراهی با پیامبر محترم میشمارند، اما نسبت به افعال برخی از صحابه معترضند، که با وجود پیامبر اکرم و همراهی با او، چرا مرتکب تخلفات فراوانی شدند و جالبتر اینکه علمای اهل سنت نیز متذکر گناهان و تخلفات ایشان شدهاند؛ در مورد اصحاب بیعت شجره نیز سؤال است که چرا این صحابه بعداً بیعت خود را شکستند؟
معلوم میشود ابن تیمیه و مریدان وهابی او بدون مدرک و دلیل، سخنان باطلی را بر زبان میرانند و فکر و تآملی نمیکنند.
متن مقاله
دشمنی ابن تیمیه نسبت به اهل بیت پیامبر و حضرت علی (علیهالسلام) معروف و مشهور است؛ وی در مسائل فقهی، در باب نکاح و طلاق و... دیدگاهی متفاوت با اهل سنت نیز دارد، و از همین جهت است که بزرگان اهل سنت او را طرد کرده و همگان را به دوری جستن از عقاید و افکار باطل او فرا خواندهاند. در این نوشتار مختصر سخن وی در تشبیه شیعیان به انسانهای احمق بررسی میگردد. او در کتاب خود که حاوی مطالب دروغ است، در مورد شیعیان میگوید:
«و اما دربارهی حماقتهای شیعیان که بسیار زیاد است، باید گفت: شیعیان از نهر آبی که یزید آن را کنده باشد، نمیخورند، در حالیکه پیامبر و یاران او، از چاهها و نهرهایی که به دست کفار کنده شده بود، میل میکردند، برخی از شیعیان توت شامی نمیخورند، در حالیکه پیامبر و یاران او از برخی چیزهایی که کافران تهیه میکردند، مثل پنیر میخورده و یا از لباسهای بافته شدهی به دست آنها، میپوشیدند. بلکه بیشتر لباسهای آن حضرت از بافتههای کافران بود؛ شیعیان از به زبان آوردن عدد 10 کراهت دارند (به خاطر حدیث عشرهی مبشره). حتی از ساختمانی که 10 ستون یا پایه و یا هر چیزی که عدد 10 در آن بهکار رفته باشد، اکراه دارند، چرا که آنها بهترین صحابه که 10 تن هستند و خداوند وعدهی بهشت را به آنها داده که عبارتند از: ابوبکر، عمر، عثمان، حضرت علی (علیهالسلام)، طلحه، زبیر، سعد بن ابی وقاص، سعید بن زید، عبدالرحمن بن عوف، ابوعبیده جرّاح، تنفر دارند. شیعیان به جز علی (علیهالسلام) از مابقی ایشان نفرت دارند، چنانکه از سایر مهاجران و انصار که تعداد آنها به 1400 نفر رسیده و آیه: «وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ...[توبه/100] پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار و کسانیکه به نیکی از آنها پیروی کردند، خداوند از آنها خشنود گشت و آنان هم از خداوند خشنود شدند...» دربارهی آنها نازل شده و در بیعت رضوان و زیر درخت با پیامبر بیعت کردند، نفرت دارند.»[1]
با این طرز فکر باطل ابن تیمیه، که سراسر کذب محض است، چگونه باید برخورد کرد؟ آیا از جهل و نادانی او، از یکسو و حماقتهای بیدلیل او از طرف دیگر، باید چیزی هم گفت؟ باید بگوییم که، اولاً: اگر پیامبر اکرم نسبت به کفار و افعال و دستاوردهای آنها مثل کندن چاه آب، پنیر و توت شامی و... میل کرده باشد، یقیناً شیعیان که خود تابع اهل بیت و سنت اصیل پیامبر اکرم هستند، همین فعل پیامبر را نسبت به آنان انجام میدهند و هیچ نگرانی هم ندارند، چون شیعه، پیامبر و امامان معصوم (علیهمالسلام) را در تمام افعال و گفتار و کردار، الگوی خود میدانند.
ثانیاً: شیعیان تمام اصحاب پیامبر را بهخاطر همراهی با پیامبر محترم میشمارند، اما نسبت به افعال برخی از صحابه معترضند، به اینکه با وجود پیامبر اکرم و همراهی با او، چرا مرتکب تخلفات فراوانی شدند و جالبتر اینکه علمای اهل سنت نیز متذکر گناهان و تخلفات ایشان شدهاند که با رجوع به کتب تاریخی و روایی اهل سنت، به آنان خواهیم رسید.
ثالثاً: اصحابی که با پیامبر بیعت کردند، از جمله کسانیکه در بیعت رضوان و زیر آن درخت حضور داشتند، چرا بعداً بیعت خود را شکستند؟ آیا اینان جزء منافقین به حساب نمیآیند؟ آیا آنها امت یکپارچه پیامبر اکرم را متلاشی نکردند و باعث اختلاف میان مسلمانان نشدند؟
پس معلوم میشود که احمق و جاهل، همان ابن تیمیه و کسانی هستند که نسبت به شیعیان، این دیدگاه باطل را دارند که فرقه ضاله وهابیت هم از او تبعیت کرده، و بدون مدرک و دلیل، سخنان باطلی را بر زبان میرانند و فکر و تآملی نمیکنند.
فاعتبروا یا اولی الابصار
پینوشت:
[1]. «و اما سائر حماقاتهم فکثیره جدّاً، مثل کون بعضهم لایشرب من نهر حفره یزید مع انّ النبّی-ص- والذین معه کانوا یشربون من آبار و أنهار حفرها الکفاره و بعضهم لایأکل من التوت الشامی... و مثل کونهم یکرهون التکلم بلفظ العشره، او فعل شی یکون عشره حتّی فی البناء لایبنون علی عشره أعمده و لابعشره جذوع...» منهاج السنه النبویه؛ ابن تیمیه، موسسه قرطبه، قاهره، مصر، ج1 ص38
افزودن نظر جدید