الگوی خوش‌زبانی و ادب بهائیان !

  • 1395/11/24 - 15:44

در آثار پیشوایان بهائی، پیروان این فرقه همواره به خوش‌خویی و خوش‌زبانی با تمامی مردم (چه دوست و چه دشمن) امر شده‌اند. در جایی دیگر می‌خوانیم که بهترین الگو برای جهانیان حسینعلی نوری، پیامبرخوانده‌ی این فرقه است. این در حالیست که خوش خویی و خوش زبانی بهائیان با الگوگیری از رفتار و سیره‌ی حسینعلی نوری، سازگاری ندارد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیشوایان مسلک بهائیت در آثار خود، پیروان خویش را به رعایت خوش اخلاقی، احترام به دیگران و پرهیز از بدگویی امر می‌نمودند. چرا که معتقد بودند بهائیان در برخورد با غیر، الگویی برای سایرین هستند. از این‌رو حسینعلی‌بهاء به پیروان خود توصیه می‌دارد: «یا اهل بهاء، شما مشارق محبّت و مطالع عنایت الهی بوده و هستید. لسان را به سَبّ و لعن احدی (دشنام و نفرین هیچکس) میالائید (آلوده نکنید) و چشم را از آنچه لایق نیست، حفظ نمائید... سبب حُزن (ناراحتی) مَشوید تا چه رِسد به فساد و نزاع.».[1]
عباس افندی نیز در لوح احبای آمریکا بدگویی را حتی نسبت به دشمنان پسندیده ندانسته و بدگویی را از صفات کج فکران معرفی می‌کند. وی در این خصوص می‌گوید: «(هیچ‌یک از بهائیان) به مذمت دیگری لب نگشاید و غیبت را أعظم خطا در عالم انسانی داند. زیرا در جمیع الواح بهاءالله مُصَرح است که غیبت و بدگویی از دسائس و وساوس شیطانی است و هادم بنیان انسانی. شخص مؤمن مذمت شخصی از بیگانگان نکند، تا چه رسد از آشنایان، و غیبت دشمن ننماید تا چه رسد به مذمت دوست. بدگویی و غیبت صفت سقیم الأفکار (کج فکران) است نه ابرار (نیکوکاران)».[2]
اینک که یک شخص بهائی به لزوم خوش کِرداری و خوش گفتاری در مسلک خود پی برد، لازم است الگوی خود را در این زمینه بشناسد. در کتاب آیات الهی (منتسب به رهبر این فرقه)، بهترین الگو برای بهائیان، شخص حسینعلی نوری، پیامبر خودخوانده‌ی این فرقه معرفی می‌گردد. چرا که نویسنده مدعی می‌شود هر آن‌چه از حسینعلی نوری صادر گشته بر تمامی مردم حجّت است: «قلم اَعلی می‌فرماید که آن‌چه از جمال قُدم ظاهر شده حجّت بوده بر کُلّ مَن فی السموات و الارض...».[3] از این‌رو در ادامه، سیره‌ی حسینعلی نوری را در خصوص خوش‌گفتاری با نزدیکان و دشمنان، به عنوان الگوی بهائیان، مورد بررسی قرار خواهیم داد.
الف: سیره‌ی حسینعلی نوری در برخورد با مخالفین: پیامبرخوانده‌ی این مسلک، به عنوان الگوی بهائیان در برخورد با مخالفین، مَنش سرسختانه‌ای داشته است. به عنوان مثال او مسلمانان شیعه را مشرک و الاغ می‌خواند: «مسلمانان شیعه مشرکند. لعمرالله حزب شیعه از مشرکین از قلم أعلی در صحیفه حُمراء مذکور مستور».[4] کار از این هم فراتر می‌رود و حسینعلی بهاء، تمامی کسانی که به او ایمان نمی‌آورند (یعنی با احتساب جمعیت چند میلیاردی کنونی که پیرو بهائیت نیستند) را رسماً حیوان خطاب می‌کند: «نفوسی که از این أمر بدیع معرضند، از راء اسمیه وصفیه، محروم و کل آن بهائم (حیوان)، بین ید الله محشور و مذکور».[5] و یا: «برای اثبات مظهر احدیة الیوم هر نفسی بر احدی از معرضین من، أعلاهم أو مِن أدناهم (بزرگ و کوچکشان) ذکر انسانیت نماید، از جمیع فیوضات رحمانی محروم است تا چه رسد که بخواهد از برای آن نفوس، رتبه و مقام نماید».[6]
