شرابخواری برخی صحابه تا آخر عمر

  • 1397/09/25 - 17:15
شراب‌خواری در اسلام ممنوع شد و بسیاری از مسلمانان از نوشیدن آن خودداری کردند، اما برخی از صحابه باز هم به خوردن آن مبادرت می‌ورزیدند؛ زمخشری می‌نویسد: «... گروهی از صحابه از جمله عمر شراب خورد؛ پس از رسیدن خبر به پیامبر، ایشان با عصبانیت بیرون آمده، ... گفتند: اکنون از شراب‌خواری دست کشیدیم.» اما مواردی پس از آن هم گزارش شده است.

خلاصه مقاله
شراب‌خواری در جاهلیت مرسوم بود، تا این‌که دین اسلام از آن نهی کرد و بسیاری از مسلمانان از نوشیدن آن خودداری کردند؛ اما برخی از اصحاب پیامبر، بعد از اسلام آوردن هم به خوردن آن مبادرت می‌ورزیدند؛ زمخشری می‌نویسد: «خداوند در مورد شراب در سه مرحله آیه نازل کرد؛ در مرحله نخست گروهی از مسلمانان شراب خورده و گروهی ترک کردند؛ در مرحله بعد با نزول این آیه: در حال مستی به نماز نزدیک نشوید؛ باز گروهی از صحابه از جمله عمر شراب خورد و در حالی‌که استخوان فک شتری در دست داشت، سر عبدالرحمن را شکست و برای کشته‌شدگان از کفار بدر، مرثیه‌سرایی کرد. پس از رسیدن خبر به پیامبر، ایشان با عصبانیت بیرون آمده و وقتی عمر که این صحنه را دید گفت از خشم خدا و رسولش به خدا پناه می‌برم. آیه نازل شد که شیطان می‌خواهد بین شما کینه را فراهم سازد، ... آیا شما -از شراب‌خواری- دست می‌کشید؟ این‌جا بود که عمر گفت: اکنون از شراب‌خواری دست کشیدیم.» اما مواردی پس از آن هم گزارش شده است.

متن مقاله
شراب‌خواری یکی از گناهانی است که هم در آیات قرآن و هم در روایات پیامبر اکرم شدیداً از آن نهی شده است و برای آن حدّ و تنبیه سختی در اسلام در نظر گرفته شده است. می‌گساری در عصر جاهلیت مرسوم بوده و در محافل و مجالس مورد استفاده قرار می‌گرفت، تا این‌که دین اسلام از آن نهی کرد و بسیاری از مسلمانان از نوشیدن آن خودداری کردند. اما برخی از اصحاب پیامبر، بعد از اسلام آوردن هم به خوردن آن مبادرت می‌ورزیدند، حتی زمانی هم که صراحتاً آیه شریفه در منع آن نازل شد؛
زمخشری مفسر اهل سنت می‌نویسد: «خداوند در مورد شراب در سه مرحله آیه نازل کرد؛ نخست این آیه: از تو در مورد شراب و قمار می‌پرسند، ... با نزول این آیه گروهی از مسلمانان شراب خورده و گروهی ترک کردند؛ ... آن‌گاه این آیه نازل شد: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! در حال مستی به نماز نزدیک نشوید؛ ... باز گروهی از صحابه از جمله عمر بن خطاب شراب خورد و در حالی‌که استخوان فک شتری در دست داشت، سر عبدالرحمن بن عوف را مورد ضربه قرار داد و شکست و برای کشته‌شدگان از کفار بدر، با اشعار (اسود بن عبد یغوث) مرثیه‌سرایی کرد. پس از آن‌که خبر به پیامبر رسید، حضرت در حالی‌که عبا و ردایش به زمین کشیده می‌شد، با عصبانیت بیرون آمده و چیزی را از روی زمین برداشته و در دست گرفت، تا با آن عمر بن خطاب را بزند، عمر که این صحنه را دید گفت از خشم خدا و رسولش به خدا پناه می‌برم. در این هنگام این آیه نازل شد: به درستی‌که شیطان می‌خواهد بین شما دشمنی و کینه را فراهم سازد... آیا شما -از شراب‌خواری- دست می‌کشید؟ این‌جا بود که عمر گفت: اکنون از شراب‌خواری دست کشیدیم.»[1]
حال سؤال این‌جاست که عمر بن خطاب پس از تحریم وارده در سه مرحله از آیات قرآن، آیا توانست از این عادت زشت و پلید خود دست بکشد؟ علمای اهل سنت نوشته‌اند که وی در زمان حکومت خود نیز از این عادت جاهلی نتوانست دست بکشد که از باب نمونه به چند مورد اشاره می‌کنیم:
مالک پیشوای مالکیان در کتاب خود می‌نویسد: «اسلم غلام عمر در راه مکه، در حالی‌که همراه عبدالله بن عیاش مخزومی بود و با خود شراب حمل می‌کرد ملاقات کرد، اسلم به او گفت: این نوشیدنی مورد علاقه عمر است، او نیز ظرف بزرگی از آن را پر کرد و نزد عمر برد، عمر هم آن را نوشید و سپس سر بلند کرد و گفت عجب شراب نیکویی است...»[2]
ابن ابی‌شیبه نیز چنین روایت می‌کند که: «عمر در مسیر راهی با مردی روزه‌دار همسفر شد، مرد روزه‌ی خود را با مشک عمر بن خطاب که شراب بود و به شتر آویزان بود و به خوبی تکان خورده و شراب ناب گشته بود، نوشید و مست شد. عمر هم او را حدّ زد، مرد روزه‌دار گفت من از مشک تو نوشیدم و مست شدم، عمر بن خطاب گفت تو را به‌خاطر نوشیدن شراب نزدم، بلکه برای مستی زدم.»[3] هم‌چنین این روایات وارده درباره‌ی او مثل: سر کشیدن شراب با تفاله‌های شراب[4] هضم غذای سنگین از گوشت شتر با جرعه‌های شراب،[5] نوشیدن شراب برای محکم شدن کمر و هضم غذای چرب[6] شراب‌خواری در هنگام مرگ[7] و...
در نتیجه تو خود از این مجمل کلام مفصل خوان

