دفاع فرقه سلطان علیشاهی از شیطان !!!

  • 1397/08/27 - 20:02
شیطان در تصوف دارای جایگاه خاصی است. زیرا از گذشته تا کنون متصوفه به دفاع از شیطان پرداخته و خطای شیطان را توجیه کرده‌اند. به‌عنوان مثال، یوسف مردانی شیطان را غیور می‌داند که حاضر نشد جز در برابر خدا سجده کند. مریدان این فرقه نیز به‌حمایت از این شیخ برخاسته و معتقدند کار شیطان برخاسته از عشق او بود. لذا خطای شیطان را بحثی عرفانی و عاشقانه می‌دانند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بحث اعتذارِ ابلیس! در بین صوفیان بسیار پررنگ و جاری است... دراویش برای شیطان مقام و منزلت بالایی قائل‌اند، تا جایی که غزالی شیطان را سیدالموحدین!!! خطاب می‌کند. [1] اما این جانب‌داری از شیطان، فقط مربوط به صوفیان قدیم نیست، بلکه صوفیان امروزی نیز از شیطان دفاع می‌کنند و برای سرپیچی شیطان از خداوند متعال عذرها و توجیه‌های مختلفی ذکر می‌کنند. یوسف مردانی از مشایخ فرقه سلطان علیشاهی ازجمله صوفیانی است که در دفاع از شیطان ملعون می‌گوید: «هر جا خدا باشد، ابلیس هم هست، از ابلیس هم حمایت می‌کند. این ابلیس را که لعنش می‌کنید غیور بود و به خدا عرض کرد، به غیر از تو بر هیچ‌کس سجده نمی‌کنم! [2] با مطرح کردن این مطلب در اینستاگرام، دراویش به دفاع از شیخ فرقه خود پرداختند و یکی از دراویش می‌گفت: اگر خوب تفکر کنیم، حرفش منطقیِ است، چراکه گفته شیطان به‌جز خدا به کسی دیگر سجده نکرد.

من: اولاً اگر شیطان غیرت داشت، پس چرا از فرمان پروردگارش سرپیچی کرد و سجده نکرد؟ به این میگویند عناد، نه غیرت! ثانیاً تا منطق را چه معنا کنیم. حتی شیطان هم معتقد به خدای واحدی هست که اطاعت از آن بر هر کس واجب است، به همین دلیل شش هزار سال بندگی می‌کند. حتی باوجود اینکه از اجنه هست و به مقام استادی ملائکه می‌رسد! ولی با این وجود مقام خضوع و خشوع را درک نمی‌کند و نمی‌فهمد که در برابر خداوند متعال باید مطیع محض بود و متوجه نیست که حتی مقربین درگاه الهی هم باید مطیع محض باشند.

صوفی: اما به نظر من شیطان واقعاً عاشق خدا بود. چون به خاطر غیرتی که به عشقش داشت، دیوانه شد و نخواست که به رقیبش (حضرت آدم) سجده کند.

من: اگر خدا را دوست می‌داشت، باید به حرف خدا گوش می‌کرد! این اولین ادبیات عاشقی است که عاشق، حرف معشوقش را روی زمین نمی‌گذارد.

صوفی: واقعاً دل شما به حال شیطان نمی‌سوزد که به خاطر عشق به خداوند و یک جورایی به خاطر ما انسان‌ها از بهشت رانده شد. بیایید یک‌طرفه قضاوت نکنیم.

من: دلسوزی حسابش از طرفداری و توجیه جداست. حس شما واقعاً درسته و جای تأسف دارد کسی که عمری در مسیر درست حرکت کرده است، منحرف شود... مثل شخصی که عمری با آبرو زندگی کرده و به خاطر اشتباهش که عمدی هم بوده! آبرویش برود، واقعاً این جای خوشحالی ندارد. ولی از طرفی جای طرفداری و توجیه هم نیست. حالا این اشتباه را بیاورید در مقیاس فرمان خدا و نافرمانی شیطان، خب طبیعتاً جای هیچ گذشتی نیست. اما دراویش نه‌فقط در صحبت‌هایشان، بلکه در کتب و نوشته‌هایشان هم، این کار ابلیس را توجیه کردند، مثل غزالی و ابوالقاسم گورکانی و...

