دوری صوفیه از بیان حب اهل بیت (ع)

  • 1397/05/15 - 20:57
متصوفه مدعی توجه خاص خداوند به خود هستند و در این راه در کتب خود به نقل کرامات متعددی پرداخته‌اند ولی در مقابل به ندرت در کتب خود نامی از اهل بیت (ع) برده‌اند و با وجود روایات کثیر ایشان سخنان اهل بیت (ع) جایی در بین سخنان و کتب بزرگان صوفیه نداشته است چه رسد به نقل آثار محبت به ایشان.

درباره عارفان بزرگ تذکره الاولیا که مورد توجه خاص پروردگار بوده‌اند این سؤال پیش می‌آید که چرا خداوند که دائماً با ایشان در ارتباط بوده (و این افراد هم دارای کرامات بزرگی بودند) درباره حب اهل بیت علیه السلام به ایشان تذکری داده نشده است ؟

مطلب اجمالی_ آنچه باید به آن توجه کرد این است که اکثر افراد و شخصیت‌های ذکر شده در کتاب تذکره الاولیاء، نه‌تنها عارف نبوده بلکه از مشایخ و سران تصوف هستند، که عطار با نقل فضایل و کرامات خیالی دربارهٔ این افراد، درواقع خواسته است مقام و رتبهٔ آنان را بالا ببرد و آنان را هم‌رتبه اهل بیت (علیهم السلام) نشان دهد. درواقع تصوف را باید جریانی ساختگی برای مقابله با اهل بیت (علیهم السلام) به شمار آورد که توسط دشمنان ایشان برای کم‌رنگ کردن مقام و معنویت اهل بیت (علیهم السلام) طراحی شده است و این مسئله باعث شد تا قرن‌ها هیچ‌یک از شیعیان به تصوف روی نیاورند و دشمنی متصوفه با شیعیان تا قرن‌ها ادامه یابد. چنانچه ابویزید به مرید علوی خویش می‌گوید: «تا از این علوی‌گری خویش به‌کل بیرون نیایی از این کار (یعنی تصوف) بویی نیابی.» [طبقات الصوفیه، ص 132] در نتیجه می بینیم در حالی متصوفه مدعی رساندن سلسله خود به ائمه اطهار (علیهم السلام) هستند که احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) جایی در بین سخنان بزرگان صوفیه و کتب آن‌ها ندارند، چه رسد به اینکه بخواهند از محبت به اهل بیت (علیهم السلام) سخن به میان آورند که درست در نقطه مقابل آن‌هاست.

پی نوشت:
انصاری هروی، خواجه عبدالله، طبقات الصوفیه، مصحح مولایی، نشر توس، تهران، 1361 ش، ص 132

درباره عارفان بزرگ تذکره الاولیا که مورد توجه خاص پروردگار بوده‌اند این سؤال پیش می‌آید که چرا خداوند که دائماً با ایشان در ارتباط بوده (و این افراد هم دارای کرامات بزرگی بودند) درباره حب اهل بیت علیه السلام به ایشان تذکری داده نشده است ؟

مطلب تفصیلی_ جواب سؤال در این است که کتاب تذکرة الاولیاء کتاب عرفانی نیست بلکه کتابی صوفیانه است که عطار نیشابوری شرح عده‌ای از اشخاص و بزرگان را آورده و کرامات و سخنانی را نیز دربارهٔ آنان ذکر کرده است. اما نکته مهم این است که اکثر افراد و شخصیت‌های ذکر شده در این کتاب، نه‌تنها عارف نبوده بلکه از مشایخ و سران تصوف هستند، که عطار با نقل فضایل و کرامات خیالی دربارهٔ این افراد، درواقع خواسته است مقام و رتبهٔ آنان را بالا ببرد و آنان را هم‌رتبه اهل بیت (علیهم السلام) نشان دهد. درواقع تصوف را باید جریانی ساختگی برای مقابله با اهل بیت (علیهم السلام) به شمار آورد که توسط دشمنان ایشان برای کم‌رنگ کردن مقام و معنویت اهل بیت (علیهم السلام) طراحی شده است. کما اینکه بنا بر تصریح کتب تاریخی تا قرن هشتم اثری از صوفی شیعه نبوده است و این موضوع اولاً به خاطر مبارزه اهل بیت (علیهم السلام) با این انحراف و روشنگری‌های ایشان درباره تصوف بوده و ثانیاً به خاطر دشمنی آشکار صوفیه با شیعه بوده است که دراین‌باره می‌توان به سخن ابویزید از مشایخ معاصر هروی اشاره کرد که به مرید علوی خویش می‌گوید: «تا از این علوی‌گری خویش به‌کل بیرون نیایی از این کار (یعنی تصوف) بویی نیابی.» [1]
درنتیجه می‌بینیم که متصوفه علی‌رغم اینکه مدعی رساندن طریقه خود به امام رضا (علیه السلام) و امام علی (علیه السلام) هستند ولی در میان همه کتب تذکره و دیگر کتب صوفیه که به نقل کرامات بزرگان صوفیه پرداخته است به‌ندرت نامی از اهل بیت (علیهم السلام) می‌بینیم و اگر نامی از امام صادق (علیه السلام) یا امام باقر (علیه السلام) در کتاب تذکره الاولیاء برده می‌شود در راستای صوفی خواندن ایشان است. نکته دیگر اینکه در حالی متصوفه مدعی رساندن سلسله خود به ائمه اطهار (علیهم السلام) هستند که احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) جایی در بین سخنان بزرگان صوفیه و کتب آن‌ها ندارند، چه رسد به اینکه بخواهند از محبت به اهل بیت (علیهم السلام) سخن به میان آورند که درست در نقطه مقابل آن‌هاست. از همین رو می‌بینیم که عرفان صوفیانه عرفانی منهای شریعت است که بیشتر مبتنی بر کشف و شهود است تا اینکه مبتنی بر شریعت نبوی باشد. بنابراین باید صوفیگری را غیر از عرفان دانست. زیرا عرفان حقیقی مبتنی بر شریعت اسلامی و پیروی و تمسک از اهل بیت (علیهم السلام) است ولی عرفان صوفیانه بر پایه کشف و شهودهایی است که تشخیص رحمانی یا شیطانی بودن آن‌ها کاری بس دشوار و حتی محال است.

پی‌نوشت:
[1]. انصاری هروی، خواجه عبدالله، طبقات الصوفیه، مصحح مولایی، نشر توس، تهران، 1361 ش، ص 132

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.