ارتباط رودکی و فارابی با تصوف
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ رودکی و فارابی شاعر و دانشمند بزرگ ازجمله افرادی هستند که متصوفه آنها را صوفی دانستهاند. رودکی در اشعارش از عشق، بیوفایی و ناپایداری دنیا و غنیمت شمردن فرصت سخن به میان آورده است ولی شاعری نمیتواند دلیل بر درویش بودن او باشد. دیگر اینکه رودکی ازجمله ثروتمندترین افراد زمانه خود به شمار میرفته است. زیرا نقل شده است که رودکی در دربار امیر نصر سامانی بسیار محبوب شد و ثروت بسیاری به دست آورد. [محیط زندگی و احوال و اشعار رودکی، ص 411] با توجه به اینکه فقر و دوری از دنیا ازجمله مشخصه درویشی در این دوره بوده است نمیتوان رودکی با آنهمه ثروت و درباری بودنش را یک صوفی و درویش خواند. فروزانفر، دوستدار مسلک تصوف دو علت برای صوفی خواندن فارابی ذکر میکند. یکی اینکه چون فارابی فیلسوف است و با ذوق خود از قرآن استفاده میکند و چون فارابی در کتاب فصوص خود که کتابی فلسفی، حکمی است توانسته با ذوق و استعداد خود مسائل دینی را به فلسفه نزدیک کند پس صوفی بودن او حتمی و مورد تأیید است. اما فروزانفر در کتاب خود به این مطلب اشاره کرده است که فارابی در بسیاری از مسائل به آیات و اخبار استناد کرده است. پس درواقع استفاده فارابی از آیات و روایات عامتر از آن است که بخواهد فقط از آیات استفاده ذوقی کند و در حقیقت استفاده فارابی از آیات و روایات چه بهصورت ذوقی و چه غیر ذوقی در راه نزدیک کردن و پیوند دین و مسائل مذهبی به فلسفه بوده است.
پینوشت:
نفیسی، سعید، محیط زندگی و احوال و اشعار رودکی، نشر امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۳، چاپ دوم، صفحه ۴۱۱
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مصادره کردن بزرگان و استفاده ابزاری از نام آنها از بارزترین شگردهای متصوفه در راه تأیید تصوف بوده است. متصوفه هر حکیم، عالم یا شاعری را که سخنان یا اشعارش جنبه عرفانی داشته باشد را صوفی یا طرفدار صوفیگری میخوانند.
رودکی بهعنوان شاعری کبیر و فارابی بهعنوان دانشمندانی بزرگ ازجمله افرادی هستند که متصوفه به خاطر سیره زندگی و تألیفاتشان آنها را صوفی دانستهاند. اما ابوعبدالله جعفر بن محمد متخلص به رودکی و مشهور به استاد شاعران متولد سده سوم یا چهارم هجری قمری است. رودکی در اشعارش از عشق، بیوفایی و ناپایداری دنیا و غنیمت شمردن فرصت سخن به میان آورده است ولی اینها نمیتواند دلیل بر درویش بودن او باشد، زیرا شعر امری ذوقی به شمار میرود که هر شاعری میتواند در اشعارش از این دست کلمات بهعنوان حقیقت یا مجاز استفاده کند و این امر در بین تمام شعرا امری بدیهی است. نکته دیگر در عدم ارتباط رودکی با تصوف این است که رودکی ازجمله ثروتمندترین افراد زمانه خود به شمار میرفته است. زیرا نقل شده است که رودکی در دربار امیر نصر سامانی بسیار محبوب شد و ثروت بسیاری به دست آورد. گرچه رودکی در سه سال پایانی عمر مورد بیمهری امرا قرار گرفته بود [1] و در فقر زندگی میکرد ولی با توجه به اینکه فقر و دوری از دنیا ازجمله مشخصه درویشی در این دوره بوده است نمیتوان رودکی با آنهمه ثروت و درباری بودنش را یک صوفی و درویش خواند.
برخی از متصوفه و محققین صوفی زده مثل فروزانفر که دوستدار مسلک تصوف است، فارابی دانشمند پرآوازهای که در علوم فلسفه، منطق، جامعهشناسی، پزشکی، ریاضیات و موسیقی متخصص و صاحبنظر بوده است را صوفی خوانده است. فروزانفر دو علت برای صوفی خواندن فارابی ذکر میکند و دراینباره میگوید: «چون تمسک فارابی به کتاب کریم و خبر و بالجمله اصول مذهبی مقرر گردید و میدانیم که او در درجه اول حکیم و فیلسوف و اهل ذوق و نظر است میتوان علاقه یا تمایل او را به تصوف که لطیفه کتاب و سنت و درخور توجه خاطر صاحب دلان و روشنبینان است امری ممکن بلکه واقع فرض نمود، علیالخصوص که مطالعه کتاب فصوص این نکته را تأیید مینماید.» [2] درواقع فروزانفر معتقد است که چون فارابی فیلسوف است و با ذوق خود از قرآن استفاده میکند و چون فارابی در کتاب فصوص خود که کتابی فلسفی، حکمی است توانسته با ذوق و استعداد خود مسائل دینی را به فلسفه نزدیک کند پس صوفی بودن او حتمی و مورد تأیید است. درحالیکه هیچیک از این دو نمیتواند دلیل بر صوفی بودن فارابی باشد، زیرا فروزانفر در کتاب خود به این مطلب اشاره کرده است که فارابی در بسیاری از مسائل به آیات و اخبار استناد کرده است و میگوید: «دلیل روشنتر درباره علاقه او به مذهب این است که در غالب موارد به آیات قرآنی و گاهی نیز به احادیث استناد جسته است». [3] این سخن نشان دهنده این است که استفاده فارابی از آیات و روایات عامتر از آن است که بخواهد فقط از آیات استفاده ذوقی کند و در حقیقت استفاده فارابی از آیات و روایات چه بهصورت ذوقی و چه غیر ذوقی در راه نزدیک کردن و پیوند دین و مسائل مذهبی به فلسفه بوده است. لذا همین علت باعث شده است که کتاب فصوص فارابی کتابی فلسفی با تمایلات دینی عرفانی باشد. آنچه باید به آن توجه شود این است که تا به حال چیزی مستند دال بر صوفی بودن هیچیک از بزرگانی همچون رودکی و فارابی به ما نرسیده است و صوفی خواندن آنها تهمتی بزرگ به این شاعر و دانشمند بزرگ است.
پینوشت:
[1]. نفیسی، سعید، محیط زندگی و احوال و اشعار رودکی، نشر امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۳، چاپ دوم، صفحه ۴۱۱
[2]. فارابی، ابونصر، فصوص الحکمه، محقق محمدتقی استرآبادی، انتشارات موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل شعبه تهران، تهران، 1358، ص 7
[3]. همان
افزودن نظر جدید