جایگاه توحید الوهی و ربوبی در نزد سلفیان وهابی

  • 1394/10/29 - 13:11
توحید یکی از پنج رکن اصلی دین اسلام است، توحید نه تنها در دین مقدس اسلام بلکه در تمام ادیان الهی از جایگاه ممتازی برخوردار است، لذا در قرون اخیر، سران وهابی و در رأس آنها محمد بن عبدالوهاب که تفکراتش منشعب از ابن تیمیه است با تعریف خاص خود از این کلمه، بسیاری از مسلمانان را تکفیر کرده و خون‌های زیادی را ریختند...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ توحید یکی از پنج رکن اصلی دین اسلام است، و دین اسلام اهمیت خاصی به مسئله توحید داده است، به طوری که سعادت و شقاوت انسان‌ها را در دنیا و آخرت در گرو این کلمه می‌داند، توحید نه تنها در دین مقدس اسلام بلکه در تمام ادیان الهی از جایگاه ممتازی برخوردار است، لذا در قرون اخیر سران وهابی و در رأس آنها محمد بن عبدالوهاب که تفکراتش منشعب از ابن تیمیه است با تعریف خاص خود از این کلمه، بسیاری از مسلمانان را تکفیر کرده و خون‌های زیادی را ریختند، این مقاله به صورت اجمال به بررسی افکار سلفیان وهابی و نظرات و اعتقادات آنان می‌پردازد تا برای خوانندگان مشخص شود که چرا آنها اقدام به تکفیر مسلمین و جهاد علیه آنان می‌پردازند. آنچه برای سلفیان وهابی حائز اهمیت است و بیشتر مبانی فکری و اعتقادی آنها براساس آن بنا شده است، توحید الوهی با عبادی محض است، چرا که خداوند تبارک و تعالی در سوره ذاریات می‌فرماید: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ [ذاریات/56]و جنّ و انس را نیافریدیم مگر برای این که مرا پرستش کنند».
ابن تیمیه در معنای-اله- می‌گوید: «اله همان چیزی است که قلب‌ها به خاطر حبّ و تعظیم و جلال و کرم او به خاطرش می‌تپد و پرستش می‌شود، لذا کلمه-اله- به معنای -مألوه- که همان معبود است بکار رفته است».[1] محمد بن عبدالوهاب نیز-اله- را از -مألوه- به معنای معبود قلب‌ها گرفته است.[2] ابن قیم جوزی هم همانند استاد خود ابن تیمیه همین معنا را استعمال کرده است.[3] بن باز و عثیمین که هر دو از سران وهابی هستند نیز به معنای معبود محبوبی می‌گیرند که قلب‌ها به خاطرش سر به خضوع می‌افکند.[4] سلفیان وهابی معتقدند که همه انسان‌ها، چه مشرک و چه غیر آنها در توحید ربوبی موحد هستند و برای اثبات گفتار خود دلایلی را ذکر می‌کنند.[5] آنها معتقدند پیامبران الهی صرفاً برای دعوت به توحید الوهی مبعوث شده‌اند.[6] لذا توحید ربوبی به تنهایی مانع از کفر کسی نمی‌شود.[7]
او در استدلال بر این مطلب می‌گوید: «اولاً مقصود از توحید در اسلام توحید عبادت است، چرا که خداوند با کلمه شهادت (لااله الاالله) توحید عبادی را قصد کرده که در بردارنده دو اصل اساسی در اسلام است، یکی فقط تسلیم در برابر خداوند تعالی و دیگر تسلیم بودن در برابر خداوند که خالی از هرگونه شرکی باشد.[8]  همچنین توحید الوهی دربرگیرنده توحید ربوبی است، ولی توحید ربوبی فقط شامل توحید الوهی نمی‌شود.[9] او در کتاب مجموع فتاوی در ابتدا اقرار همه مردم را به توحید ربوبی، یک امر ضروری و آشکار می‌خواند و می‌گوید تمام موجودات ممکن‌ الوجود به ناچار برای وجودشان نیاز به غیر دارند، چرا که آنها فقیرند، لذا باید واجب الوجود که بی‌نیاز از غیر باشد، وجود داشته باشد تا این ممکن الوجود به وجود آید، این معانی خود دلالت بر توحید ربوبی می‌کند، بعد درباره توحید الوهی می‌گوید، توحید الوهی، توحید واجب و کاملی است که قرآن به خاطر آن نازل شده و آن اینکه تمام متحرکات عالم هستی-که در حال عبادت خداوند هستند- به ناچار باید دارای یک حرکت ارادی باشند و این حرکات ارادی نیاز به یک مرادی دارد که همان خداست، و این مراد نمی‌تواند خودش یا کسی که مثل خودش فقیر و محتاج است باشد، پس الاهی که مراد است اگر ربّ نباشد نمی‌تواند معبود باشد، و کسی که ربّ و خالق نباشد نمی‌تواند معبود مطلوب و مراد برای غیر باشد، پس اثبات الوهیّت موجب اثبات ربوبیّت هم می‌شود و نفی ربوبیّت باعث نفی الوهیّت نیز می‌شود. چرا که توحید الهی علت غایی است که مستلزم ابتدائیت است که علت فاعلی است.
او پس از ذکر این مطالب که دلایل عقلی است، برای رفع شبهه می‌گوید: « توحید ربوبی و الوهی هر یک از آنها بالضروره معلوم هستند».[10] نتیجه اینکه هر چند سلفیان وهابی در اصل و معنای توحید و برخی از مبانی توحیدی مثل موحد دانستن مشرکان را قبول دارند، اما با دیگر مذاهب اهل سنت بر سر خالقیّت، اقسام دیگر توحیدی، ملاک توحید و شرک و مبانی دیگر اختلاف نظر دارند، و در یک کلام می‌توان گفت که وهابیت ظاهرگرا هستند و شدیداً معتقدند به تجسیم و تشبیه، بر خلاف مذاهب دیگرشان که قائل به تأویل‌اند، و تفسیری متفاوت از صفات خبری خداوند دارند.

پی‌نوشت:
[1]. درء التعارض، ابن تیمیه، للنشر جامعه محمد بن سعود، مدینه، عربستان، (1411ق)، ج3 ص377.
[2]. موسوعه ابن عبدالوهاب،دار المنصور، ریاض، عربستان، (1409ق)، ج8 ص35.
[3]. طریق الهجرتین، ابن قیم جوزی، دارالسلفیه، قاهره، مصر، (1394ش)، ص473.
[4]. مجموعه فتاوی، بن باز، دارالقاسم، ریاض، عربستان، (1420ق)، ص217.
مجموعه فتاوی، ابن عثیمین، دارالوطن، عربستان سعودی، (1413ق)، ج5 ص18.
[5].سلفی گری و وهابیت،علیزاده موسوی، مبانی اعتقادی، آوای منجی، قم، (1391ش)، ج2 فصل 6،7.
[6]. درءالتعارض، ابن تیمیه، للنشر جامعه محمد بن سعود، مدینه، عربستان، (1411ق)، ج9 ص344.
[7]. مجموعه رسائل، ابن تیمیه، نشر تراث العربی، بی تا، بی جا، ج5 ص129.
[8]. اقامه الدلیل، ابن تیمیه، مکتبه الشامله، بی تا، بی جا، ج2 ص100.
[9]. همان، ج3 ص425.
[10]. مجموعه فتاوی، ابن تیمیه، مجمع ملک فهد، عربستان، (1426ق)، ج1 ص37.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.