تاثیر عقاید گنوسی بر اهل حق
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- برخی معتقدند اهل حق آیینی التقاطی است و از دیگر ادیان و آیینها تاثیر پذیرفته است به همین خاطر مجموعه عقاید اهل حق را برگرفته از آیین زرتشت، هندو، مانی، مجوس، کلیمی، مسیحی و اسلام دانستهاند و گفتهاند: «این آیین با استفاده از عقاید و آراء و ذخایر معنوی ایران مانند آیین زرتشتی و مانوی و مزدکی و همچنین با بهرهگیری از دین مبین اسلام و آیین مسیحی و کلیمی و افکار غالی پس از اسلام پیریزی شده است.«[1]
از میان آیینهایی که بر اهل حق تاثیر گذاشته است، آیین گنوسی است. درباره تاثر آیین گنوسی بر اهل حق گفته شده: «به نظر میرسد در فاصله بین عهد آل بویه و مغول، عقاید گنوسی که بعدها به نام عمومی مذاهب اهل حق خوانده شدهاند، در نواحی بین دیاله و کرخه و مخصوصا در بین اکراد گورانی و طوایف لر انتشار قابل ملاحظهای داشته است. اهل حق که مسامحتا علیاللهی خواهده میشوند، در حقیقت فرقهای عرفانی بودهاند که غیر از تصوف و حکمت اشراقی، عناصری از عقاید یهود و مجوس و مانویه را با بعضی از اجرای افکار و تعالیم شیعه و غلات به هم آمیخته بودند.[2]
درحقیقت علت منسوب دانستن اهل حق به دیگر آیینها، پنهان داشتن عقاید اهل حق توسط بزرگان این فرقه است. درحقیقت متون آیینی اهل حق که در میان ایشان به "دفاتر" مشهور است، به دلیل آنکه فقط در اختیار عدهای معدود قرار داشته و در دسترس عموم قرار ندارد، مانع تحقیق و بررسی و انتشار عقاید کلامی ایشان شده است. از سوی دیگر بزرگان این فرقه تمایلی به انتشار و شرح و تبیین نوشتاری متون اهل حق نداشته، به همین دلیل عقاید اهل حق بیشتر بصورت شفاهی و سینه به سینه درحال انتقال است. به همین دلیل است که برخی به صرف دیدن شباهتی که در میان فرقه اهل حق با دیگر آیینها وجود دارد، حکم به انتساب این فرقه به دیگر آیینها یا ادیان میکند. درحالی که اینطور به نظر میرسد که با توجه به زمان تاسیس و شکلگیری اهل حق که -به قول صحیح- در قرن هفتم هجری توسط سلطان اسحاق انجام پذیرفته است،[3] نمیتوان تاثیر پذیری اهل حق را از دیگر آیینها خصوصا آیین گنوسی، به راحتی باور کرد. بلکه آنچه مسلم است اهل حق در قرن هفتم هجری توسط سلطان اسحاق برزنجهای سازماندهی شده است و اگر قرار باشد اهل حق از دین یا آیینی تاثیر پذیرفته باشد، آن دین، دین اسلام است.
پینوشت:
[1].صفیزاده صدیق، مشاهیر اهل حق، کتابخانه طهوری، تهران، ص 2
[2].زرینکوب عبدالحسین، جست و جو در تصوف ایران، امیرکبیر، تهران، 1390، چاپ دوازدهم، ص 205
[3].صفیزاده صدیق، اهل حق پیران و مشاهیر، حروفیه، تهران، 1387، ص 127
افزودن نظر جدید