افزودن نظر جدید

جناب حسین گفتند: «بعد از کشته شدن سیاوش سرخه در جا با سی هزار سپاهی به نبرد ایران آمد. یعنی سرخه هم تجاوز کرد» در حالیکه قضیه کاملاً بالعکس است. سرخه میگوید در ماجرای کشته شدن سیاوش من مانند خون گریه میکردم و نتوانستم از او دفاع کنم «بدو سرخه گفت اى سرافراز شاه ، چه ريزى همى خون من بى‏گناه‏ . سياوش مرا بود هم سال و دوست ، روانم پر از درد و اندوه اوست . ‏ مرا ديده پر آب بد روز و شب ، هميشه بنفرين گشاده دو لب‏ . بران كس كه آن تشت و خنجر گرفت ، بران كس كه آن شاه را سر گرفت‏ ». در ادامه فردوسی میگوید رستم برای گرفتن انتقام خون سیاوش به توران تاخت. در اینجا افراسیاب، سرخه را با 30 هزار سرباز به مرز توران فرستاد تا مانع از ورود رستم به توران شود. در شاهنامه آمده که سرخه با نرمی با رستم صحبت کرد (یعنی پی جنگ نبود) اما رستم که در پی انتقام کور بود، سرخه را سر برید در حالیکه طوس پهلوان (از فرماندهان لشکر ایران) فهمیده بود سرخه بیگناه است: دل طوس بخشايش آورد سخت بران نامبردار برگشته بخت‏ ___ اما رستم گفت که به او رحم نکنید و سرش را ببرید.
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.