پی‌نوشت:

[1]. «أَنْزَلَ اَللَّهُ تَعَالَى فِي اَلْخَمْرِ ثَلاَثَ آيَاتٍ: يَسْئَلُونَكَ عَنِ اَلْخَمْرِ وَ اَلْمَيْسِرِ..[بقره/219] فکان المسلمین بین شارب و تارک... فنزلت: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکاري...[نساء/43] فشربها من شرب من المسلمین حتی شربها عمر لحی بعیر فشجّ رأس عبدالرحمن بن عوف، ثمّ قعد ینوح علی قتلی بدر بشعر الاسود بن عبد یغوث... فبلغ ذلک رسول الله-ص- فخرج مغضباً یجرّ رداءه فرقع شیئاً کان فی یده لیضربه... فانزل الله تعالی: إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ ۖ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ[مائده/91]. فقال عمر انتهینا.» ربیع الابرار، زمخشری، دارالنشر، بیروت، لبنان، ج1 ص298.
[2]. «... عن عبدالرحمن بن القاسم: انّ اسلم مولی عمر بن الخطاب أخبره... انّ هذا الشراب یحبّه عمر بن الخطاب، فحمل عبدالله بن عیاش قدحاً عظیماً فجاء به الی عمر بن خطاب فوضعه فی یده فقرّبه عمر الی فیه ثمّ رفع رأسه فقال عمر ان هذا الشراب طیب فشرب منه...» موطأ، مالک، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، لبنان، باب 6 ج2 ص894 حدیث1586.
[3]. «حدثنا ابوبکر قال... بلغنی انّ عمر بن الخطاب سائر رجلاً فی سفر و کان صائماً... فشرب منها فسکر فضربه عمر الحدّ فقال له انّما شربت من قربتک فقال له عمر انّما جلّدناک لسکرک.» المصنف، ابن ابی شیبه، مکتبه الرشد، ریاض، عربستان، ج5 ص502 حدیث28401.
[4]. سنن، دارقطنی، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، ج4 ص259 حدیث70.
سنن الکبری، بیهقی، دار الباز، مکه، عربستان، ج8 ص299 حدیث17193.
[5]. المحلی، ابن حزم، دار الآفاق الجدیده، بیروت، لبنان، ج7 ص487.
[6]. کنزالعمال، متقی هندی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ج5 ص206.
[7]. طبقات الکبری، زهری، دار صادر، بیروت، لبنن، ج3 ص354.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.