تکفیر شیعیان به اتهام عمل نکردن به سنت و پاسخ زیبای علامه عسکری
شبهه:
وهابیت به قصد تشویش اذهان مسلمانان، با حربهای خاص علیه شیعه میجنگد و مدعی هستند سنت پیامبر را منحصراً میتوان از صحابه که درک صحبت پیامبر را کردهاند، گرفت و راه دیگری ندارد و از آنجا که شیعیان احکام اسلام را از ائمه خود میگیرند، به دلیل آنکه ایشان را معصوم میدانند، بنابراین شیعیان به سنت پیامبر عمل نمیکنند، پس از دایره اسلام خارج هستند.
پاسخ شبهه:
محدثان و فقیهان مکتب تشیع روایاتشان را مستقیماً از امامان اهل بیت «علیهمالسلام» گرفتهاند، چون امامان ما نیز آشکارا فرمودهاند: ما هرچه روایت میکنیم، از حدیث و سنت رسول الله میگیریم.[1] پس در واقع، ما شیعیان سنت پیامبر را از اهل بیت دریافت میکنیم و به آن عمل میکنیم؛ به عنوان شاهد و تایید این کلام روایتی بیان میگردد. شخصی از امام صادق (علیهالسلام) مسأله پرسید و پس از دریافت پاسخ خود گفت: اگر مساله چنین و چنان باشد، نظر شما درباره آن چیست؟ امام فرمود: آنچه من به تو پاسخ دادم از رسول خدا بود، ما از پیش خود چیزی نمیگوییم.[2]
همچنین در کتاب «بصائر الدرجات»، دو باب وجود دارد با عناوین 1- باب في الأئمة أن عندهم أصول العلم ما ورثوه عن النبي لا يقولون برأيهم. 2- باب في الأئمة أن عندهم جميع ما في الكتاب و السنة و لا يقولون برأيهم و لم يرخصوا ذلك شيعتهم (نزد ائمه اطهار علوم و احکامی از سنت و کتاب خداست که از پیامبر به ارث بردند و نظر و رأی شخصی خود را بیان نمیکنند) که این دو باب شامل 14 حدیث میشود که خود ائمه گفتند، ما هرچه روایت میکنیم از حدیث رسول الله است، و از پیش خود چیزی نمیگوییم و آنچه میگوییم از کتاب خدا و سنت پیامبر است.
ذکر سه روایت در این زمینه:
حدیث اول: راوی از امام رضا (علیهالسلام) میپرسد: آنچه شما میگویید از کتاب خدا و سنت رسول است، یا ازدیدگاه شخصی خودتان؟ امام در پاسخ فرمود: آنچه ما میگوییم از کتاب خدا و سنت پیامبر است.[ 3]
حدیث دوم: امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: ما اگر پاسخ مسائل مردم را با نظر شخصی خود میدادیم که از نابود شدگان بودیم، نه! چنان نیست. بلکه آثاری برجای مانده از رسول خداست، علومی بنیادین که از نیکان خود، پسر از پدر به ارث میبریم، و همانند مردمان که طلا و نقره خود را میاندوزند، ما نیز آن علوم را پاس میداریم.[4]
حدیث سوم: در روایت دیگری با سه سند از امام باقر (علیهالسلام) است که فرمود: اگر ما به رأی خود میگفتیم گمراه شده بودیم، همانند کسانیکه پیش از ما گمراه شدند، نه چنین نیست، بلکه ما با برهان پروردگارمان سخن میگوییم، برهانی که پروردگار ما آن را برای پیامبرش بیان فرموده و آن حضرت نیز آن را برای ما بیان کرده است.[5]
نتیجه: وهابیت با شبهه پراکنی و عوام فریبی قصد دارد به مسلمانان جهان بفهماند که مذهب تشیع به سنت پیامبر عمل نمیکند و احکام اسلام خود را از ائمه میگیرد، پس تشیع از دایره اسلام و مسلمانان خارج است؛ در حالیکه ما در متن بالا ثابت کردیم که کلام و احادیث ائمه، برگرفته از همان سیره و سنت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) است و خود ائمه اعتراف کردند که ما از خود رأی و نظری نداریم.
خواننده عزیز و گرامی! برای آگاهی بیشتر به جواب شبهه، شما را به مطالعه مقاله زیر که مکمل این مقاله است دعوت میکنم.[6]
نویسنده: مصطفی پورصدوقی
پینوشت:
[1]. کتاب مرزدار مکتب اهل بیت «سیری در احوال وافکار و آثار مرحوم علامه عسکری(ره)»، محمد باقر ادیبی لاریجانی، انتشارات دانشکده اصول الدین، 1387ش،ص215
[2]. الکافی، الشیخ کلینی، ط الاسلامیه، ج1،ص58، ح21، الطبعة الثالثة 1388 ه، الناشر: دار الكتب الاسلامية مرتضى آخوندي تهران - بازار سلطاني، «علي، عن محمد بن عيسى، عن يونس، عن قتيبة قال: سأل رجل أبا عبد الله عليه السلام عن مسألة فأجابه فيها، فقال الرجل: أرأيت إن كان كذا وكذا ما يكون القول فيها؟ فقال له: مه ما أجبتك فيه من شئ فهو عن رسول الله صلى الله عليه وآله لسنا من: "أرأيت فی شی»" في شئ.
[3]. بصائر الدرجات في فضائل آل محمد(ص)، محمد بن حسن الصفارالقمی، ج1،ص 301، باب في الأئمة أن عندهم جميع ما في الكتاب و السنة و لا يقولون برأيهم و لم يرخصوا ذلك شيعتهم حدیث1،«عَنْ أَبِي الْمِعْزَى عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ قَالَ قُلْتُ لَهُ كُلُّ شَيْءٍ تَقُولُ بِهِ فِي كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّتِهِ أَوْ تَقُولُونَ فِيهِ بِرَأْيِكُمْ قَالَ بَلْ كُلُّ شَيْءٍ نَقُولُهُ فِي كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ.».
[4]. همان ، ج1، ص299و 300، حدیث3، باب في الأئمة أن عندهم أصول العلم ما ورثوه عن النبي لا يقولون برأيهم، «حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَامِرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحَجَّالِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ أَبِي يَزِيدَ الْأَحْوَلِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ إِنَّا لَوْ كُنَّا نُفْتِي النَّاسَ بِرَأْيِنَا وَ هَوَانَا لَكُنَّا مِنَ الْهَالِكِينَ وَ لَكِنَّهَا آثَارٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ أصل وَ أُصُولِ عِلْمٍ نَتَوَارَثُهَا كَابِرٌ عَنْ كَابِرٍ نَكْنِزُهَا كَمَا يَكْنِزُ النَّاسُ ذَهَبَهُمْ وَ فِضَّتَهُمْ.»
[5]. همان، ج1،ص299، حدیث2، باب: في الأئمة أن عندهم أصول العلم ما ورثوه عن النبي لا يقولون برأيهم، «حَدَّثَنَا يَعْقُوبُ بْنُ يَزِيدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ أُذَيْنَةَ عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ أَنَّهُ قَالَ لَوْ أَنَّا حَدَّثْنَا بِرَأْيِنَا ضَلَلْنَا كَمَا ضَلَّ مَنْ كَانَ قَبْلَنَا وَ لَكِنَّا حَدَّثْنَا بِبَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّنَا بَيَّنَهَا لِنَبِيِّهِ فَبَيَّنَهَا لَنَا.»
[6]. فتوای تکفیر شیعه به دلیل عمل نکردن به روایات صحابه
افزودن نظر جدید