ب: سیره‌ی حسینعلی نوری در برخورد با نزدیکان: جالب است بدانیم کسی که بهائیان رفتار او را الگو برای عالمیان دانسته و بهائیان موظفند در خوش کرداری به او اقتدا کنند؛ حتی در برخورد با نزدیکان خود نیز بسیار بَد دهن و بد خُلق بوده است. حسینعلی نوری در شرح قصه مخالفت با برادرش می‌گوید: «و معرض بالله چون توقف نمود و از صراط لغزید و در همان حین هیکلش از قمیص انسانی (جامعه انسانی) خارج و به جلود بهائم (پوست چهارپایان) ظاهر و مشهود گشت».[7] فاضل مازندارنی از مشهورترین مبلّغان بهائی، فهرست القابی را که حسینعلی نوری به برادرش داده، چنین نقل می‌کند: «القابی از قبیل مشرک بالله و عجل (گوساله)، جُعل (حشره‌ای موذی که در درون مدفوع حیوانان ساکن می‌شود)، طاغوت، شیطان، ابلیس، برکه خبیثه، طنین زباب (مگس) و امثالها نام برده شده‌اند».[8]
آری کسی که بهائیان او را به عنوان الگوی جهانیان معرفی می‌کنند، چنین شخص بی‌ادبی است که تیزی زبانش، دوست و دشمن و قریب و بعید نمی‌شناسد. البته از لوازم در اقلّیت و در موضع ضعف قرار گرفتن بهائیان کنونی، خوش‌خویی ظاهری و معرفی پیامبرخوانده‌ی خود به عنوان الگویی جهانی می‌باشد. در پایان، این جمله‌ی عبدالبهاء را برای قدری تدبّر در رفتار پیشوایان بهائی ذکر می‌کنیم: «شما نمک عالمیانید (خطاب به بهائیان)، اگر شما فاسد گردید جهان به چه مليح و نمكين گردد. حال اگر احبای الهی شمع محبّت و الفت و يگانگی و اتحّاد در محفل خويش نيفروزند، چگونه جهان را به نورانيّت الهيّه روشن نمايند و چگونه سبب الفت قلوب اهل عالم گردند»؟![9]

پی‌نوشت:

[1]. حسینعلی نوری، مجموعه الواح مبارکه، چاپ مصر، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 122.
[2]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدودو احکام، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 306.
[3]. آیات الهی، گلچینی از آثار حضرت بهاءالله برای تلاوت در هر صبح و شب، لانگنهاین آلمان: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری به لسان فارسی و عربی، 148 بدیع، ص 315.
[4]. عبدالحمید اشراق خاوری، مائده آسمانی، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 4، ص 240.
[5]. حسینعلی نوری، بدیع (در جواب اسئله قاضی)، چاپ سنگی از روی نسخه‌ی خطی، کاتب حرف الزاء، ربیع الأول، ص 213.
[6]. همان، ص 140.
[7]. حسینعلی نوری، بدیع (در جواب اسئله قاضی)، چاپ سنگی از روی نسخه‌ی خطی، کاتب حرف الزاء، ربیع الأول، ص 110.
[8]. فاضل مازندرانی، اسرارالآثار، بی‌جا: بی‌نا، بی‌تا، ج 5، ذیل حروف ک-ی.
[9]. عباس افندی، مکاتیب، ج 2، ص 136. به نقل از شبکه‌های مجازی وابسته به فرقه‌ی بهائیت.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.