شباهت دیدگاه طاهری با آموزههای یهود، دربارۀ شیطان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ با وجود ادعای رهبر فرقه عرفان حلقه درباره اسلامی بودن آموزههای فرقه حلقه، دریافتهای او و سعی فراوان به اصطلاح محققان دینی کمیته عرفان حلقه در تطبیق دریافتهای او با آیات قرآن و چسباندن سخنان او به صورت وصلهای ناجور به معارف اسلامی، این تلاشها بینتیجه بوده، و ریشه اندیشههای طاهری، در میان آموزههای ادیان دیگر و به ویژه یهودیت تحریف شده دیده میشود.
در تورات، اغوای حضرت آدم و حوا به مار نسبت داده میشود و در واقع، به جای شیطان که در قرآن از آن نام برده شده است، مار حضور دارد که البته ممکن است نمادین باشد. در اینباره در فصل سوم سفر پیدایش چنین آمده است: «و مار از همه حیوانات صحرا که خداوند ساخته بود، هشیارتر بود.»[1] همچنین درباره چگونگی فریب آدم (علیهالسلام) چنین آمده است: «به زن گفت: آیا حقیقتا گفته است که از همه درختان باغ نخورید؟ زن به مار گفت: از میوه درختان باغ میخوریم، لکن از میوه درختی که در وسط باغ است»؛ خدا گفت: «از آن مخورید و آنرا لمس مکنید، مبادا بمیرید» مار به زن گفت: «هر آینه نخواهید مرد، بلکه خدا میداند، در روزی که از آن بخورید، چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف نیک و بد خواهید بود.»[2]
به عکس آنچه در قرآن درباره لعن شیطان آمده است، در تورات، خداوند فریب مار را با این عبارات تأیید میکند: «و خداوند گفت: همانا انسان مثل یکی از ما شده است، که عارف نیک و بد گردیده، اینک مبادا دست خود را دراز کند و از درخت حیات نیز گرفته، بخورد و تا به ابد زنده بماند.»[3]
بنابراین در دیدگاه یهودیت، شیطان از همه هوشیارتر بوده، نام فرشتهای است که انسانها را آزمایش میکند. شیطان در آیین یهود دشمن انسان معرفی نشده، بلکه خادمیست که در خدمت خداست و وظیفه دارد ایمان بشریت را بیازماید. این دیدگاه با مطالب طاهری هماهنگ است: «بنابراین در یک جائی ما اهمیت نقش شیطان را پیدا میکنیم، در مییابیم و آنجاست که متوجه میشویم که اگر نبود، این پختگی ایجاد نمیشد و طراحی او اینکه این مأموریت را به او دادند و همه این چیزها خیلی هوشمندانه بوده و دقیقا متناسب با جهان دو قطبی و دقیقا طرحی که او بگوید «نه» و یک جهان تشکیل بشود؛ اگر میگفت بله، این جهان تشکیل نمیشد. گفتند: سجده کن! گفت: نه! باید از محک آزمایش من بگذرد و جهان دو قطبی تشکیل شود.»[4] پس آنچه طاهری میگوید، برداشتی از تورات و تلفیق آن با قرآن است. این سخنان به اینگونه گفته میشود تا کسانی که با دید اسلامی بودن آموزهها به این فرقه وارد میشوند، آنها را بپذیرند. البته این دیدگاه درباره شیطان در برخی از فرقهها و در میان برخی صوفیان که البته آنها نیز به افراط گراییدهاند، دیده میشود.
استفاده از عنوان شیطانپرستی و آموزههای آن به طور مستقیم و با آداب خاص خود، به ایجاد ترس و انزجار در مخاطب میانجامد؛ ولی طرح آموزههای آن با نام عرفان، جاب بوده، افراد را به سوی آن جذب میکند. نیت و هدف مهم است و آن، تلاش برای دور شدن از دین توحیدی و کلام خداوند است که همه نتیجه تکاپوی شیطان؛ یعنی دشمن آشکار آدم است.
طاهری با این دیدگاه به عصیانگری شیطان در برابر خداوند مشروعیت بخشیده، در واقع به این طریق، رفتار ضد ارزشی او را به یک ارزش مبدل میکند. تمام دریافتها و سخنان طاهری در جهت تقدس و تبرئه شیطان از تمرد او در برابر خداوند، حاکی از آن است که آنچه وی درباره شیطان میگوید: همگی از الهامات شیطان به اوست؛ «وَ إِنَّ الشَّیاطِینَ لَیُوحُونَ إِلى أَوْلِیائِهِمْ...[انعام/121] و قطعاً شیاطین با رمز و اشاره بر افکار دوستانشان القا مىکنند.» و در حقیقت، شیطانها دوستان خود را وسوسه میکنند.
پینوشت:
[1]. تورات، سفر پیدایش، باب سوم، 1.
[2]. همان، 1 - 5.
[3]. همان، 22.
[4]. جزوه دوره 5، تشعشع دفاعی، فراپزشکی، دوره مربیگری (مستر)، ص 156.
برای اطلاع بیشتر: حلقه اسارت، جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه، تسنیم اندیشه، ص 247.
افزودن نظر جدید