کتاب «الامامه السیاسه» از آن کیست؟

  • 1393/05/27 - 11:08
وهابیت سعی می‌کند انتساب کتاب «الامامه و السیاسه» را به ابن قتیبه مخدوش و آن را از درجه اعتبار ساقط کنند. به همین جهت ایشان که برای ادعای سست و بی اساس خود دلیل قانع کننده‌ای در دست ندارتد، به سخنان مستشرقان و یا برخی اقوال ضعیف متاخرین رو آوردند. اینک به موردی از این سخنان اشاره نموده و در ادامه به پاسخ آن می‌پردازیم.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_برای پرداختن به این بحث ابتدا روایتی را از کتاب «الامامه و السیاسه» بیان می‌کنیم: « ابوبکر به دنبال بیعت گرفتن  از عده‌ای بود که حاضر نشده بودند با او بیعت کنند و به همین جهت نزد علی (علیه السلام) تجمع کرده بودند. ابوبکر، برای بیعت گرفتن از آنان، عمر را دنبال آنان فرستاد. عمر سراغ آنان رفت و صدایشان کرد، ولی آن‌ها اعتنایی نکرده و از خانه خارج نشدند. عمر هیزم خواست و گفت: سوگند به خدایی که جانم در اختیار اوست، اگر از خانه خارج نشوید، خانه را با کسانی که در آن هستند، به آتش خواهم کشید. به عمر گفتند: ای اباحفص! فاطمه (سلام الله علیها) در خانه است. عمر پاسخ داد: هرچند فاطمه در آن باشد... در روایت دیگری آمده: عمر به همراه گروه انبوهی از انصار و گروه اندکی از مهاجرین، درب خانه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) آمده بود... فاطمه (سلام الله علیها) چون صدای آن‌ها را شنید، با صدای بلند ندا کرد: ای پدر! ای رسول خدا! ما پس از تو، چه (ظلمها) که از زاده خطّاب [عمر] و زاده ابوقحافه [ابوبکر]نکشیدیم....»[1]

روایت بالا را «ابن قتیبه دینوری» یکی از شخصیت‌هایی که آنچنان برای وهابیت مورد وثوق و احترام است که حتی ابن تیمیه، که سردمدار و بنیان‌گزار وهابیت می‌باشد نیز در برابر وی سر تعظیم فرود آورده و در باره وی گفته است: تمام اهل مراکش او را بزرگ شمارده، به وی احترام گزارده و کسی که نظر خلافی با وی داشته باشد را زندیق و کافر شمارده و می‌گویند: خانه‌ای که کتابی از کتاب‌های ابن قتیبه در آن نباشد، خیری در آن خانه نیست.»[2]

با توجه به زمان وفات ابن قتیبه  که در قرن سوم بوده (276 ه)  و نزدیکی آن به صدر اسلام و همچنین اهمیت شخصیت وی که از دانشمندان و بزرگان اهل سنت در ادبیات، تاریخ، حدیث، فقه، علوم قرآن و ... می‌باشد، نمی‌توان در وثاقت و شخصیت خود او تردید کرد بنابراین وهابیت سعی می‌کند انتساب کتاب «الامامه و السیاسه» را به وی مخدوش و آن را از درجه اعتبار ساقط کنند. به همین جهت ایشان که برای ادعای سست و بی اساس خود دلیل قانع کننده‌ای در دست نداشتند، به سخنان مستشرقان و یا برخی اقوال ضعیف متاخرین رو آوردند. اینک به موردی از این سخنان اشاره نموده و در ادامه به پاسخ آن می‌پردازیم: چند دلیل برای عدم انتساب کتاب به ابن قتیبه وجود دارد: 1. شرح حال نویسان، این کتاب را در زمره کتاب‌های ابن قتیبه نام نبردند. 2. کسانی که این کتاب را منتسب به ابن فتیبه دانسته‌اند، گفته‌اند: مولف این کتاب در دمشق بوده در حالی که او هیج‌گاه از بغداد خارج نشده و به جز دینور به جای دیگری سفر نکرده است. 3. این کتاب از شخصی به نام ابولیلی روایت نقل کرده که امکان نقل روایت از او وجود ندارد. 4. مولف در کتاب خود از واقعه فتح اندلس مطالبی نقل کرده، در حالی که چنین امکانی وجود ندارد. 5. همین موضوع درباره فتح مراکش صادق است. 6. مطالبی در این کتاب آمده که مملو از نادانی، سادگی، زشتی، دروغ و نیرنگ است که از کمترین نویسندگان، نقل چنین مطالبی بعید است چه رسد به شخصی همچون ابن قتیبه. 7. مولف کتاب، روایات فراوانی از علمای بزرگ مصر نقل نموده در حالی که ابن قتیبه هرگز به مصز نرفته و با آنان دیدار نداشته است.

پاسخ به برخی اشکالات مطرح شده: با وجود سخنان و اقوال متقدمین و بزرگان مشهور اهل سنت در انتساب کتاب فوق به ابن قتیبه، جایی برای سخنان افراد ناشناس، آن‌هم پس از گذشت فرن‌ها که از آن گذشته، نمی‌رسد. در اینجا به معرفی افرادی می‌پردازیم که به انتساب کتاب «الامامه و السیاسه» به «ابن قتیبه دینوری» تصریح نمودند: نصر بن مزاحم (212 ه) در کتاب خویش، ضمن این‌که جمله‌ای از کتاب ابن قتیبه نقل کرده، این کتاب را به او منتسب دانسته است.[3]

در کتاب دیگری نویسنده به صراحت از کتاب و صاحب کتاب نام می‌آورد.[4] . همچنین در موارد دیگری که تصریح به این مطلب شده است را در منابع ذکر می‌نمائیم.[5]

بنابراین انتساب کتاب فوق به ابن قتیبه از مسلمات تاریخ بوده و نمی‌توان در آن مناقشه کرد.

 

 

منابع:

[1]. الامامه و السیاسه, ج 1, ص 16, باب کیف کانت بیعه علی (علیه السلام), ابن قتیبه الدینوری (276 ه)
[2]. کتب و رسائل و فتاوی ابن تیمیه, ج 17, ص 391, ابن تیمیه الحرانی (728 ه)
[3]. وقعه صفین, ج 1, ص 56, نصر بن مزاحم بن سیار المنقری (212 ه)
[4]. تحفه الترک فیما یجب ان یعمل فی الملک, ج 1, ص 73, ابراهیم بن علی بن احمد بن عبد الواحد ابن عبدالمنعم الطرسوسی
[5]. جمهره خطب العرب, ج 1, ص 422, احمد زکی صفوت الوفاه

  

تولیدی

دیدگاه‌ها

چگونه در اثبات مدعی مطرح شده به کتاب وقعه اصفین اشاره کرده اید که متوفی 212 است وابن قتبه تقریبا متوفی 270 تا276 یعنی ابن قتیبه در زمان نصربن مزاحم متولد نشده است .بهتر است اگر ادعایی مطرح می شود مستدل پاسخ داده شود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.