دیدگاه امام خمینی (ره) در مورد ابن عربی و ملاسلطان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اخیراً در برخی سایتهای معاند برای تطهیر وجهه دراویش در مورد امام خمینی (ره) مطلبی قرار دادن که ایشان موافق ابن عربی و ملا سلطان گنابادی بوده و در نامه خودش به گورباچف ابن عربی رو به عنوان عارف معرفی کرده و در تفسیر سوره حمد هم سه تفسیر معرفی میکند از ابن عربی، عبدالرزاق کاشانی و ملا سلطان گنابادی. توضیح بدهید چرا امام (ره) از ابن عربی و ملا سلطان گنابادی نام برده است؟
نامه امام (ره) به گورباچف برای دعوت به خدا و دین و معنویت است. بنابراین ایشان را دعوت به عقل و علوم عقلی و در آخر میفرمایند که با پذیرش مبدأ و معاد، به معنویت خواهید رسید. لذا برای اینکار از علوم عقلی همچون فلسفه کمک میکرد و ایشان را به مطالعه کتب بزرگانی همچون فارابی، ابوعلی سینا، سهروردی، ملاصدرا و ابن عربی دعوت میکند. در نتیجه میبینیم که حضرت امام (ره) از ابن عربی به تنهایی نام نبرده است، بکله چندین نفر از بزرگان علوم عقلی را معرفی کرده است تا با مطالعه کتب آنها به درک بهتری از جهان و خداوند متعال برسند. اما نام بردن از ابن عربی به معنای تأیید کامل کتب و عقاید او نیست، زیرا به قول شهید مطهری: «هیچ کس به اندازه محیی الدین دربارهاش اظهار نظر متناقض نشده است. بعضی او را از اولیاء الله و انسان کامل و قطب اکبر میدانند و بعضی او را یک کافر مرتد و گاهی ممیت الدین و گاهی ماحی الدین خواندهاند.» [آشنایی با علوم انسانی، ج 2، ص 131] اما درباره قسمت دوم سؤال که گفته شده امام خمینی (ره) از میان تمام تفاسیر فقط از تفسیر ابن عربی و عبدالرزاق کاشانی و ملا سلطان گنابادی نام برده است باید گفت که این هم حقه و کلک دیگری از صوفیانی است که بزرگترین تحریفکنندگان تاریخ هستند. زیرا صوفیان گنابادی با زیرکی و حیله در فیلم سخنرانی و در متن تفسیر سوره حمد دست برده و هردو را ناقص و تحریف کردهاند.
پینوشت:
مطهری، مرتضی، آشنایی با علوم انسانی، ج 2، ص 131
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اخیراً در برخی سایتهای معاند برای تطهیر وجهه دراویش در مورد امام خمینی (ره) مطلبی قرار دادن که ایشان موافق ابن عربی و ملا سلطان گنابادی بوده و در نامه خودش به گورباچف ابن عربی رو به عنوان عارف معرفی کرده و در تفسیر سوره حمد هم سه تفسیر معرفی میکند از ابن عربی، عبدالرزاق کاشانی و ملأ سلطان گنابادی. توضیح بدهید چرا امام (ره) از ابن عربی و ملا سلطان گنابادی نام برده است؟
اولاً متصوفه همیشه در پی مصادره نام بزرگان ایران و اسلام برای موجه جلوه دادن مکتب تصوف بوده که امام خمینی (ره) نیز از این قاعده دزدی نام ایشان مستثنی نبوده است. برای تبیین بهتر مطلب ابتدا به نام امام (ره) و معرفی ابن عربی میپردازیم و سپس در مورد معرفی این سه تفسیر مطالبی را عرض میکنم. برای روشن شدن مطلب باید به علت نوشتن نامه توسط امام خمینی (ره) به گورباچف اشاره کرد که حضرت امام (ره) در نامه خود به گورباچف فرمودند که بزرگترین مشکل کشور شوروی عدم اعتقاد واقعی به خداست. لذا باید در دین زدایی و خدا زدایی که سیاست بزرگان سلف شماست تجدید نظر نمائید. درواقع نامه امام (ره) به گورباچف برای دعوت به خدا و دین و معنویت است. بنابراین ایشان را دعوت به عقل و علوم عقلی و در نهایت میفرمایند که با پذیرش مبدأ و معاد به معنویت خواهید رسید. لذا برای اینکار از علوم عقلی همچون فلسفه کمک میکرد و ایشان را به مطالعه کتب بزرگانی همچون فارابی، ابوعلی سینا، سهروردی، ملاصدرا و ابن عربی دعوت میکند تا بتواند از راه عقل و علوم عقلی به ایشان بفهماند که قوانین کلی جهان و قانون علیت و معلولیت که هرگونه شناختی بر آن استوار است معقول است نه محسوس. [1] در نتیجه میبینیم که حضرت امام (ره) از ابن عربی به تنهایی نام نبرده