مباحث روایی

وقتی که قلعه خیبر در محاصره مسلمین قرار گرفت، برخی از اصحاب، برای فتح خیبر پیش قدم شدند، ولی در نهایت هیچ کدام نتوانستند قلعه را فتح کنند. رسول خدا (ص) فرمود: «فردا پرچم را به دست مردی خواهم داد که خداوند خیبر را به دست او فتح خواهد کرد. او فردی است که خدا و پیامبر را دوست دارد و خدا و پیامبر نیز او را دوست دارند».

رویکرد اسلام در مواجهه با سنت بزرگداشت نوروز، نزد دو مذهب شیعه و سنی متفاوت است. غالب روایات شیعه موید و امضاء کنندهی این سنت هستند و از اینرو عالمان شیعی، بالاخص عالمان متاخر شیعی، دیدگاه اثباتی به این سنت داشتهاند اما در مقابل، عالمان اهل سنت دیدگاه انکاری و سلبی نسبت به موضوع نوروز داشته و همواره آن را بدعت و کفر دانستند.

طبق عقیده شیعه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها واجد مقام عصمت بوده به گونه ای که هیچ نوع خطا ، گناه و اشتباهی از ایشان صادر نشده و نخواهد شد اما بعضی از مسلمانها که پیرو سنت رسول خدا خود را معرفی می کنند،نه تنها عصمتی برای آن حضرت قائل نیستند بلکه به حضرت زهرا سلام الله علیها اهمیتی نمی دهند.

این حدیث با عبارات مختلف از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله)، در کتب حدیث اهل سنت نقل گردیده است؛ و در صدور این روایت که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «فاطمه پاره تن من است، کسی او را اذیت کند، مرا اذیت کرده ویا کسی او را بیازارد مرا آزرده است.» شکی نیست، و احتیاج به بررسی سندی ندارد؛ زیرا این حدیث در کتب صحیحین چند مرتبه آمده است و دیگر کتب حدیثی معتبر شیعه و سنّی...

یکی از شبهاتی که علیه شیعه مطرح کردهاند این است که شیعه روایات را اصل میداند و قرآن را با آن تطبیق میدهد؛ پاسخ آن است که قرآن و حديث، دو گوهر گرانبها و دو گنجينه بیپايان و دو دريای بیكرانند. رسول اكرم (صلیاللهعلیهوآله) امت اسلام را به چنگ زدن و همراهی با آن دو دعوت كرد.

امام در امت اسلامی از جایگاه کعبه برخوردار است؛ میلاد امیرالمؤمنین به عنوان اوّلین امام در کعبه، معرفی فرزندان آن حضرت به عنوان وارثان کعبه، پاک کردن کعبه از لوث وجود بتها، اعلان برائت در سرزمین وحی بهوسیله امیرالمؤمنین به عنوان شخصی از خاندان پیغمبر و اوّلین امام، ظهور امام عصر (عج) در این سرزمین و از کنار کعبه، همگی حاکی از پیوند عمیق میان امام و کعبه است و نمیتواند اموری تصادفی و بدون ارتباط با یکدیگر باشد. امام نیز مانند کعبه ملجأ و پناهگاه مردم و مدار و محور زندگی توحیدی است.

یکی از مباحث مهم و مورد مناقشه، مساله نفرین حضرت زهرا (سلام الله علیها) نسبت به خلیفه اول و خلیفه دوم می باشد.این موضوع در منابع اهل سنت آمده است. و ما می دانیم که طبق بیان روایات هر کس مورد لعن حضرت زهرا قرار بگیرد مورد لعن رسول خد(صلی الله علیه و آله و سلم) است و در نهایت لعن خدا شامل حالسش می شود.

یکی از مصیبتهای جانسوز تاریخ اسلام، حادثه فراموش نشدنی عاشورا و کربلاست، و پیامبر اکرم(ص) بارها درباره این حادثه سخن فرموده و ضمن پیشگوییهایی از چگونگی وقوع آن، بر شهادت مظلومانه فرزندشان امام حسین(ع) اشک ریختهاند. پیامبر که نسبت به حوادث آینده از راه وحی و علم الهی آگاه بوده، این حقیقت را در مناسبتهای مختلف بیان کردند.

حدیث غدیر بر خلاف ادعای برخی که درصدد کم نشان دادن فضائل امیرالمومنین علیه السلام هستند، در میان علما و حدیث شناسان اهل سنت ،حدیثی متواتر و یا صحیح است.

حقیقتا با توجه به نقل تواتر و صحت فراگیر حدیث غدیر عدم نقل آن در صحیحین از چه روست؟ آیا تا کنون از خود پرسیده اید که اگر چنین فضیلتی در حق دیگران وارد میشد، آیا باز هم همین کتمان و عدم نقل ها اتفاق میافتد؟!

خداوند با علم و حکمتش در امتحانی قرآن و پیامبر اکرم را برای هدایت بشر فرستاده و شیطان هم انسانها را میفریبد؛ خداوند فرموده: «بگو -ای پیامبر- از شما هیچ چیزی در مقابل رسالتم نمیخواهم، مگر محبت و دوستی با اهل بیتم.» اما بعد از رحلت پیامبر اسلام، با دختر پیامبر به خاطر برخی مسائل که حق مسلّم ایشان بود، به نزاع پرداختند و منجر به کدورت و ناراحتی شدید ایشان شد.

از نظر علمای اهل سنت تمام صحابه عادل هستند، ولی در تاریخ صدر اسلام میبینیم آنها با پیامبر اکرم گاهی به شدت مخالفت میکردند. یکی از مخالفتهای صحابه با پیامبر اکرم در آخرین حج ایشان بود، عایشه میگوید: پس از برخورد تند برخی صحابه، پیامبر با حالتی غضبناک نزد من آمد، من کسانیکه پیامبر را غضبناک کرده بودند را نفرین کردم و گفتم خدا آنها را وارد آتش دوزخ کند.

در حديثی از امام رضا (ع) که ظاهر آن با حديث ثقلين در تعارض است، آمده است: «فقط به قرآن بايد تمسک نمود و اگر به غير قرآن تمسک کنيد، گمراه میشويد.» در پاسخ به این اشکال میگوییم: اينگونه روايات در مقام نفی پيروی از اهل بيت نيست؛ و بر فرض وجود تعارض، بهطور قطع حديث ثقلين به دلیل تواترش مقدم بر اين روايت است.

«ابن حجر» پس از ذکر حدیث «سفینه» در وجه تشبیه میگوید: «وجه تشبیه آنها به کشتى نوح این است که هر کس آنها را دوست بدارد و به سپاسگزارى خداوند که به آنها این مقام را داده، تعظیم کند و از هدایت علماى آنها برخوردار شود، از ظلمتِ مخالفتها نجات مىیابد و کسى که تخلف کند، در دریاى کفران نعمت غرق و در پستى و بلندى طغیانگرى هلاک خواهد شد.»