صوفی: چرا این عمل شیطان را به‌حساب عشق او به خدا نمی‌گذارید و طوری دیگر بهش نگاه می‌کنید؟

من: عشق، دیوانگی و رقابت را باید اثبات کنیم. از کجا اثباتش کنیم؟! همان منبعی که می‌گوید شیطان سجده نکرده (یعنی پیامبران و کتب مقدس الهی مثل تورات، انجیل و قرآن و...) همان منبع هم می‌گوید شیطان خلاف کرد و دلیل این تمرّد را استکبار می‌داند، کبر و غرور می‌داند، نه عشق و عاشقی. به نظر این تفکر خطرناک ناشی از تفسیر به رأی صوفیانه است.

صوفی: اگر شیطان گناهی کرده بود که خدا باید همان‌جا تنبیه و عذابش می‌کرد، نه اینکه این‌همه قدرت و طول عمر بهش بده. شما فکر نمی‌کنید این‌ها همه تشکر و لطف خدا به شیطان به خاطر عشق شیطان به خدا بوده است.

من: نه خیر، این‌ها همه در عوض عبادت‌های طولانی شیطان برای خداوند متعال بوده و این از عدالت خداوند است که کسی را که او را عبادت و بندگی کند حتی اگر شیطان هم باشد بی‌اجر و مزد نخواهد گذاشت و این طول عمر و قدرت شیطان، اجر و مزد همان عبادت‌هاست.

صوفی: این نگاه عامیانه و ظاهری شماست. نگاه عرفانی امثال بزرگان صوفیه مثل غزالی، شیطان را سید الموحدین می‌داند [3] شیطان را عاشقی می‌داند که بقیه ملائک و انسان‌ها باید از آن درس عشق بیاموزند.

من: پس تکلیف آیات و روایاتی که در آن‌ها شیطان رو لعن کردند و او را به‌عنوان دشمن انسانیت معرفی کردند چه می‌شود. چطور از شیطان درس عشق بیاموزیم وقتی خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیطَانِ ۚ إِنَّهُ لَکمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ [بقره / 168] از گام‌های شیطان پیروی نکنید، به‌راستی او دشمن آشکار شماست.» یا در آیه دیگر می‌فرماید: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیکمْ یا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیطَانَ إِنَّهُ لَکمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ [یس / 60] ای فرزندان آدم! آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را مپرستید که او بی‌تردید دشمن آشکاری برای شماست؟» یا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «اِتَّخِذِ الشَّیطانَ عَدُواًّ فَاِنَّ اللهَ تعالی یقُولُ «اِنَّ الشَّیطانَ لَکم عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُواًّ [4] تو شیطان را دشمن خود بدار، زیرا خداوند متعال می‌فرماید: همانا شیطان دشمن شما است شما هم او را دشمن بدارید». خداوند متعال به صراحت به انسان‌ها دستور داده است که شیطان را دشمن خود بدانید و از او پیروی نکنید، حالا طبق نگاه عرفانی شما صوفیه چطور باید نافرمانی خدا رو کرد؟

صوفی: شما هر طور که می‌خواهید آیات قرآن را تفسیر به رأی می‌کنید.

من: اگر من آیه قرآن را تفسیر به رأی می‌کنم، پس در مورد روایت پیامبر (صلی الله علیه و آله) نظرت چیست؟

صوفی: برای شما که مشکلی نیست، روایت را هم به‌راحتی جعل می‌کنید. همان‌طور که آیات قرآن را تحریف می‌کنید.

من: امان از جهل و تعصب. لطفاً کمی مطالعه کن تا با علم چیزی رو بپذیری و به‌یقین برسی نه گوش و چشم بسته.

پی‌نوشت:
[1]. غزالی، احمد بن محمد، مجموعه آثار فارسی احمد غزالی، به کوشش احمد مجاهد، نشر دانشگاه تهران، 1376، ص 60
[2]. سخنرانی یوسف مردانی، 9 / 10 /96
[3]. غزالی، احمد بن محمد، مجموعه آثار فارسی احمد غزالی، به کوشش احمد مجاهد، نشر دانشگاه تهران، 1376، ص 60
[4]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ناشر دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج ۷۷، ص ۱۰۵

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.