است بکله چندین نفر از بزرگان علوم عقلی را معرفی کرده است تا با مطالعه کتب آنها به درک بهتری از جهان و خداوند متعال برسند. از این واقعیت هم نباید بگذریم که ابن عربی بود که تحولی بزرگ در عرفان نظری پدید آورد و آن را تدوین نمود و به آن پر و بال داد، در نتیجه در تصوف تاریخ ساز شد. اما نام بردن از ابن عربی به معنای تأیید کامل کتب و عقاید او نیست، زیرا به قول شهید مطهری: «هیچ کس به اندازه محیی الدین دربارهاش اظهار نظر متناقض نشده است. بعضی او را از اولیاء الله و انسان کامل و قطب اکبر میدانند و بعضی او را یک کافر مرتد و گاهی ممیت الدین و گاهی ماحی الدین خواندهاند.» [2] در جای دیگر نیز درباره او گفته شده: «حرفهایش هم همینطور است، بعضی حرفهایش که از او شنیده شده است، شاید از منحطترین حرفهاست و در مقابل عالیترین و پر ارجترین حرفها هم از او شنیده شده است.» [3]
بنابراین معرفی کردن ابن عربی به یک شخصیت کمونیست بی دین به معنای تأیید تمام عقاید ابن عربی نمیتواند باشد، کما اینکه حضرت امام خمینی (ره) در جواب صحبتی که منسوب به ابن عربی است و گفته شده که ابن عربی بنابر کشف و شهودی، باطن شیعیان را به صورت خوک دیده است میفرماید: «بعضی از نفوس از آنجا که صفحه وجودشان در اثر صفای باطنی همچون آئینه مصقّل میباشد، ممکن است سالک مرتاض عین ثابت نفوس خویش را در آئینه وجود او مشاهده نماید، نظیر مشاهده شیعیان به صورت خنزیر توسط بعضی مرتاضین اهل سنت که گمان کردهاند آن صورت واقعی شیعیان بود. بلکه بواسطه صفای آینه شیعیان، مرتاض صورت خود را که به شکل خوک بوده در آینه او مشاهده نموده و گمان کرده است که آن صورت رافضی (شیعه) بوده، حال آنکه فقط صورت خود را دیده است.» [4] این پاسخ نشان دهنده تعصب حضرت امام (ره) بر دین و مذهب است نه بر شخص خاص!
اما درباره قسمت دوم سؤال که گفته شده امام خمینی (ره) از میان تمام تفاسیر فقط از تفسیر ابن عربی و عبدالرزاق کاشانی و ملا سلطان گنابادی نام برده است باید گفت که این هم حقه و کلک دیگری از صوفیانی است که بزرگترین تحریف کنندگان تاریخ هستند. زیرا صوفیان گنابادی با زیرکی و حیله در فیلم سخنرانی و در متن تفسیر سوره حمد دست برده و هردو را ناقص و تحریف کردهاند. زیرا حضرت امام (ره) میفرمایند: ««مثلاً عرفایی که در طول این چندین قرن آمدهاند تفسیر کردهاند، نظیر محیالدین در بعضی از کتابهایش، عبدالرزاق کاشانی در تأویلات، ملاسلطان در تفسیر، اینهایی که طریقهشان طریقهٔ معارف بوده است، اینها تفاسیری نوشتهاند و بعضیشان در آن فنی که داشتهاند، خوب نوشتهاند، لکن قرآن، عبارت از آن نیست که آنها نوشتهاند!» [5] ولی صوفیان گنابادی، جایی که امام (ره) آخر صحبتهایش این تفاسیر را رد میکند، را از آن جدا کرده و چه در فیلم سخنرانی و چه در متنی که به مریدان خود میدهند، این صحبت امام (ره) که میفرمایند: «لکن قرآن، عبارت از آن نیست که آنها نوشتهاند!» [6] را نیاوردهاند، تا اینچنین وانمود کنند که امام (ره) از این سه تفسیر و صاحبانشان تعریف و تمجید کردهاند. این خود برگ دیگری بر بطلان ادعای صداقت و درستکاری اتباع این فرقه است.
پینوشت:
[1]. موسوی (امام خمینی)، روح الله، صحیفه امام،مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، تهران، ج 21، ص 22
[2]. مطهری, مرتضی، آشنایی با علوم انسانی، ج 2، ص 131
[3]. مطهری, مرتضی، شرح مبسوط منظومه، ج 1، صص 238 و 239
[4]. موسوی (امام خمینی)، روح الله ، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، نشر موسسه پاسدار اسلام، قم، 1410 ه ق، ص 22
[5]. موسوی (امام خمینی)، روح الله، تفسیر سوره حمد، نشر موسسه تنظیم و نشر آثار امام، چاپ چهارم، ص 94
[6]. همان
دیدگاهها
ت
1397/07/07 - 17:53
لینک ثابت
خاک بر سر دراویش
ناشناس
1399/05/06 - 23:30
لینک ثابت
امام خمینی از ارادتمندان و
افزودن نظر جدید